آنچه از زندگی رضا جاودانی و همسر فرزندش نمی دانید! +عکس
reza javdani instagram
رضا جاودانی متولد مشهد و بزرگ شده آنجاست، اما چه شد که وارد حیطه اجرا شد؟
آغاز کــــار
جاودانی میگوید: «من مجری برنامه های ورزشی هستم، برایم فرقی نمیکند فوتبال باش یا کشتی، اما باید اطلاعات لازم در آن زمینه را داشته باشم. من کارم را با مصاحبههای ورزشی آغاز کردم، اما بیشترین فعالیتم به دلیل علاقهام، روی فوتبال متمرکز بود…»
او از جمله مجریهای محبوب برنامه های ورزشی است. «این نظر لطف مردم است، من فکر میکنم شاید یکی از دلایل آن داشتن صداقت با مخاطب است و دوم جذب اطمینان مردم. گاهی اوقات گفتن کلمه «نمیدانم» خیلی بهتر است تا اینکه آدم بیجهت بخواهد عدم آگاهی خود را توجیه کند. وقتی آدم از جریانات روز عقب باشد و بدون مطالعه جلوی دوربین برود، پشت سر هم اشتباه میکند، در کل یادم نمیآید سوتی پررنگی داده باشم.»
خانم مهشید سالاری همسر رضا جاودانی، کارشناس ارشد مردمشناسی و عضو هیات علمیدانشگاه است. او و رضا جاودانی سال ۱۳۷۸ با یکدیگر ازدواج کردند، ۹ ماه بعد از جام جهانی ۱۹۹۸٫٫٫
جاودانی خاطره جالبی از آن روز دارد. «همه احتمال باخت تیم ایران را مقابل آلمان میدادند و من هم که جزء تازهواردان و مجری پخش آن برنامه بودم، جلوی دوربین رفتم که تلخی آن باخت موجب شد، خیلی ها از جمله همسرم از من خاطره خوبی نداشته باشد!»
روزی که به خواستگاری ایشان رفتم و قرار شد با هم صحبت کنیم، از آنجایی که فکر نمیکرد که من همان مجری باشم گفت: «شما چقدر شبیه آن مجری هستید که… من از او به خاطر شکست ایران مقابل آلمان خاطره خوبی ندارم و…» خلاصه کلی با هم صحبت کردیم و بالاخره افتخار داد که با من ازدواج کند و همیشه به خاطر اینکه سرنوشتمان را به هم گره خورد، خدا را شکر میگویم.
شروین جاودانی: تنیس بازی میکنم
شروین به کلاس پنجم میرود، اما از چنان قدرت کلامیبرخوردار است که در برخورد اول باعث تعجبمان شد. او از علاقههای خود برای ما میگوید: «من فوتبال را در حد نگاه کردن و پلیاستیشن بازی کردن دوست دارم و همچنین به خاطر کری با بابا… برزیل تیم مورد علاقه من است و دوست دارم قهرمان شود.
اما رشتهای که به آن علاقه دارم و بازی میکنم، تنیس است. یک ورزش سنگین میباشد که علاقه زیادی به آن دارم، هفتهای دو بار به تمرین تنیس میپردازم.
از او میپرسیم: مادرت طرفدار کدام تیم است که میگوید: «وا… مامان نمیداند که طرف کدام را بگیرد؟» رضا جاودانی میگوید: مامان در واقع خنثی است (همگی میخندند)… البته بابا بعضی موقعها طرفداری میکند و وقتی به خانه میآید، بهش تذکر میدهم… که طرفداری نکن.
همسر جاودانی میگوید: «البته کارشناسان و مهمانان برنامه به او میگویند که تو طرفدار آلمانی یا آرژانتین… گرچه شروین راست میگوید: من هم به عنوان بیننده همیشه به رضا میگویم که نباید در تلویزیون بروز دهی که طرفدار چه تیمیهستی؟!» رضا میخندد و میگوید: اما به نظر من اگر این فرهنگ جا بیفتد خوب است، اینکه حرفهای یکدیگر را بشنویم و یا حتی طرفداریمان را بروز دهیم.
یک جهان، یک جام
از رضا جاودانی درباره این برنامه پرسیدیم تا کمیاز حواشی جام بگوید: «من معمولا یک ساعت زودتر به استودیو ۱۴ میروم، البته تنها من نیستم، عوامل پشت صحنه زیاد هستند، بالغ بر ۴۰، ۵۰ نفر در این برنامه به تهیهکنندگی آقای ذکایی فعالیت میکنند، استودیوی ۱۴، همان استودیوی برنامه ۹۰ است، البته گزارشگران در پخش حضور دارند، آن لپتاپی هم که جلوی من است، با وبلاگهای معتبر و سایت فیفا به وسیله «بیسیم» آنلاین است.
از او درباره بازیهای قدیمیکه در هر برنامه پخش میشود، میپرسیم، میگوید: «یک کار تیمیاست، اما باید از آقای صدر تشکر کنم که یک آرشیو کامل فیلم از جامجهانی ۱۹۳۰ تاکنون دارد و این منابع را در اختیار ما قرار داد… یک سری از بازیهای آرشیوی هم که متعلق به خود سازمان است.»
از او درباره خاطرات پشت صحنه هم میپرسیم که میگوید: «ما معمولا در زمان پخش بازیها، که در استودیو نشستهایم، با کارشناسان و داوران کری میخوانیم، نظراتمان را درباره بازی میگوییم که به نظر من اگر یک دوربین بیاید، میتواند برنامه جذابی را تهیه کند.
وکالت
من سال ۸۳ در کانون وکلا قبول شدم، سال ۸۴ رسما پروانه وکالت گرفتم و کارم را آغاز کردم. در حال حاضربا یکی از دوستانم، دفتر وکالت داریم. تمرکز بیشتر من در وکالت است، اما زمانی مثل حالا که یک ماه شما درگیر جامجهانی هستید، مجبورم کار وکالت را کم کنم.
جاودانی میگوید: وکالتهای خانوادگی را قبول نمیکنم (میخندد)… حوصله دعوا را ندارم. معمولا پروندههای حقوقی قبول میکنم.
از او میپرسیم چندی پیش، وکالت یکی از همکارانت را قبول کردی که خیلی خبرساز شد، میگوید: «خانه یکی از اقوام خانمم مهمانی بودیم، دوستی دارم به نام آقای اصغری که در «برنامه دایره طلایی» با یکدیگر همکار بودیم. به من زنگ زد، که شهرداری چاهی در خیابان کنده بود که پر نکرد و بچهام در چاه افتاده است، به عادل زنگ زدم که او هم به بیمارستان بیاید تا کارها سریعتر انجام گیرد، الحمدا… بچه نجات یافت، من وکیل آنها شدم و مقصرین به پرداخت دیه محکوم شدند.
وکالت و فوتبال
یک پروندهای به من ارجاء شد، یکی از دوستان به من گفت که یک فوتبالیستی پول شخصی را نمیدهد، شما بیا این پرونده را قبول کن، اما قبول نکردم… همچنین به من پیشنهاد داده شد که در کمیتههای انضباطی فعالیت کنم که قبول نکردم… راستش را بخواهید حوصله این جور کارها را ندارد.
مدرس دانشگاه
رضا جاودانی میگوید: وکالت شغل اصلی من است، اما چرخشی است. در این یک ماه اجرا شغل اصلیام است، خانم سالاری همسر رضا جاودانی میگوید: «رضا انسان خوشاخلاقی است، با توجه به مشغلههای کاری که دارد، ولی زمانی که به خانه میآید، تمام مشغلهها را بیرون خانه میگذارد و با کارش خداحافظی میکند…»
سالاری عضو هیات علمیدانشگاه و مدرس دانشگاه آزاد رودهن میباشد. «جامعهشناسی آموزش و پرورش، جامعهشناسی خانواده و گرایشهای مردمشناسی را تدریس میکنم، ۴ روز در هفته در دانشگاه هستم و به خاطر شروین دیگر بیشتر نمیرسم که تدریس کنم… به هر حال خانوادهای هستیم که درگیری کاری زیادی دارد.»
از آشنایی او با جاودانی میپرسیم، «دوست مشترکی که دوست پدرم و دوست خانوادگی رضا بود، مرا به او معرفی کرد و بعد هم که خواستگاری و ازدواج…» استاد سالاری میگوید: «پس از ۱۱ سال زندگی باید بگویم که رضا مرد جاودانی من است.»
این استاد دانشگاه میگوید: من قبل از ازدواج، علاقه چندانی به ورزش نداشتم، اما پس از ازدواج، ناخودآگاه این علاقه در من به وجود آمد و ادامه میدهد: «طی این یک ماه، نظم خانه ما به هم ریخته، رضا وقتی که شب به خانه میآید، خیلی خسته است، تا ظهر میخوابد، ظهر هم که از خواب بلند میشود. باید ناهار را بخورد، سری به اینترنت میزند و ساعت ۳ بعدازظهر هم از خانه بیرون میرود…»