قتل عام وحشیانه مردم افغانستان به بهانه ۱۱ سپتامبر
آمریکا و ۱۷ سال کشتار و جنایت بی رحمانه مردم بی گناه در افغانستان
جنگ؛ واژه ای که هنوز هم قادر است بخش بزرگی از نگرانی های زندگی در جغرافیای افغانستان را تشکیل دهد. اینکه چرا چنین است پرسشی است که به سختی می توان پاسخی برای آن یافت. غرب زمینگیر شده است یا تروریزم قدرتمند گردیده و یا هر دو عامل؟
مردم و ناظران مسایل سیاسی افغانستان هنوز به تعریف و تحلیل درستی از آنچه در این کشور در جریان است نرسیده اند و همین امر نیز پیش بینی آنچه در آینده روی خواهد داد را نیز دشوار ساخته است. ابهام در اکنون ابهام در چشم انداز فرارو را نیز به دنبال دارد.
آمارهای مربوط به جنگ ۱۷ ساله در افغانستان تکان دهنده و سرسام آور است. براساس آنچه امریکایی ها به خورد مردم و رسانه های جهان می دهند این جنگ تاکنون حدود ۵۰۰ میلیارد دالر برای امریکا هزینه داشته است.
گذشته از این، ۳۱۷۳ سرباز خارجی نیز در جنگ ۱۱ ساله این نیروها در افغانستان کشته شده اند. بیشتر از ۲۰۰۰ نفر از قربانیان این جنگ را سربازان امریکایی تشکیل می دهند.
از سوی دیگر، وزارت دفاع کشور میگوید که از آغاز عملیات به رهبری امریکا در این کشور، ۳۳۹۷ نفر از نیروهای امنیتی افغان کشته و ۱۰ هزار و ۵۰ نفر دیگر زخمی شدهاند.
آمار دقیق تلفات نیروهای پولیس افغانستان از سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۰۵ در دست نیست، اما وزارت داخله می گوید که از سال ۲۰۰۵ تا سال ۲۰۱۲ میلادی، ۷۹۱۱ پولیس افغان کشته و ۱۳۲۰۰ نفر دیگر زخمی شدهاند.
این جنگ ۱۷ ساله، تلفات سنگینی به غیرنظامیان افغان نیز وارد کرده است.
به دلیل عدم سیستم دقیق آمارگیری، تلفات غیرنظامیان در جریان چهار سال نخست حضور امریکا در افغانستان، ثبت نشده؛ اما براساس گزارشهای سالانه سازمان ملل، از ۲۰۰۶ تا نیمه اول سال ۲۰۱۲، نزدیک به ۱۴ هزار غیرنظامی در افغانستان کشته شدهاند.
این در حالی است که طالبان تنها دو ماه پس از حمله امریکا به افغانستان تقریبا بدون هیچگونه مقاومتی سقوط کردند و رژیم آنها سرنگون گردید؛ رویدادی که می رفت تا حذف و محو کامل این گروه از صفحه کتاب تاریخ افغانستان را رقم زند و دیگر کسی حتی تصور هم نمی کرد که روزگاری نه چندان دور، طالبان و طالبانیزم بار دیگر بزرگترین نگرانی مردم برای زندگی در افغانستان باشد.
از جانب دیگر، رقمی بالغ بر ۶۰ میلیارد دالر به افغانستان سرازیر شد؛ رقمی که حتی بر اساس محاسبات سرانگشتی هم می توانست کشور کوچکی مثل افغانستان را دستخوش تغییرات گسترده و پردامنه ای کند؛ اما تنها ۲۰ درصد کمک ها از مجرای دولت افغانستان به مصرف رسید و مابقی همگی به ان جی اوهایی رسید که هیچگونه الزام و تعهدی برای پاسخگویی مسئولانه به دولت و مردم افغانستان احساس نکرده و نمی کنند؛ بنابراین، مسئول ۸۰ درصد فساد و حیف و میل میلیاردها دالر سرازیر شده به افغانستان خود خارجی ها و ان. جی. اوئیزم مورد حمایت آنها بوده است؛ نه دولت افغانستان.
با این حساب اکنون و پس از ۱۷ سال از رویداد تحول آفرین ۱۱ سپتامبر، معیارها و شاخص ها با سال های نخست حمله امریکا به افغانستان و حتی سالیان پیش از آن تفاوتی نکرده است. هنوز هم تروریزم، مواد مخدر، فساد، خطر جنگ داخلی و… بزرگ ترین نگرانی های مردم و دولت افغانستان را تشکیل می دهد. کاری در جهت احیای زیربناها صورت نگرفته، حتی تغییرات روبنایی نیز ناملموس و غیرقابل توجه است.
اکنون نیروهای خارجی در پی یافتن راهی برای خروج از بن بست افغانستان اند؛ اما بدون آنکه به این پرسش مهم و حیاتی پاسخی در خور و قناعت بخش بدهند که به راستی ماموریت پرهزینه و پرتلفات غرب و ناتو در افغانستان که با رهبری امریکایی نیز همراه بود، چه چیزی را برای افغانستان به ارمغان آورد و چه رهاوردی برای غرب داشت؟
شماری از ناظران با بدبینی تمام، هدف غرب از حمله و حضور در افغانستان را نه سرکوب تروریزم، برچیدن مواد مخدر، استقرار دموکراسی و تامین عدالت و توسعه؛ بلکه راه اندازی جنگی دیگر به منظور تغذیه و استمرار حیات اقتصاد، سیاست، امنیت و در یک کلمه قدرت مبتنی بر جنگ و بحران ایالات متحده می دانند.
اما صرف نظر از تحلیل ها و برداشت های موجود از آنچه در ۱۷ سال گذشته بر افغانستان رفت، اکنون جدی ترین سوال، آینده مبهم و چشم انداز تیره و تاریکی است که فراروی حیات سیاسی و اجتماعی افغانستان قرار دارد.
حمله نظامی آمریکا به افغانستان از ۲۰۰۱ تاکنون که در پی آن جورج دبلیو بوش رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا فرمان حمله به افغانستان در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ میلادی با نام رسمی عملیات بلندمدت آزادی (به انگلیسی: Operation Enduring Freedom) صادر شد. بریتانیا از سال ۲۰۰۲ میلادی فعالیتهای نظامی مستقل خود را آغاز کرد. هدف اصلی این جنگ، مبارزه و از بین بردن القاعده، طالبان و حامیان آن بود. تقریباً یک ماه بعد رژیم طالبان سقوط کرد و با برگزاری کنفرانس بُن حامد کرزی به قدرت رسید و در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به مقام ریاست جمهوری برگزیده شد.
ما مردم افغانستان نیز مانند آنها انسان هستیم
براساس گزارش دولت افغانستان در ماه مه ۲۰۰۷ طی دو روز بمباران جنگندههای آمریکایی به روستایی در نزدیکی هرات، دستکم ۴۲ نفر، از جمله تعدادى زن و کودک قتلعام شدند. در این بمباران ۱۰۰ خانه ویران و حدود ۱۶۰۰ نفر بیخانمان شدند.
حامد کرزی، رئیسجمهور وقت افغانستان با ابراز خشم خود و مردم کشورش نسبت به این کشتار گفت: “ما مردم افغانستان هم مانند آنها انسان هستیم”، اما سرهنگ جرمی مارتین سخنگوی پنتاگون تنها به این سخن اکتفا کرد :”ما همه اقدامات لازم را برای کاهش تلفات انسانی اتخاذ کردهایم”.
منبع : خبرگزاری صدای افغان-آوا