فخر فروشی بچه پولدارهای ایرانی/ از ساعتهای میلیاردی تا بادیگاردهای روزی ۳ میلیون تومان
حرف «پ» لغات مختلفی را به ذهن میآورد که مهمترین و شیرینترینش «پول» است؛ آنچه که گویی همه جهان پیوسته در پی اویند! اما پول و پولداری در کنار مزایای فراوان و راحتی و آسایشی که به دنبال دارد، گاه ممکن است باعث رنجش دیگران شود، بخصوص زمانی که دارنده پول، ظرف و ظرفیتش به اندازه صفرهای حساب بانکیاش نباشد.
اینجاست که رفتارهایی بروز میکند که اسامی مختلفی برایش میگذارند. برخی سیاسیون به آن «نمایش تجمل» میگویند، اما در ادبیات خودمانی، پای «پ» دیگری وسط میآید و آن «پز» است.
رابطه این دو «پ» یعنی پول و پز، رابطهای قدیمی و طبیعی است. اصولا انسان به عنوان موجودی اجتماعی دوست دارد ستایش شود و مورد تائید و تحسین جمع قرار گیرد.
از همین رو، از تمام وسایل و امکانات موجودش برای به دست آوردن این اکسیر گرانبها استفاده میکند و باز طبیعی است پول چون دستیابی به ابزار و لوازم کسب تحسین را فراهم میکند، رابطهای مستقیم با آن داشته باشد.
تا اینجای کار مشکلی نیست و پولدارها پز میدهند و… نوش جانشان! دارندگی و برازندگی، اما مشکل از آنجا شروع میشود که تعادل در این کسب تحسین دیگران، برهم خورده و پای لغاتی چون فخر فروختن، تحریک کردن، به رخ کشیدن و امثالهم پیش میآید. اینجاست که دیگر ماجرا یک پز دادن ساده نیست، بلکه سم مهلکی است که با توجه به شکاف قابل توجه طبقاتی در جامعه به نوعی منجر به تحریک برخی طبقات شده و واکنشهای درون فردی و اجتماعی را ناشی شده و منشأ برخی آسیبهای اجتماعی میشود. این همان تعبیر «نمایش ثروت و تجمل» است که رهبر انقلاب بارها به آن اشاره کرده و خواستار اقدامات فرهنگی برای کاهش آن شدهاند. اقدامات فرهنگی از آن رو که اولا پدیدههای اجتماعی با برخوردهای حذفی و سلبی، کاهش نمییابند یا اگر بیابند، کاهش موقتی است و ثانیا هر پدیدهای حتی نامطلوب در هر حال در جامعه وجود خواهد داشت و صفر نمیشود، بلکه فقط کاهش پیدا میکند و ضعیف میشود.
فخرفروشان کیستند؟
نمونهها و مصداقهای متعددی میتوان برای گروههای فخرفروش به یاد آورد. مثال بارز و اخیر آن به راه افتادن صفحه بچه پولدارها در شبکههای مجازی مانند اینستاگرام یا فیسبوک بود که مدتی هم سروصدا کرد. برخی سلبریتیها، ورزشکاران، هنرمندان (گفتیم برخی، نه همه آنها!) و دیگر چهرههایی که به هر دلیل در کانون توجه عمومی قرار میگیرند نیز گاه نمایشدهی این گونه را به حد انزجار میرسانند. پولهایی که خرج برخی اقلام عجیب و غریب میکنند، چیزهایی که میخرند، جاهایی که میروند و رفتارهایی که بروز میدهند، جلوی چشم برخی اقشار که از نظر مالی وضعیت مشابه آنها را ندارند، تحریککننده است. البته شکی نیست هر کس در محدوده شخصیاش مختار به هر کار و انتخابی است، اما وقتی کاری به صورت سوپراغراق شده به سطح جامعه کشیده میشود، ماجرا فرق میکند.
آرایشگاه؛ هر نفر ۵۰۰ هزار تومان
دستمزد عادی یک آرایشگاه مردانه برای اصلاح سر حدود ۳۰ هزار تومان است. چراکه نیازهای پیرایشی آقایان بیش از این هم نیست. با این حال شاید باورتان نشود در آرایشگاههایی در همین نزدیکی، دستمزد یک پیرایش مردانه بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان است! یکی از این آرایشگاههای مردانه اصولا کارش پذیرایی از ستارههای سینما و ورزشکاران است و استایل موی آنان را تعیین میکند. دستمزد عادی ایشان برای هر اصلاح سر به ازای هر نفر ۵۰۰ هزار تومان است و اگر خدمات اضافی درخواست شود تا ۸۰۰ هزار تومان هم میرسد. باز هم جالبتر است بدانید برخی افرادی که به این آرایشگاهها میآیند برای چشم و همچشمی تا یک میلیون تومان هم میپردازند تا در این مسابقه فخرفروشی برنده شوند و روی طرف مقابل را کم کنند.
باشگاههای ۷۰ میلیونی
یکی دیگر از مظاهر جالب فخرفروشی خارج از قاعده، باشگاههای ورزشی خاص و آنچنانی در تهران است. در یکی از این باشگاههای نمونه به نام «الف» حق عضویت سالانه ۷۰ میلیون تومان یعنی هر ماه حدود ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان است. تازه مقررات باشگاه طوری است که عضویت ماهانه یا چند ماهه ندارد. عضویت فقط سالانه و با پرداخت کامل وجه به طور یکجا امکانپذیر است.
همچنین خدمات جانبی که در هر روز استفاده به عضو ارائه میشود، هزینهاش جداست. البته در این باشگاه، استخرهای خاص موزیکال با آبشارهای خاص هم وجود دارد، اما مهمتر از همه اینها این که هم سلبریتیها به هم میگویند عضو فلان باشگاهی که فلانی هست، شدهام و هم برخی پولداران به هم میگویند در فلان باشگاهی که فلان فوتبالیست یا هنرپیشه سینما پاتوقش است، عضو هستم و تو هم بیا!
در این بین، ماساژ هم ماجرای جالب خودش را دارد. اکنون باشگاههای زنجیرهای ماساژ در تهران به راه افتاده که «ن» یکی از معروفترین آن است. هر ساعت ماساژ خاص در این باشگاهها تا ۵۰۰ هزار تومان آب میخورد و اگر از سونا هم استفاده شود ۲۰۰ هزار تومان دیگر به ازای هر ساعت به آن افزوده خواهد شد. با این قیمتها فکر نکنید این باشگاهها کممشتری یا بیمشتری است؛ اصلا! آنقدر مشتری هست که در نقاط مختلف تهران و حتی روبهروی فرودگاه امام(ره) انواع دستگاههای مدرن از فرانسه وارد شود و شعبه راهاندازی گردد!
کفشهای ۶ میلیون تومانی
تازگیها سری به برندهای کفش و کیفی که اخیرا در حاشیه بلوار آفریقا افتتاح شده، زدهاید؟! اگر میخواهید دپرس شوید، نروید! اگر هم میروید، بدانید کفش زیر یک میلیون تومان ندارد. البته از نظر برخی دوستان پولدار ما اینجا برندهای بیکیفیتی هستند.
آنها مقداری بالاتر را انتخاب میکنند. در خیابان فرشته هم بوتیکهای خاص و هم مراکز خرید خاصتر هست که کفش دستدوز با چرم گوزن به قیمت هر جفت ۶ میلیون تومان میفروشد. همین کفشها، چکمه یا بوت زنانهاش ۵/۸ میلیون تومان است. کیفهای مردانه و زنانهاش هم از ۴ میلیون تومان شروع شده و تا ۷ میلیون تومان و بیشتر ادامه پیدا میکند. در اینجا هم جالب است بدانید هر جنسی چندان در دسترس نیست، بلکه مدلهای موجود نمایشی است و پس از پرداخت کل پول باید دو هفته منتظر بمانید تا با کفش و کیفتان پز بدهید.
ساعتهای یک میلیارد تومانی
یک میلیارد تومان؟! باور میکنید؟! باور کنید! زیاد دور نیست. ولیعصر، بالاتر از چهارراه پارکوی. کافی است به حاشیه چپ و راست خیابان دقت کنید و وارد یکی از مغازهها شوید. حتی در همین میدان مادر در بلوار میرداماد هم یافتن این ساعتها کار سختی نیست. مغازههایی نهچندان پرزرق و برق، اما خاصفروش. مثلا مدلهایی از ساعت رولکس را به شما نشان میدهند که دستهاش طلای خالص، پوسته ساعت، طلای سفید و در داخل صفحه، الماس یا برلیان کار شده است. به تعداد این الماسها و عیار و مقدار طلای به کار رفته هم قیمت ساعت فرق میکند. جالب این که برای قیمتگذاری این ساعت، نرخ دلار و نرخ طلای جهانی محاسبه میشود!
در داخل جعبه و در دفترچه، میزان طلا و سنگهای قیمتی درج و گارانتی شده و اینها به قیمت روز به شما عرضه میشود. حتی در برخی جعبهها دکمه سردستهای طرح همان ساعت نیز از طلای ۱۸ عیار وجود دارد.
وفور این انواع ساعت، قانون معروف اقتصاد را به یاد میآورد که وقتی عرضه هست، حتما چند برابر آن تقاضا وجود دارد!
حیوانات گرانقیمت و هزینه نگهداری گرانقیمتتر!
تا به حال به این فکر کردهاید که هزینههای درمانی و ویزیت حیوانات خانگی برخی پولدارها در ماه، چند برابر کل حقوق ماهانه خیلی از ماهاست؟ و باز توجه کردهاید که تعرفههای درمانی این زبانبستهها چقدر از تعرفه درمانی کلیه، کبد، قلب و ریه ما انسانها بیشتر است؟ البته این امر فیالنفسه بد نیست و حتی ممکن است اقتضائات و دلایل خاص خودش را هم داشته باشد، اما ماجرا وقتی جالب میشود که پز دادن با پول به چشم و همچشمی درباره نگهداری حیوانات عجیب و غریب از توله شیر و توله ببر و بچهآهو گرفته تا انواع پرندگان عجیب و غریب برسد و البته بعد هم به اسباب و وسایل و غذا و ملزومات آنها!
جالب است بدانید در برخی شبکههای اجتماعی آگهیهایی رد و بدل میشود حاکی از خرید و فروش حیواناتی که حتی فکر نگهداری آنها در خانه را نمیکنید. مثلا «مار پیتون» با خالهای نارنجیرنگ ۳ میلیون تومان، سنجاب بین ۴۰۰ هزار تا ۲ میلیون تومان، میمون حدود ۲۰ میلیون تومان و توله شیر حوالی ۳ میلیون تومان قیمت میخورد.
در باب خدمات و وسایل نگهداری حیوانات خانگی متعارف هم ارقام عجیب است، به طوری که فقط قرص ضدریزش موی سگ و گربه ماهانه ۱۰۰ هزار تومان است. هر عدد کنسرو غذای سگ و گربه نیز حدود ۳۵ هزار تومان قیمت میخورد. در دامپزشکیها حتی برای سگها استخوانهای جویدنی در بستههای ششتایی وجود دارد که حدود ۶۰ هزار تومان است. برای این زبانبستهها استیک جویدنی نیز به قیمت حدود ۵۰ هزار تومان در بستههای ده تایی تدارک دیده شده است. اقلامی چون لباس برای سگ و گربه نیز از ۱۰۰ هزار تا دو میلیون تومان به صورت ست وجود دارد.
ماجرای عملهای جراحی حیوانات، نه با هدف درمان بلکه با هدف زیبایی یا خوشصدا شدن هم حکایتی است. برای سگ و گربه یک جراحی فک و صورت تا ۵ میلیون تومان و جراحی حنجره برای خوشصدا شدن تا ۳ میلیون تومان آب میخورد. هر ویزیت دامپزشکی هم حدود ۱۰۰ هزار تومان است.
سایر تجملات
آنچه گفته شد، مشتی کوچک از خرواری بزرگ است، اما اقلام گرانقیمتی چون ماشینهای ۲ تا ۶ میلیارد تومانی که اخیرا و به عنوان نمونه یک دستگاه فراری وارد ایران شد، ادکلنها، هواپیماهای اختصاصی، بادیگاردهای روزی ۳ میلیون تومان و دیگر اقلام را به حساب نیاوردهایم که داستانی جداگانه میطلبد.
درخت هر چه بار بیاورد…
دکتر فرانک فرهی، جامعهشناس میگوید: رفتارهای فخرفروشانه برای افراد مرفه امری طبیعی است و شاید هر یک از ما هم در آن موقعیت قرار بگیریم چنین خواهیم کرد، اما افراط بیش از حد در این مسائل به دلیل ناهنجاریهای اقتصادی چون یکشبه پولدار شدن در یک اقتصاد رانتی ـ نفتی بیشتر اتفاق میافتد.
وی افزود: سبک زندگی در جوامع نفتی مانند ایران، اکنون به شکلی بزرگ شده است و البته راه ترویج سبک زندگی صحیح، آموزش در مدرسه است. بازگشت به آموزههای بزرگان ما بهترین راهحل است. آنجا که گفته میشود، سادگی بهترین یا ماندگارترین مد است یا درخت هر چه بار بیاورد، سرش به زیر خم میشود.
وی اظهار کرد: قطعا تغییر سبک زندگی کنونی گروهی بیش از حد مرفه برای بهداشت روانی جامعه فوقالعاده ضروری است. چراکه تحریککنندگی و عقدهزایی، اولین اثر آن در خیل افراد جامعه است. راه آن نیز فقط و فقط آموزش و ضمنا اصلاحات اقتصادی برای کاهش رانت و فاصله طبقاتی است.
منبع :جام جم
حرام خوارهای بی عقل وبی شعوری که مرگ رو فراموش کردن وتنهاچیزی که باخودشون داخل قبر میبرن فقط یه کفن