صف حمام عمومی در تهران +عکس

0

تصویری از یک حمام نمره، تهران دهه پنجاه، و مردم در انتظار نوبت به همراه ساکهایشان

نام رختکن حمامهای قدیمی قدیمی ها عکس قدیمی عکس قبل از انقلاب عکس حمام عمومی عکس تهران قدیم عکس ایران قدیم سربینه گرمابه چیست ایران قدیم ایران قبل از انقلاب

قدیم ها نیمروز جمعه فستیوال حمام بیرون بود با بچه های قد و نیم قد! و خوب در کودکی ما اوقاتی که گازوییل نبود یا شوفاژخانه خراب میشد.

حمامی جلوی در پشت میزش نشسته بود، حوض کوچکی بود با چند گلدان…

احترام حمامی از خیلی مدیرکل های این زمانه بیشتر بود؛ چون باید نوبت را تعیین میکرد در راهروی شلوغی که بوی خاصی میداد با قفسه ای شیشه ای حاوی شامپو تخم مرغی و سنگ پا و روشور و کیسه و مخلفاتی که فروشی بود.

پول حمام را مدت توقف تعیین میکرد و لباس شستن در حمام ممنوع بود.

حمام لوله های آب روکار و شیرهای پلاستیکی قرمز داشت با آب جوش که اگر اشتباهی باز میکردی کباب شدن قطعی بود و یک لگن پلاستیکی یا فلزی.

یکربع اول شستشوی حمام از چرکولک های نفر قبلی و پاکسازی کاشی های حمام بود که با چند نصفه تیغ ناست دوسوسمار آذین شده بود!

هربچه نیم ساعتی سابیده میشد تا یک لایه پوست بیندازد در حد دگردیسی! بعد یا باید لباس پوشیده مینشستی در سربینه (رختکن) که سکوی بلندسنگی بود یا میرفتی بیرون روی نیمکتی مینشستی که پایت به زمین نمیرسید.

اگر فصل سرما بود آنقدر سرت را با چند روسری میبستند که نوک دماغت میان انبوه لچک سفیدها بیرون بود! همه این قصه نیمروز جمعه یکطرف و اینکه بیشتر دیدارها و آشتی ها با دوستان و اهل محل همانجا محقق میشد یکطرف!

برای پرده آخر هم یادی کرده باشم از نوشابه های کوکا و کانادا که زنگ میزدیم آقای حمامی می آوردند و در هر قورت مسیرخنکایش را میشد از حلق تا انتهای راست روده حس کرد…

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ