آنچه از قتل ناجوانمردانه روح الله داداشی نمی دانید
دو هفته قبل از اینکه امیر قرایی قوی ترین مرد سابق ایران مرتکب قتل شود روح الله داداشی به دفتر یکی از روزنامه های ورزشی رفت و گفت و گویی مفصل درباره بدنسازی و پرورش اندام، مقام اخیر جهانی اش و … صحبت کرد. آن روز با برادر بزرگترش به دفتر روزنامه آمد.
دو هفته بعد برای مصاحبه مجددا با او مصاحبه گرفتیم البته اینبار برای امیر قرایی قوی ترین مرد ایران که در یک درگیری خیابانی فردی را به قتل رسانده و متواری شده بود. روح الله داداشی نظرش را درباره امیر قرایی گفت اما از این هم گله کرد که چرا از وقتی امیر قرایی مرتکب جنایت شده همه با او تماس می گیرند و نظر او را می خواهند. بعد او در ادامه گفت که او اصلا مناسبتی با این اتفاقات ندارد و علاقه مند به دنبال کردن چیزهایی مثل قتل و کتک کاری و اتفاقاتی از این دست نیست. او حتی بابت اینکه یکی از مصاحبه هایش را با دست خونی چاپ کرده بودیم گله داشت چرا که نمی خواست چهره ای خشن از او نزد جوانان ثبت شود…..
دو ماه بعد…
خبر کوتاه بود و حیرت انگیز : «روح الله داداشی درگذشت». به سرعت پیگیری کردیم و متوجه شدیم علت فوت اصابت جسم تیز به شاهرگ گردنش بوده و به قتل رسیده است. این تراژدی در یک درگیری خیابانی رقم خورد.
روایتها از چگونگی قتل او متفاوت است. مجید فرجی خبرنگار کرجی که در زمان قتل در کنار داداشی حضور داشتهاست، مدعی است این قتل نقشهای از قبل طراحی شده بودهاست ولی فرمانده نیروی انتظامی کرج این ادعا را رد میکند. بعدها مشخص شد این خبرنگار که مدام به دنبال مطرح کردن نام خود بوده عامل اصلی درگیری بوده است. در ادعایی دیگر، مربی داداشی پیاده شدن وی از ماشین را رد کرد و عقیده دارد ضاربان در حالتی که او در ماشین نشسته بودهاست او را مضروب کردهاند و نیز ادعا کرد قاتل به او گفتهاست که داداشی در جواب فحاشیهای آنان تنها آنها را به آرامش دعوت میکردهاست.
طبق روایتی دیگر در جریان یک تصادف جزیی بین خودروها، فحاشی ضاربان سبب عصبانیت داداشی شده و او به تعقیب ضاربان میپردازد که منجر به استفاده از چاقو توسط قاتل میشود. متهم میگوید در جریان درگیری بارها از او خواستم مرا رها کند اما او همچنان کتکم میزد. همچنین متهم در جریان اظهارات خود در دادگاه گفت که در جریان درگیری برای ترساندن داداشی و همراهش اقدام به استفاده از چاقو کردهاست، که ابتدا دو ضربه به دستان داداشی زده و ضربه آخرش به گردن او اصابت میکند. قاتل پیش از درگیری به دلیل آینه به آینه شدن اتومبیلش با اتومبیل آزرای روح الله داداشی به مادر تازه درگذشته روح الله ناسزا می گوید. روح الله نیز از این موضوع عصبانی شده است. با این حال او مدام قاتل و همراهش را به آرامش دعوت می کرده و اصلا بعدا مشخص شد ادعای قاتل مبنی بر اینکه از روح الله کتک خورده صحت نداشته است.
روزهای بعد جزئیات دیگری از این ماجرا فاش شد. وقتی روح الله داداشی به حالت نیمه بیهوش روی زمین می افتد همراه قاتل باز هم دست برنمی دارد و داداشی را مورد ضرب و جرح قرار می دهد و با ضربه سر به صورتش می زند. او پیش از دستگیری در قهوه خانه ای ماجرای به قتل رساندن روح الله داداشی از سوی علیرضای ۱۷ ساله را با افتخار نقل می کند و اینکه چطور یک فرد ورزشکار و قوی هیکل را مورد ضرب و شتم قرار داده اند.
حاشیه های بعد از اعدام
«تا آخر عمر سیاه می پوشم» ، « برای روح الله عروسی می گیرم». اینها بخشی از صحبت های علی برادر بزرگ تر روح الله است. روح الله در هنگام مرگ ۳۰ سال داشت. پدر و مادرش را از دست داده بود و علی نقش بزرگ تر را برای او ایفا می کرد. او زمانی که در خانه مشغول استراحت بود به بدترین شکل ممکن خبر قتل ناجوانمردانه برادرش را دریافت کرد.
چند روز بعد از این جنایت متاسفانه عکس های روح الله داداشی در حالی که غرق خون است و بر روی زمین افتاده به سرعت موبایل به موبایل منتشر شد. بدتر از آن انتشار تصاویری از شستشوی بدن او در غسال خانه بود که واکنش شدید برادر روح الله را برانگیخت.
علیرضا قاتل روح الله چند وقت بعد در ملاعام اعدام شد… او در زمان اعدام اشک می ریخت و مدام طلب بخشش می کرد. با فریاد نام ائمه اطهار را بر زبان می آورد و مادرش را صدا می زد. گفته می شود یکی از برادران روح الله زمانی که در زمان اعدام با طلب بخشش مادر قاتل ۱۷ ساله روبرو می شود به این زن سیلی می زند که هنوز صحت و سقم آن مشخص نشده است.
یکی از نزدیکان روح الله داداشی که خبرنگار هم بود (و اکنون دیگر نیست) می گوید روح الله داداشی قصد مهاجرت به آمریکا را داشت. برادر او یعنی علی هم فاش کرد که قرار بود روح الله به زودی داماد شود. برای او دختری نشان کرده بودند اما آن شب تلخ همه خانواده را سیاه پوش کرد. چند ماه بعد از مرگ روح الله ابعاد دیگری از زندگی این قهرمان ایران و جهان فاش شد از جمله اینکه فعالیت های زیادی در کارهای خیریه و سر زدن به معلولان و سالمندان دارد.
به هر حال به سالمرگ روح الله داداشی نزدیک می شویم یعنی بیست و ششم تیر ماه… پنج سال از درگذشت این جوان قهرمان خیلی سریع گذشت…..
روحالله داداشی Rouhollah Dadashi (متولد ۴ بهمن ۱۳۶۰ – ۲۶ تیر ۱۳۹۰ در کرج) و اصالتاً اهل میانه ورزشکار سابق رشته بدنسازی و پرورش اندام اهل ایران، که دارای مقام قهرمانی مردان آهنین برای دو سال در سری مسابقات مردان آهنین بود. وی همچنین یک دوره قهرمانی مسابقات بینالمللی که در جزیره قشم برگزار شد را نیز در کارنامه خود داشت. او در پی یک درگیری خیابانی در غرب کرج به ضرب چاقو کشته شد.
دوران کودکی و نوجوانی روحالله داداشی
فهرست مطالب
او از والدینی اهل میانه در کرج به دنیا آمد. او دهمین فرزند خانواده و کوچکترین پسر خانواده در میان ۷ برادر و ۴ خواهر بود. در دوران نوجوانی تابستانها دست فروشی میکرد. او فعالیت ورزشی خود را با رشته کشتی شروع کرد و دو سال به آن پرداخت، امّا بعد به پرورش اندام روی آورد. او در این رشته بسیار موفق بود و بعد از یکسال به مقام قهرمانی کرج دست یافت. روح الله تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه داد
ویژگیهای ورزشی و فیزیکی
روح الله داداشی برخلاف سایر ورزشکارانی که در رشتههای قدرتی فعالیت میکردند، دارای بدن عضلانی و فاقد چربیهای اضافه در ناحیه شکم و بازوها بود. بالاترین وزنی که روح الله داشت، ۱۳۲ کیلوگرم بود.
افتخارات روحالله داداشی
در رشته پرورش اندام:
- ۷ دوره قهرمان کرج
- ۲ دوره قهرمان تهران
- ۲ دوره قهرمان ایران
در قویترین مردان:
- یک دوره چهارم ایران
- ۲ دوره سوم ایران
- ۱ دوره قهرمانی کشور
- ۲ دوره قهرمانی قوی ترین مردان آهنین
- ۱ دوره سوم جهان
- ۱ دوره اول جهان
مراسم خاکسپاری و پرسه
علاوه بر مجلس ترحیمی که از سوی خانواده او برگزار شد، مردم شهرهای دیگر و نهادهای مختلف نیز پرسههای جداگانهای برگزار کردند. از آن جمله مراسم باشگاه راه آهن با حضور علی دایی و پرسه در اهواز و میانه بود.
محاکمه ضاربین و اعدام قاتل
جلسه اوّل رسیدگی به اتهامات متهم ردیف اوّل در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۹۰ با حضور پنج قاضی در کرج برگزار شد. متهم ادعا کرد که قصد کشتن روح الله را نداشته و اصلاً او را نمیشناختهاست. او همچنین تقاضای عفو نکرد. در این جلسه فرد دیگری به نام داریوش اصلانی که ساعاتی پیش از وقوع جنایت از سوی متهم مورد ضرب و شتم و زورگیری قرار گرفته بود به ایراد شکایت پرداخت. متهم ردیف اوّل این پرونده در دادگاه محاکمه و به اعدام محکوم شد. . متهم ردیف دوم در دادگاه عمومی و جزایی کرج به جرم شرکت در نزاع منجر به قتل به سه سال حبس و و تحمل ۸۰ ضربه شلاق و متهم ردیف سوم به اتهام مصرف مشروبات الکلی به ۸۰ ضربه شلاق محکوم شدند.
سرانجام حکم علیرضا ملاسلطانی، متهم ردیف اول پرونده در ساعت ۵:۱۹ بامداد روز ۳۰ شهریور ۱۳۹۰ در خیابان پونه گلشهر کرج، محل رخ دادن جنایت در حالی اجرا شد .
بعد آقای علیرضا ملاسلطانی زندگی خانواده او دچار آشفتگی شد. خواهر او درباره وضعیت خانوادهاش گفت: «پدر من هفتاد سالش است تا امروز با همه سختیها در زندگی آخ نمیگفت از وقتی بالا کشیدن بچهاش را دیده، دارد از بین میرود، چطور یک پدر ومادر میتوانند این صحنه را ببینند … او جلوی چشم مادرم یک لحظه کسی گفت این مادر چی در دلش است؟ همان یاحسینهایی که گفت دل سنگ را آب میکرد.» (مصاحبه هفتهنامه آسمان با خانواده ملاسلطانی)
لعنت به کسی که یه بچه عقل نداشت را کشت برادرش گفته تو مصاحبه شهروند علیرضا بچه بود مظلوم بود تصمیم درستی نمی تونست بگیره ترسیده بود
اگر برادر خودت هم بود همین حرف رو میزدی یا با دستای خودت طناب دار رو مینداختی گردنش ، ما نمیتونیم دیگری رو قضاوت کنیم چون در جایگاه قضاوت قرار نداریم ، خدا هردوشون رو رحمت کنه یجورایی چاره ای جز اعدام اون نوجوون هم نبود تو اون شرایط ، و روح الله هم شخصیت بزرگی بود شوخی نبود یه آدم معمولی رو نکشته بود ، من کاری به زوروبازو و مقامهاش ندارم روح الله داداشی آدم دستگیر و خیری بود و واقعا به معنای واقعی کلمه جوانمرد و پهلوان بود ، خدا رحمت کنه روح الله رو ، شما حال خانواده داداشی رو هم درنظر بگیرید خواهشا
کاشکی اولا ماهم زندانهای طویل المدت در این مواقع میداشتیم که اولیای دم میتونستن اونو انتخاب کنند ودثانی روشهای اعدام که همون روشهای قرون وسطایی هست خیلی خشنه،به هر حال قانون که نمیخواد قاتل رو شکنجه کنه،بلکه میخواد مثاا اونو از روی زمین حذف کنه بلکه دیگه جرم مشابهی مرتکب نشه!همونقدر که اولیای دم حکم بخشش رو امضا میکنند دیگه کلا اختیار از دستشون خارج میشه!یعنی قانون انتخابهای کمی برای اولیای دم گذاشته!چی میشد مثل برخی کشور ها زندانهای بلند مدت وحتی حبس ابد میداشتیم!تا علاوه بر خانواده مقتول یک خانواده دیگه هم داغدار نشه!اینجوری مجرم هم دیگه در اجتماع حضور نداره که مایه رنج خانوادهدمقتول بشه ویا بخواد عمل مشابهی رو خدای نکرده انجام بده.یاحق!