بیوگرافی ثریا قاسمی و مادرش +عکس قدیمی همسرش
ثریا قاسمی Soraya Ghasemi سال ۱۳۱۹ در تهران متولد شد. وی دختر علی قاسمی و حمیده خیرآبادی بازیگر معروف ایرانی است.
حمیده خیرآبادی Hamideh Kheirabadi معروف به نادره و ملقب به مادر سینمای ایران (۱۳۰۳-۱۳۸۹)بازیگر سینمای ایران بود.
زندگینامه حمیده خیرآبادی
حمیده خیرآبادی متولد ۱۳۰۳ در رشت است. این بازیگر باسابقهٔ سینمای ایران در سالهای پیش از انقلاب با نام هنری «نادره» هنرنمایی میکرد. وی در بامداد ۳۱ فروردین ۱۳۸۹ در سن ۸۶ سالگی و به علت کهولت سن درگذشت.
حمیده خیرآبادی در سن ۱۳ سالگی ازدواج کرد و تحصیلاتش را تا دیپلم ادامه داد. در سال ۱۳۲۶ وارد تاتر و در سال ۱۳۳۲ با فیلم «میهنپرست» وارد سینما شد. او با آغاز موج نوی سینمای ایران در دهه چهل در بسیاری از آثار مهم کارگردانانی چون داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی و علی حاتمی بازی کرد.
از جمله مجموعههای تلویزیونی خیرآبادی میتوان به «پدرسالار»، «تلخ و شیرین»، «خانه سبز»، «همه فرزندان من» اشاره کرد. در سینمای پس از انقلاب بانو نادره و استاد داریوش اسدزاده مجموعههای پر طرفداری را به نقش آفرینی پرداختهاند که سریال سمندون، خانه سبز و همه فرزندان من از این مجموعهها بودهاند. مراسم خاکسپاری او در سکوت خبری در ۳۱ فرودین در بهشت زهرا برگزار شد.
ثریا قاسمی اوایل دهه ۱۳۴۰ با گویندگی رادیو کار حرفهای خود را شروع کرد و سپس به تئاتر رو آورد. در همان سالها به دوبله هم پرداخت و در سریال پرهوادار «بالاتر از خطر» صحبت کرد. در نمایشهایی مثل «آنتیگون» و «از پشت شیشهها» (رکنالدین خسروی) و «آندورا» (حمید سمندریان) روی صحنه رفت.
گذشته از فیلم کوتاه «تلفن» با ایفای یکی از نقشهای اصلی آرامش در حضور دیگران عرصه جدی سینما را آزموده و آنقدر قدرتمند ظاهر شد که پس از گذشت این همه سال با اولین فیلم بلندش به یاد آورده میشود.
همچنین ثریا قاسمی در سالهای ابتدای فعالیتش در یکی از اولین سریالهای تلویزیونی ایرانی با نام «پیوند» (نصرت کریمی) بازی کرد. با این همه او پس از حضور در فیلم ناصر تقوایی ـ که چهار سال پس از ساخت امکان نمایش عمومی پیدا کرد ـ ترجیح داد فعالیت اصلی اش را در رادیو و تئاتر متمرکز کند.
حرفهای که ثریا قاسمی هنوز بعد از این همه سال کار در سینما، خودش را وابسته به آن میداند کارگردانی و بازیگری صداست. فیلم اول ناصر تقوایی علاوه بر این که در جریان سینمای تجاری ایران تجربه نامتعارفی بود، تصویر بسیار متفاوتی از شخصیت زن به نمایش گذاشت.
او برخلاف مادرش (حمیده خیرآبادی) در فیلمهای کمی بازی کرد و عمده تجربههای سینمایی اش مربوط به دهه هشتاد میباشد. در اوایل دهه ۷۰ ثریا قاسمی در چند برنامه تلویزیونی به عنوان مجری حضور یافت و به دکلمه اشعار شاعران کلاسیک ایرانی پرداخت. این بازیگر باسابقه سینما، تئاتر، رادیو و تلویزیون پس از این که به خاطر بازی در مارال برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۷۹ شد. توانست فرصت ایفای نقشهای متفاوت تری را هم پیدا کند که بازی در شام آخر و دختر شیرینی فروش از آن جمله بود. بازی کوتاهش در شام آخر جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل را از جشن خانه سینما برای او به همراه داشت و پس از دختر شیرینی فروش به بازی در فیلمهای کمدی گرایش پیدا کرد. دو سریال تلویزیونی در پناه تو(حمید لبخنده) و شب دهم (حسن فتحی) با بازی ثریا قاسمی محبوبیت فراوانی پیدا کرد. در کنار اینها بازی او در تله تئاترهایی مثل «به سوی دمشق» (حمید سمندریان)، «نکراسوف» (محمد رحمانیان) و «به سوی کعبه» (تاجبخش فناییان) به چشم آمد.
ازدواج ثریا قاسمی
ثریا قاسمی با رحیم برفراز ازدواج کرده است.متاسفانه اطلاعاتی چندانی از زندگی خصوصی وی در دست نیست او دو پسر دارد که در حال حاضر با بهروز برفراز پسرش زندگی میکند،از جدایی یا فوت همسرش خبری رسان های نشده است
فیلم های سینمایی ثریا قاسمی
سال | نام فیلم | کارگردان | نقش |
---|---|---|---|
۱۳۹۵ | قاتل اهلی | مسعود کیمیایی | |
۱۳۹۵ | ویلایی ها | منیره قیدی | |
۱۳۹۳ | پدر آن دیگری | یدالله صمدی | |
۱۳۸۸ | عروسک | ابراهیم وحیدزاده | |
۱۳۸۷ | دعوت | ابراهیم حاتمیکیا | |
۱۳۸۷ | در شب عروسی | رضا قهرمانی | |
۱۳۸۶ | ملودی | جهانگیر جهانگیری | |
۱۳۸۵ | دختر میلیونر | اکبر خامین | |
۱۳۸۵ | سربلند | سعید تهرانی | |
۱۳۸۵ | محاکمه | ایرج قادری | |
۱۳۸۴ | شاهزاده ایرانی | محمد نوریزاد | |
۱۳۸۳ | رستگاری در هشت و بیست دقیقه | سیروس الوند | |
۱۳۸۳ | سرود تولد | علی قوی تن | |
۱۳۸۲ | معادله | ابراهیم وحیدزاده | |
۱۳۸۲ | بلهبرون | داوود موثقی | |
۱۳۸۰ | عشق فیلم | ابراهیم وحیدزاده | |
۱۳۸۰ | دختر شیرینی فروش | ایرج طهماسب | |
۱۳۸۰ | خاکستری | مهرداد میرفلاح | |
۱۳۸۰ | شام آخر | فریدون جیرانی | |
۱۳۷۹ | مارال | مهدی صباغزاده | |
۱۳۷۵ | حریف دل | رضا گنجی | |
۱۳۷۱ | مجسمه | ابراهیم وحیدزاده | |
۱۳۶۸ | خواستگاری | مهدی فخیم زاده | |
۱۳۶۷ | ستاره و الماس | سیامک شایقی | |
۱۳۶۵ | خانه ابری | حجتالله سیفی | |
۱۳۵۷ | زنده باد … | خسرو سینایی | |
۱۳۴۹ | آرامش در حضور دیگران | ناصر تقوایی |
سریال های تلویزیونی ثریا قاسمی
- معمای شاه (محمدرضا ورزی، ۱۳۹۴)
- رخصت (قدرتالله صلحمیرزایی، ۱۳۹۳)
- فاخته (محمود معظمی، ۱۳۹۳)
- ستاره حیات (جواد ارشاد، ۱۳۹۲)
- آوای باران (حسین سهیلیزاده، ۱۳۹۲)
- کلاه پهلوی (سید ضیاءالدین دری، ۹۲–۱۳۹۱)
- سرزمین کهن (کمال تبریزی، ۱۳۹۲)
- نابرده رنج – (علیرضا بذرافشان، ۱۳۹۰)
- قفسی برای پرواز (یوسف سیدمهدوی، ۱۳۸۹)
- جراحت – (محمدمهدی عسگرپور، ۱۳۸۹)
- دفترخانهٔ شماره ۱۳ (سیدوحید حسینی، ۱۳۸۸)
- «بیا از گذشته حرف بزنیم» (تلهفیلم) – (حمید نعمتالله، ۱۳۸۷)
- صاحبدلان (محمدحسین لطیفی، ۱۳۸۵)
- او یک فرشته بود (علیرضا افخمی، ۱۳۸۴)
- فاصله (کاظم بلوچی، ۱۳۸۰)
- شب دهم (حسن فتحی، ۱۳۸۰)
- پس از باران (سعید سلطانی، ۱۳۷۹)
- قلب یخی (مسعود رشیدی، ۸۰–۱۳۷۹)
- در قلب من (حمید لبخنده، ۷۷–۱۳۷۶)
- گلهای آفتابگردان (۱۳۷۶)
- همه فرزندان من (۱۳۷۶)
- تهران ۱۱–۵۹۵ ج ۴۸ (مرضیه برومند ۱۳۷۶–۱۳۷۵)
- حکایت میرزا یحیی (حمید لبخنده، ۱۳۷۵–۱۳۷۴)
- در پناه تو (حمید لبخنده، (۱۳۷۳)
- نیمهٔ پنهان ماه (۱۳۷۳)
- لبخند زندگی (۱۳۷۲)
- شاخهٔ طوبی (۱۳۷۳–۱۳۶۷)
- یکی از این روزها (۱۳۶۷)
- آئینه (سری سوم) (۱۳۶۶)
- گرگها (۱۳۶۶–۱۳۶۵)
- مستنطق (۱۳۵۶)
- به دنبال بنفشه (۱۳۵۶)
- تلخ و شیرین (۱۳۵۳)
- قصه عشق (۱۳۵۲)
- چهل سرباز
وی ابتدا از سفری که به دزفول در زمان آلودگی شدید آن روزها داشت تعریف کرد و گفت: دیدن آن وضع آب و هوایی از نزدیک با حرفها و عکسها خیلی فرق میکند و این شرایط واقعأ سخت و دشوار است.
قاسمی بعد به سراغ حرفهاش رفت و در خصوص کار بازیگری عنوان کرد: ما وقتی یک نقش را بازی میکنیم آن را به وجود می آوریم و این کار درست مثل مادری است که فرزندی را به دنیا میآورد. علاوه بر این در این عرصه هنرجو باید فیلم را جور دیگری ببیند همچنین خواندن رمان نمایشنامه خیلی اهمیت دارد چرا که هنر تنها این نیست که خوب جلو دوربین ظاهر شوی بلکه شیوه این قرار گیری اهمیت دارد.

این بازیگر در بخش دیگری بد اخلاقی، بیحوصلگی و کم حرفی را از ویژگیهای خودش برشمرد، گفت: چیزی که خیلی من را عصبانی میکند، حضور نابلد هایی است که کاری را به زور عهدهدار میشوند. من هنگام رویارویی با آنها مدام با خودم کلنجار میروم و حرف میزنم تا آرام شوم و بتوانم به کار ادامه دهم.
بازیگر «شب دهم» در ادامه درباره ماندگاری در بازیگری بیان کرد: بازی صادقانه مهمترین نکتهای است که به ماندگاری و تأثیرگزاری نقش روی مخاطب کمک میکند، خود من همیشه واقعأ اشک میریزم، میخندم و عصبانی میشوم چرا که این انرژی قطعأ به بیننده هم منتقل میشود و او را به باورپذیری کار نزدیک و نزدیک تر میکند.
ما بین همین صحبتها قاسمی اشک ریخت و بعد عنوان کرد که این اتفاق هم یک تمرکز و نمایش بود.

پس از یک رفت و برگشت، صحبت از حمیده خیرآبادی شد و قاسمی پس از تعریف رامبد از خیرآبادی، مادرش و همنسلانشان را جاده صاف کن خواند و گفت: آن زمان به شدت بازی در تئاتر و این دست موارد از همه پنهان میشد، حتی مردها هم برای این کار از خانه بیرون میآمدند، به همین جهت تلاش این افراد بود که الان چنین نگاهی به تئاتر و به طور کلی بازیگری وجود دارد.
وی در گلایهای از مادرش بیان کرد: او تمام عمرش کار میکرد، یا مشغول فیلمهایش بود و یا در تئاتر فعال بود، به همین جهت از طرفی واقعأ زندگی نمیکرد و سهم من بیشتر این بود که پیش مادربزرگم باشم. الان که به این سن رسیدم تازه میفهمم که همه چیز کار نیست و نباید این طور زندگی کرد ولی با همه اینها مادرم با کارهایش دین خود را به جامعه ادا کرد.
او هچنین از نگرانی مادرش بابت افتادن در بستر بیماری و ناتوانی گفت و اظهار کرد: خدا حرف او را گوش کرد و مادرم ایستاده به سوی نور رفت.
پس از این ها، وقتی جناب خان وارد شد و از احلام گفت، قاسمی عنوان کرد که میخواهد از خانواده این خانم در تماس تلفنی خواستگاری کند تا او هم تلاشی در این زمینه داشته باشد.

در پایان این گفتگو هم جناب خان شعری برای ثریا قاسمی خواند و وی پس از دریافت لوح «خندوانه» استودیو را به همراه پسرش ترک کرد.
عکس قدیمی و قبل از انقلاب ثریا قاسمی