بهرام ارزو دارم که این پیامو بخونی الان که دارم اینو مینویسم ناخود اگاه اشک از روی گونه هام سرازیر شده وبغض گلو مو گرفته شاید باورتون نشه ولی من هر شب قبل از خواب اینقدر بهش فکر میکنم تا خوابم میبره با هرکسی هم که درددل میکنم فقط بهم میخنده… شاید از نظرتون تصمیمم احمقانه باشه ولی می خوام بخاطرش خودکشی کنم چون دیگه انگیزه ای برای زنده موندن ندارم…
بهرام ارزو دارم که این پیامو بخونی الان که دارم اینو مینویسم ناخود اگاه اشک از روی گونه هام سرازیر شده وبغض گلو مو گرفته شاید باورتون نشه ولی من هر شب قبل از خواب اینقدر بهش فکر میکنم تا خوابم میبره با هرکسی هم که درددل میکنم فقط بهم میخنده… شاید از نظرتون تصمیمم احمقانه باشه ولی می خوام بخاطرش خودکشی کنم چون دیگه انگیزه ای برای زنده موندن ندارم…