مصاحبه با مجید صالحی/ وقتی فهمیدم بچه ام دوقلوست، استرس گرفتم + عکس
مجید صالحی (متولد ۲۶ شهریور ۱۳۵۴ در محله امامزاده حسن تهران خیابان امینالملک)، بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون. او با رامینه اکبری خادم ازدواج کرده و حالا صاحب دو فرزند به نام های حنا و آروین شده است .
وی فعالیت هنری خود را با بازی در نمایش دکتر جوشکار به کارگردانی سیم جوش خوار و تاتر بعدی “آنتیگونه” آغاز کرد و سپس به تلویزیون رفت و در مجموعههای تلویزیونی مختلف و البته اغلب با مضمون طنز بازی کرد. خیلی زود با شخصیت “مجید دلبندم” مشهور شد و این روند با برنامههای دیگر ادامه پیدا کرد.
کناره گیری حمید جبلی از فیلم “یکی بود یکی نبود” باعث شد او جایگزین وی شود و این فیلم هم شد نخستین تلاش او برای ورود به عرصه سینما. وی علاوه بر بازی در برخی از مجموعههای تلویزیونی نویسندگی و کارگردانی را نیز بر عهده داشته است. اغلب فیلمهایی که صالحی تاکنون در آنها ایفای نقش کرده با فروش بالایی روبه رو شدهاند[نیازمند منبع] واین نشان میدهد که او بازیگری است قابل اعتماد و البته پرطرفدار، به قول خودش بازیگر خوش شانسی است!
مجید صالحی در ذهن بسیاری از ما مساوی است با لبخند… فردی که نقش پر رنگی را در بسیاری از فیلم و سریالهای کمدی داشته است، اما نکته جالب اینجاست که او میگوید برخلاف ظاهر خندانش در فیلم و سریالها، چندان فرد شوخ طبعی نیست و جالبتر اینکه تا حدی هم خجالتی است.
اما سورپرایز ویژه این روزهای صالحی خبر پدر شدنش است، آن هم چه پدر شدنی. آقا مجید که خودش در یک خانواده پر جمعیت بزرگ شده، صاحب دو قلو شده است. همین موضوع باعث شد گپی با او بزنیم.
لذت بزرگ شدن
من خودم در خانواده پر جمعیتی بزرگ شدم، به همین خاطر همیشه دوست داشتم همان لذتی را که خودم در دوران کودکیام از حضور در خانوادهپر جمعیت داشتم، بچههایم هم ببرند، خدا رو شکر هم که به تازگی صاحب دو قلو شدم، همین که شما چشمتان را باز میکنید و صاحب دو فرزند میشوید حس وصف ناپذیری است. شاید اولش به خاطر شرایط نگهداری و مسائلی از این دست کمی ناراحت شوید، استرس بگیرید، اما همه این مسائل به هیجان پدر شدن میارزد. در هر حال خوشحالم که خدا یه دو قلو به من داده است که نامشان را آروین و حنا گذاشتهام.
برخلاف ظاهرم آدم خجالتی هستم
وقتی شما بازیگر میشوید، افراد ناخودآگاه شما را از روی کارهایتان قضاوت میکنند، به همین خاطر افرادی که من را در خیابان میبینند فکر میکنند من یک آدم شوخ طبع هستم که مدام در حال خندیدنم و هیچچیزی برای ناراحتی و غصه خوردن در زندگی من وجود ندارد، در حالی که اینطور نیست و فراز و فرودهای زندگی، روی من هم مثل همه آدمها تاثیر میگذارد یا این تفاوت که بعد از گذشت سالها و حضور در کارهای تصویری من هنوز فردی خجالتی هستم و در برخوردهای ابتدایی، با دیگران نمیتوانم خیلی زود یا آنها صمیمی شوم و احتیاج دارم که زمان بگذرد و همین موضوع باعث میشود که بعضیها فکر کنند من آدم اخمویی هستم و یا خودم را میگیرم.
لذت وقتگذرانی با خانواده
متاسفانه شرایط کاری ما به گونهایست که زمان چندانی برای حضور در کنار اعضای خانواده نداریم. به همین خاطر من از کوچکترین فرصتی که به وجود میآید، استفاده و سعی میکنم وقتی را با اعضای خانوادهام بگذرانم. از وقتی هم که پدر شدم حس مسئولیتم در قیاس با گذشته چند برابر شده است و مدام دنبال بهانه میگردم تا در خانه باشم و با دو قلوههایم وقت بگذرانم
شانس آوردم با همسرم ازدواج کردم
آدمها وقتی مجرد هستند مدام میترسند که بعد از ازدواج مسیر زندگیشان تغییر کند و دیگر مانند سابق به کارهایشان نتوانند بپردازند، افرادی هم که در کارهای هنری هستند، این استرس و نگرانی در آنها دو چندان وجود دارد. شاید در برخی از موارد هم حق با آنها باشد، چراکه اگر آنها انتخاب درستی نداشته باشند در زندگیشان دچار مشکل میشوند، اما خوشبختانه این موضوع در مورد من اتفاق نیتفاد. همسر من به لحاظ فکری به شدت با من همراه است و در طول اینسالها همیشه مانند یک حامی کنار من قرار گرفته. به همین خاطر از اینکه ازدواج کردم و خدا چنین همسر و فرزندانی به من داده واقعا خوشحالم. (خانواده سبز)