سعید قاتل زنجیره ای و شکارچی دختران فراری کیست؟

0

خانه وحشت سعید در کجاست ، کجای تهران است

رسیدگی به پرونده خانه وحشت که در آن جسد دختری پیدا شده و ۲دختر فراری نیز پس از مدت‌ها زندانی بودن در آنجا نجات یافته‌اند در دادسرای جنایی تهران در حال رسیدگی است.

به دستور قاضی محمد وهابی، بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران، متهم اصلی پرونده به نام سعید که به شکارچی دختران فراری معروف شده به همراه خواهرش برای بررسی سلامت روانی‌اش به پزشکی قانونی منتقل شدند.

دیروز پزشکی قانونی نظر تخصصی خود را درباره آنها اعلام کرد. بر اساس این نظریه، سعید و خواهرش جنون ندارند. اگرچه سعید اختلال شخصیتی دارد، اما دچار جنونی که باعث از بین رفتن قوه تمییز و تشخیص او شود، نیست. او مانند یک انسان عادی و سالم کنترل کامل بر رفتار و اعمالش داشته و قانون با وی مانند شخص سالم برخورد خواهد کرد.

اظهارت جدید دختران نجات یافته

صبح دیروز همچنین دو دختر نجات یافته از خانه وحشت برای ادامه تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شدند.دختری که ۸ ماه داخل کمد زندانی بود مدعی شد که احتمالا باردار است.

وی که همچنان از بازگو کردن وقایع زندگی در خانه وحشت هراس دارد با تکرار حرف‌های قبلی خود مبنی بر اینکه ماه‌ها پیش قصد رفتن به ترکیه را داشته اما در میدان راه‌آهن فریب سعید را خورده و در خانه او زندانی شده است، ادامه داد: سعید از همان شب اولی که قدم در خانه‌اش گذاشتم با تهدید و زور به من تعرض و داخل کمد زندانی‌ام کرد. او خودش را مامور پلیس معرفی می‌کرد و با همین ترفند دختران فراری را فریب می‌داد.

از وقتی سعید یکی از دختران فراری را به قتل رساند، جسدش را در نزدیکی من نگهداری می‌کرد که بوی تعفن ناشی از آن وحشت به جانم انداخته بود و هر شب کابوس می‌دیدم.
وی ادامه داد: سعید مدعی بود که مقتول را برای کار به جزیره کیش فرستاده است، اما می دانستم دروغ می گوید و او را به قتل رسانده و جسدش را در نزدیکی کمد و جایی که من زندانی بودم نگهداری می‌کند.

بر اساس این گزارش، با اظهارات جدید این دختر، بازپرس جنایی وی را برای انجام آزمایش‌های لازم به پزشکی قانونی فرستاده تا در صورت تایید بارداری اش، دستور سقط جنین صادر شود.

تیم جنایی در خانه وحشت چند کارت شناسایی و یک کارت ملی که متعلق به دختران و زنان ناشناس بود کشف کرد که تحقیقات برای شناسایی صاحبان آنها از همان زمان شروع شد. با شناسایی صاحب کارت ملی و احضار او به دادسرا مشخص شد که این زن در نزدیکی خانه سعید زندگی می‌کرده است. او مدعی شد که ۶ ماه قبل برای خرید از خانه خارج شده و کارت ملی‌اش را گم کرده و احتمالا سعید آن را پیدا کرده و به خانه‌اش برده است.

از سوی دیگر متهم اصلی پرونده درباره کشف شناسنامه‌های دیگر در خانه‌ وحشت مدعی شد که همه این مدارک متعلق به زنان معتادی بوده که به عنوان مسافر به مسافرخانه ای که او در آنجا مشغول به کار بوده مراجعه می‌کردند و مدارکشان را گرو می‌گذاشتند. وی در ادامه گفته است: آنها معتاد بودند و من برایشان مواد می‌خریدم و آنها هم مدارکشان را پیش من گرو می‌گذاشتند تا پس از پرداخت پول مواد به آنها تحویل بدهم، اما آنها زمانی که مسافرخانه را ترک می کردند فراموش می کردند که مدارکشان را از من پس بگیرند و من هم آنها را به خانه‌ام می‌آوردم. با این حال دستور شناسایی صاحب مدارک شناسایی و تحقیق از آنها برای کشف جزئیات بیشتر ادامه دارد.

در ادامه بررسی‌ها درباره پرونده قبلی سعید نیز جزئیات بیشتری فاش و مشخص شد که متهم در سال ۹۳ یک دختر فراری را با فریب و تهدید به خانه وحشت برده اما دختر جوان پس از چند روز قصد داشته آنجا را ترک کند که متهم با او درگیر شده است. سعید دختر جوان را هل داده و باعث شده بود که وی بر اثر برخورد سرش با زمین به قتل برسد. در آن زمان، وقتی ماموران قدم در خانه وحشت گذاشتند، متوجه شدند یک دختر فراری دیگر نیز در آنجا حضور دارد. او که شاهد ماجرا بود گفت که سعید عمدا دختر دیگر را که قصد فرار داشته هل داده و موجب مرگ وی شده است. دادسرای جنایی نیز برای سعید کیفرخواست قتل عمد صادر کرده بود اما دادگاه قتل را شبه عمد تشخیص داده و سعید محکوم به پرداخت دیه شده و حدود ۴ سال بعد، یعنی در سال ۹۷ از زندان آزاد شده و فریب دختران فراری را از سر گرفته بود.

اسرار خانه وحشت در تهران

از عصر دوشنبه و با کشف اسرار خانه وحشت در پایتخت، بررسی‌های گسترده قضایی-پلیسی برای روشن شدن ابعاد پنهان این پرونده آغاز شده است. آن روز زمانی که مأموران پلیس وارد آپارتمانی حدودا ۵۰ متری در حوالی میدان قزوین شدند، با جسد نایلون پیچ شده یک دختر که حدود ۴ماه از کشته شدنش می‌گذشت روبه‌رو شدند.

همچنین ۲دختر فراری که دست و پای آنها بسته و یکی از آنها در کمد دیواری زندانی بود، از آنجا نجات یافتند. ماموران در ادامه، جوانی ۳۳ساله به نام سعید(شکارچی دختران فراری) و خواهرش به نام مریم را که در خانه وحشت دختران فراری را زندانی کرده بودند دستگیر کردند. اما درحالی‌که زندانیان خانه وحشت می‌گفتند جسد کشف شده در آنجا متعلق به یک دختر فراری است که ۴ماه پیش توسط سعید به قتل رسیده بود، مرد جوان اتهام قتل را انکار کرد.

وحشت از زندانبان

دو دختری که از خانه وحشت نجات یافته‌اند، در ادامه تحقیقات در دادسرای جنایی تهران جزئیات تازه‌تری از این پرونده بازگو کردند.یکی از آنها که در کمد زندانی بود اعتیاد به شیشه دارد و درباره جزئیات ۸‌ماه اسارتش در این خانه به قاضی محمد وهابی، بازپرس جنایی گفت: من در یک خانواده نابسامان بزرگ شدم و تولدم یک اشتباه بود. پدرم هرگز مرا نمی‌خواست و مادرم همیشه برایم تعریف می‌کرد زمانی که باردار بوده، پدرم او را مجبور می‌کرده که مرا سقط کند و حتی به او نفت می‌خورانده که این اتفاق بیفتد.

دختر جوان ادامه داد:‌ این رفتارها موجب شد که مادرزادی پاهایم دچار معلولیت شود و نتوانم به درستی راه بروم. شرایط سختی داشتم، پدرم همیشه مرا به باد کتک می‌گرفت و مرا نمی‌خواست تا جایی که کار کردم، پول جمع کردم و تصمیم گرفتم برای کار و ادامه زندگی به ترکیه بروم. حتی پاسپورتم را هم گرفتم و آخرین بار ۸‌ماه قبل از خانه پدرم فرار کردم. از اسلامشهر به تهران آمدم و می‌خواستم به بانک بروم که پول از حسابم برداشت کنم اما دیر رسیدم و بانک تعطیل شد.

در حوالی میدان راه‌آهن بودم و می‌خواستم به مسافرخانه بروم تا روز بعد اول وقت به بانک بروم اما سرنوشتم تغییرکرد. در آنجا با سعید آشنا شدم که او خودش را سرهنگ نیروی انتظامی معرفی کرد و وقتی متوجه شد جایی برای خواب ندارم مرا به خانه‌اش دعوت کرد. اوگفت می‌توانم تا هر زمانی که خواستم در آنجا بمانم اما من فقط برای یک شب نیاز به جای خواب داشتم و روز بعد می‌خواستم با سفر زمینی به ترکیه بروم.

وی گفت: سعید اغفالم کرد و من به خیال اینکه قصد کمک به مرا دارد راهی خانه‌اش شدم. اما به محض ورود به آنجا، او مرا تهدید و در کمد دیواری زندانی کرد. در مدت ۸ماهی که آنجا زندانی بودم فقط روزی یک وعده به من غذا می‌داد و گاهی اجازه دستشویی رفتن را هم به من نمی‌داد. در این مدت با تهدید به من تجاوز می‌کرد و اگر اعتراضی می‌کردم مرا شکنجه می‌داد.

دختر جوان در ادامه گفت: سعید روز اول با تهدید مرا مجبور کرد که علیه نظام، حکومت و دین صحبت کنم و بعد اقدام به تهیه فیلم کرد. از آن پس تهدید می‌کرد که اگر فکر فرار به سرم بزند فیلم را به‌دست مسئولان می‌رساند و اگر زیر سنگ هم باشم مرا پیدا می‌کنند و اعدام می‌شوم. با این تهدیدها مرا در خانه نگه داشته و اکثر روزهایم در تاریکی و در کمد دیواری سپری می‌شد. دلم برای رفتن به خیابان و دیدن نور و آزادی تنگ شده بود و از همه بدتر اینکه معتاد به شیشه هم بودم و سعید برایم مواد تهیه می‌کرد.

دخترجوان درباره جزئیات قتل دختری در این خانه نیز گفت: من داخل کمد بود و قتل را ندیدم اما از صدا فهمیدم که مقتول دختری تازه وارد بود و هنوز یک‌ماه هم نشده بود که قدم در خانه وحشت گذاشته بود و قصد فرار داشت که سعید او را به قتل رساند.

وی ادامه داد: من از سعید واقعا می‌ترسیدم و با دیدن او وحشت زده می‌شوم. حتی الان هم که او دستگیر شده باز وحشت دارم. او مردی خشن، بداخلاق و عصبی است که فکر می‌کنم حتی خانواده‌اش هم از او هراس دارند. من دلم نمی‌خواهد به خانه پدرم بازگردم و اگر روزی آزاد شوم از شما(بازپرس پرونده) تقاضا دارم که مرا به بهزیستی بفرستید.

تهدید به مرگ

دختر دیگری که ۳سال در خانه وحشت زندانی بود اظهارات تازه‌ای در مقابل بازپرس جنایی تهران مطرح کرد. او مدعی بود در مدت ۲۵روزی که مقتول قدم در خانه وحشت گذاشته هرگز او را ندیده و با وی چشم در چشم نشده است. دختر جوان گفت: قبل از هر چیزی باید بگویم که من از سعید می‌ترسم و خواهش می‌کنم او را آزاد نکنید. چون می‌ترسم مرا بکشد. او بعد از دستگیری در کلانتری تهدیدم کرد که اگر آزاد شوم مرا می‌کشد.

دختر جوان درباره وضعیت زندگی‌اش گفت: پدرم مردی معتاد بود که همیشه مرا کتک می‌زد. حتی گاهی مجبورم می‌کرد که کار کنم تا پول مواد او را تهیه کنم. در نهایت هم یک روز مرا از خانه‌اش بیرون کرد.

آن روز تصمیم گرفتم دیگر به آنجا برنگردم و به حوالی میدان راه‌آهن رفته بودم که با سعید آشنا شدم. او خودش را مأمور پلیس معرفی و مرا اغفال کرد و به خانه‌اش برد و ۳سال اجازه خروج از خانه را به من نداد. هربار که از خانه بیرون می‌رفت در را به رویمان قفل می‌کرد و هر وقت عصبانی می‌شد ما را کتک می‌زد. حتی همسایه‌ها از دست او شاکی بودند و از او می‌ترسیدند.

وی گفت: حدود ۵‌ماه قبل بود که سعید دختر دیگری را به خانه آورد. وقتی او را آورد، مرا در اتاق زندانی کرد. دختر دیگری هم در کمد زندانی بود و در آن را هم قفل می‌کرد. زمانی که قرار بود مقتول را به اتاق، جایی که من بودم، بیاورد مرا در حمام یا دستشویی پنهان می‌کرد و من و مقتول هیچ وقت یکدیگر را ندیدیم. وی گفت: خواهر سعید هم در این خانه زندگی می‌کرد و او هم از رفتارهای برادرش شاکی بود.

دختر جوان ادامه داد: من قتل را ندیدم اما پس از جنایت چند روزی جسد را در حمام گذاشتند. بعد برای آنکه بوی تعفن در ساختمان نپیچد سعید مدام عود روشن می‌کرد و یک نایلون دور جسد می‌پیچید که بو نگیرد. وی درباره اینکه چرا از این خانه فرار نکرد نیز گفت: سعید از من فیلم سیاسی تهیه کرده و تهدید کرده بود که اگر فرار کنم، چون پلیس است دستگیرم می‌کند و اعدام می‌شوم.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ