با فریبا نادری از شایعه ازدواج با مهدی سلوکی تا ماجرای پیشنهاد بی شرمانه در سینما

13

با آدمی رو به رو شدیم که مهربان و مثبت بود و هراسی از این نداشت تا از خودش و خانواده اش بگوید. از دوست داشتنی ها و نداشتنی هایش. اگر بخواهیم او را کوتاه تعریف کنیم باید بگوییم هیچ ربطی به نقش خود در ستایش ۲ ندارد و حتما توانایی ویژه ای داشته که توانسته آن نقش را تمام و کمال در بیاورد. با اینکه جوان است پخته تر از سن خود صحبت می کند و انرژی مثبتی دارد. یک جورهایی جمع اضداد هم هست. در لباس پوشیدن روی مد و به روز است اما دوست دارد سنتی رفتار کند. فریبا نادری خلاف خیلی از خانم ها عاشق فوتبال است و در این گفت و گو از رازهایی میگوید که خواندنی است.

همسر مسعود رسام همسر فریبا نادری همسر بازیگران زندگی بازیگران بیوگرافی فریبا نادری

فریبا نادری در کنار برادرش

شایعه ازدواج با مهدی سلوکی
خیلی وقت است که دیگر با مجله های زرد مصاحبه نمی کنم. برایم خسته کننده شده. چرا باید مردم از این بدانند که من چه می خورم و چه نمی خورم یا اینکه قصد ازدواج دارم یا ندارم. فکر می کنم مجلات زرد مردم را از واقعیت دور می کنند و نمی گذارند ان چیزی که باید از زندگی هنرمندان و بازیگران و آدمهای موفق به مردم برسد. هر روز یک چیزی را شایعه می کنند که فقط باعث فروش بیشتر خودشان می شود؛ مثلا یک روز شایعه می کنند فریبا نادری با مهدی سلوکی ازدواج کرده. تمام مدرکشان هم برای حرفشان این است که مهدی سلوکی و فریبا نادری در ستایش ۲ همکاری کرده اند. دوست دارم در مصاحبههایی که می کنم برادر و خواهر هایم حضور داشته باشند اما به خاطر همین بی اخلاقیها آنها ترجیح میدهند خیلی افتابی نشوند و حریم شخصی خودشان را داشته باشند.

همسر مسعود رسام همسر فریبا نادری همسر بازیگران زندگی بازیگران بیوگرافی فریبا نادری

آشنایی با مسعود رسام
هیجده، نوزده سالم بود که همراه دوست گریمورم به دفتر مسعود رسام رفتم تا تست بازیگری بدهد. مسعود بازیگران فیلم «مروارید سرخ» را انتخاب می کرد و از افراد مختلف تست می گرفت. من هم اصلا در این فکرها نبودم که از اتاق بیرون آمد و گفت: نوبت شماست. گفتم: من برای تست نیامدم؛ دوستم آمده است. مسعود هم گفت حالا که تا اینجا آمدهای بیا تست بده. آن روز خیلی خوشحال شدم اما میدانستم خانواده ام مخالفت می کنند. در تست که قبول شادم برای مدتی به کلاسهای آموزشی بهروز بقایی رفتم تا تواناییهای بازیگری ام را تقویت کنم. در قراردادی که برای بازی در آن فیلم بستم قید شده بود که خانواده ام بتوانند سر صحنه حاضر شوند. «مروارید سرخ» فیلمی بود که باعث شد با مسعود رسام آشنا شوم.

همسر مسعود رسام همسر فریبا نادری همسر بازیگران زندگی بازیگران بیوگرافی فریبا نادری

من یک مسلمان معتقدم
شاید ظاهرم مثل عرفی باشد که در جامعه وجود دارد اما به احکام دینم پایبندم، نماز میخوانم و مرجع تقلیدم آیت الله مکارم شیرازی هستند که بارها با دفترشان تماس گرفته ام تا در موارد مختلف سوال کنم و جوابم را بگیرم. خمس و زکات هم جزو چیزهایی است که همیشه سر وقت آنها را پرداخت می کنم و از واجبات زندگی من است. بی اندازه عاشقان امامان هستم و دوستشان دارم. اینها عزیزدل هستند. به حرف مردم هم کاری ندارم که ممکن است چه فکری کنند. وقتی برای زیارت به نجف و کربلا رفته بودم و عکس های ان را در اینستاگرام گذاشتم بعضی ها حرف هایی زدند که نشان می داد هنوز فرهنگ و جنبه استفاده از یک فضای مجازی جا نیفتاده. می گفتند چطور آنجا رفتهای چادر به سر کرده ای و وقتی برگردی دوباره کشف حجاب خواهی کرد. پیش خودشان فکر نکرده بودند که شما در همین امامزاده صالح که می روی چادر می دهند تا سر کنی و حرمت فضا را نگه داری. ان وقت از من توقع داشتند با پوشش همیشگی ام که عرف شهر تهران است در انجا حضور پیدا کنم. امام رضا (ع)، امام حسین و حضرت علی بیشترین احترام را برای ایشان قائل هستم و من وظیفه داشتم که آن طور رفتار کنم.

سود و ضرر زندگی مستقل
مدتهاست که مستقل زندگی می کنم و نیازی به این ندارم که کسی خرجم را بدهد. از سال ۸۵ که ماهی ۵۰۰ هزار تومان درامد داشتم تا حالا می توانم خودم را اداره کنم. با اینکه می توانم از خانواده ام پولی بگیرم یا در کنار آنها باشم اما ترجیح می دهم مستقل باشیم. خیالی نکنید که الان مثلا ماهی دویست میلیون درامد دارم. البته بازیگرانی هستند که این درآمد را دارند و آخرسرهم فیلم شان نمی فروشد. ماهم مثل همه مردم مشکلاتی داریم؛ مثلا شده که چند ماه اجاره خانه نداده ام اما صاحبخانه ام آنقدر انسان متدین و شریفی است که همیشه دست نگه میدارد و فشاری به من وارد نمی کند. خدا را شکر در چنین شرایطی همیشه خانوادهام هوایم را دارند.

همسر مسعود رسام همسر فریبا نادری همسر بازیگران زندگی بازیگران بیوگرافی فریبا نادریفریبا نادری در کنار مادرش

کودکی و جوانی شاد
در کودکی شیطان و بازیگوش بودم. پای تمام بازیها و کارهایم برادرم حمید بود. به خاطر او شیطنتهایم هم پسرانه شده بود. به جای عروسک عاشق توپ و در یک خانه زندگی می کردیم. من همیشه در زندگی ام آدم چهل تکه بودم و توی کوچه بابچه ها هفت سنگ و فوتبال بازی می کردم. البته من به خوبی پسرها نمی توانستم فوتبال بازی کنم اما کمی اذیت شان کرده، دروازه ها را کوچک و بزرگ می کردم. (خنده).

از همان کودکی همیشه عشق بازیگری و فیلم بودم  دوست داشتم جای قهرمان هایی باشم که دوستشان دارم این علاقه همیشه با من بود و حتی دوران راهنمایی که تحصیل می کردم پیشنهاد اجرای برنامه نیمرخ به من داده شد اما خانواده ام مخالف بودند و نشد. من در خانواده ای بزرگ شدم که دستشان به دهانشان می رسید و هیچ وقت احساس نمی کردم که چیزی برایم فراهم نشده، به خصوص که ته تغاری بودم و پدر و مادرم دلشان نمی آمد خواسته هایم را برآورده نکنند. با وجود علاقه به بازیگیری در دانشگاه گرافیک کامپیوتر خواندم، به خاطر اینکه خانواده میانه خوبی با این هنر نداشتند.

سنتی سنتی
من ترجیح می دهم المان های زندگی ام سنتی باشد و رنگ و بوی روابط گذشته را بدهد. دوست دارم وقتی شب یلدا می شود جای دور همی و مهمانی های بی ربط کنار خانواده باشم و حافظ بخوانم. ما سنت های خوبی دارم که به هر دلیلی در زندگی امروز مردم کمرنگ می شوند. شاید دلیل آن مشغله بیش از حد به خاطر نان باشد یا آمدن پدیده هایی مثل تلگرام و اینستاگرام که آدم را جور دیگری به هم وصل می کند. البته این اتفاق در شهرستان ها کمتر افتاده است. در هر صورت من یک آدم سنتی ام که دوست دارم رسم و رسومات را زنده نگه دارم و از آنها لذت ببرم. درست است که در لباس پوشیدن و زندگی فردی به روز و تازه هستم اما این منافاتی با سنت گرایی و زنده نگه داشتن رسم و رسومات ندارد.

دوران عاشقی
بعد از آشنایی با مسعود رسام و گذشت زمان حس می کردم که او احساس خاصی نسبت به من دارد. مسعود عاشقم شده بود و یک روز آن را بر زبان آورد. من هم در مقابل عاشق شدم؛ یعنی او من را هم عاشق کرد. بعد از دوران عاشقی تصمیم گرفتیم که با هم ازدواج کنیم. شاید خیلیها فکر کنند من از بیماری او خبر نداشتم که تن به این ازدواج دادم اما این جور نبود؛ من از سال ۸۳ میدانستم که مسعود سرطان دارد. سال ۸۵ که با من ازدواج کرد دکترها می گفتند کمتر از شش ماه دیگر سرطان کار خودش را خواهد کرد اما معجزه عشق، امید وهمنشینی با هم باعث شد که تا سال ۸۸ با سرطان بجنگد. این جور وقتها خیلی ها ادم را قضاوت می کنند. ممکن است فکر کنند به خاطر ثروت مسعود رسام بوده که من حاضر شدم با مردی که ۲۷ سال با من اختلاف سنی دارد ازدواج کنم. کسانی که مسعود رسام را از نزدیک میشناسند از وضعیت زندگی او خبر دارند و می دانند که او ثروتمند نبود. ازدواج با مسعود آنقدر عاشقانه ومهم بود که با وجود مخالفتهای خانواده این کار را کردم. حتی پدرم حاضر نبود من را ببیند و این اتفاق نیفتاد تا زمانی که مسعود تسلیم سرطان شد و از دنیا رفت. همه چیز در آن زمان کوتاه با مسعود برایم خاطره انگیز بود و تا همین چند ماه پیش با دختر او در یک خانه زندگی می کردیم. من همیشه در زندگی ام آدم محافظه کاری بودم و دنبال این بودم که بی دلیل خودم را در معرض قضاوت دیگران یا مشکل قرار ندهم اما دوست داشتن و عشق آنقدر قوی است که محافظه کاری نمیشناسد. مسعود رسام از کودکی برایم بت بود و وقتی نام او و برادرش در تیتراژ می آمد لذت می بردم. چهارشنبه شبها این اجازه را داشتم که بیدار بمانم و «خانه سبز» را ببینم. او خاطرات نسلی را رقم زده و برای همیشه در خاطرم میماند.

همسر مسعود رسام همسر فریبا نادری همسر بازیگران زندگی بازیگران بیوگرافی فریبا نادری

رفقای فوتبالی کار درست
علاقه ام به فوتبال از همان زمان کودکی شکل گرفت. از همان زمان که آجر دروازه های را جا به جا می کردم. الان هم در فوتبال رفقای زیادی دارم. علی انصاریان که به تازگی وارد سینما هم شده از دوستان من است. امیر قلعه نویی هم همین طور. کاری به این ندارم که ایشان از کدام طبقه اجتماعی آمده اند یا طرز حرف زدنشان چطور است. امیر قلعه نویی آنقدر کار بزرگ در این فوتبال کرده است که برایم عزیز و محترم باشد. به خصوص که من استقلالی ام با این وجود آقای علی پروین را هم خیلی دوست دارم و با ایشان هم آشنایی دارم. فوتبال هم بخشی بزرگی از علاقه و تفریحات من است.

دردسرهای اینستاگرام
اول از همه باید بگویم که هیچ وقت برای صفحه ام در اینستاگرام مخاطب غیر واقعی جذب نکردم. پیشنهادهای زیادی می شود که پول بده برایت فالوئر بیاوریم اما این موضوع برایم اهمیتی ندارد. آن کسی که فریبا نادری را دوست داشته باشد خودش صفحه ام را دنبال خواهد کرد. بعضی از واکنش های مردم در اینستاگرام واقعا آزار دهنده است. هر رفتار عادی تو ممک است برای این عده غیر عادی باشد و بابت آن فحش بارانت کنند. همین کار را اگر خواهر، مادر یا یکی از خانواده شان انجام بدهد عیبی ندارد چون کسی نمی بیند. اما من در اینستاگرام سعی می کنم حس و حال خودم را در آن لحظه با مردم به اشتراک بگذارم مثلا به خاطر علاقه شدیدی که به حیوانات دارم به سگ کشی که اتفاق افتاده بود واکنش نشان دادم. اینها مخلوقات خدا هستند و برای من ارزش دارند. یک بارسگی در میان اتوبان گیر افتاده بود و این ور و ان ور می رفت و ترسیده بود. وقتی از او رد شدم آنقدر دچار دلهره شده بودم که دور زدم و برگشتم تا ببینم برایش اتفاقی نیفتاده باشد.

ماجرای پیشنهاد بی شرمانه در سینما
به نظرم این اتفاق بیشتر از همه به رفتار خود آدم بر می گردد. در هر شغل و حرفه ای کسانی هستند که بی اخلاقی می کنند و حد خود را نمی شناسند اما ربطی به این ندارد که این موضوع را به هم نسبت بدهیم. اگر یک نفر در مواجهه با آد مهای دیگر درست رفتار کند کسی این اجازه را به خودش نمی دهد تا به او پیشنهاد بی شرمانه بدهد. این خانمی که به خارج از ایران رفته و این حرفها را راجع به سینمای ایران زده اصلا بازیگرنیست که بخواهیم به حرفهایش بها بدهیم. دو تاجمله نصفه و نیمه در فیلم ها گفته و حالا نظریه پردازی هم می کند. اما در مورد یکی از دوستان دیگر که رفته باید بگویم دلیل رفتن او بیکاری بود. وضع اقتصادی سینما و تلویزیون این روزها خیلی بد شده و کار کمی وجود دارد. حتی فصل سوم ستایش با اینکه مخاطبان زیادی دارد هنوز به خاطر کمبود بودجه به جریان نیفتاده آن بازیگرهم خرج یک خانواده ویک بچه معلول را میداد و نیاز به درآمد داشت. همین شبکه ای که او را جذب کرده به خود من برای بازی در یک سریال رقم خیلی خوبی هم پیشنهاد کردند. راستش من نیازی نداشتم و نرفتم.

منبع: مجله خبری لحظه نما

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

نظرات شما ( 13 )
  1. کامبیز ی می گوید

    ایشان فرمودند که حرم ائمه وامام زاده میرن چادر سر میکنن به خاطر حفظ حرمت آن مکان ولی باید ی سوالی بکنم؟
    آیا ائمه فقط در همان مکان شاهد ماهستند؟؟

    1. وحید می گوید

      اره واله!!!میگه با عرف شهر تهران لباس میپوشم!! بالاخره عرف امروزی برات مهمه یا سنتی بودن؟؟یا خدا و ائمه ای که ادعا میکنی عاشقشونی برات مهمه؟؟؟
      من موندم اینا چه تصویری از دین براخودشون ساختن!!

      1. زهرا می گوید

        آدم دو روییه.

  2. نیلوفر می گوید

    ا چه جالب منم مرجع تقلیدم آیت الله مکارم شیرازی هستند. فقط خانم نادری با عشق من شاهرخ استخری عکسی صمیمی انداختی ها. ببخشید خانم نادری شوخی کردم. به هرحال براتون آرزوی سلامتی و موفقیت دارم

  3. نیلوفر می گوید

    آقای استخری منو ببخشید فکر میکنم شما هر موقع گشتی در اینترنت می زنید اسم منو می بینید معذرت من جنجالی ام

    1. mehdi می گوید

      بچه ها برین کنار الان سقف میریزع??

  4. سامان می گوید

    بانوی جسور و خوش آتیه ایه این بازیگر و البته خانم مرحوم رسام

  5. فاطمه می گوید

    ازش بدم میادخصوصاازوقتی خودشوبه سحرقریشی چندش چسبونده.

  6. شاپور می گوید

    باید عرض کنم که خانم فریبا نادری چون خودش یک زنه نمیتونه اقرار کنه که در سینما پیشنهاد بیشرمانه میکنن، ولی خانم شما که در این وادی فعالیت دارید بهتر میدانید این حرفها هست و اون خانم که از ایران رفت کاملا درست میگفت، حالا چرا شما کتمان میکنید معلوم نیست…!!!

  7. علی می گوید

    سلام.خسته نباشیدباطرزفکرت

  8. میلاد می گوید

    نشان دادن یک تار مو به نا محرم حرام است

  9. ali می گوید

    اینها برایشان مرد ورپزن فرق نمیکنه هرروز میتونند …

  10. مرسده می گوید

    من که از خوندن زندگی آدمهای موفق مثل ایشون سیر نمیشم
    همین که برای خودش زندگی میکنه و به حرف علی و نقی کار نداره عالیه