کدام ایه قران به ایه ولایت معروف است

0

کدام ایه قران به ایه ولایت معروف است

آیه ولایت کدام است ، آیه ابلاغ ولایت حضرت علی ، آیه ۵۵ سوره مائده ، آیه ولایت در کدام سوره است ، معنی انما ولیکم الله ، ایه ولایت در شان چه کسانی نازل شده ، متن آیه ولایت ، شان نزول آیه ولایت چیست ، آیه ولایت امام علی ، ایه ولایت در شان چه کسانی نازل شده ، آیه انما ولیکم الله و رسول ولایت چه کسانی را بیان میکند ، آیه ولایت در چه روزی نازل شد ، تفسیر آیه ولایت

هنگامی که امام علی (ع) در حال رکوع نماز خود بود و گدایی وارد مسجد شد و درخواست کمک کرد. امام علی (ع) در همان حال رکوع انگشتر خودشان را به گدا بخشیدند. به همین دلیل آیه ۵۵ سوره مائده یا همان آیه ولایت نازل شد. شیخ مفید تاریخ این ماجرا و نزول آیه ولایت را ۲۴ ذی‌الحجه دانسته است.

«إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَ هُمْ رَاکِعُونَ»

«سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پیامبر او و آن‌ها که ایمان آورده‌اند؛ همان‌ها که نماز را برپا می‌دارند و در حال رکوع، زکات می‌دهند.»

آیه ولایت کدام است آیه ولایت چیست

همه مفسران شیعه این مسئله را قبول دارند و می‌گویند که منظور از «الَّذِینَ ءَامَنُواْ … وَ هُمْ رَاکِعُونَ» امام علی (ع) است. به همین دلیل این آیه را آیه ولایت می‌نامند.

آیه ولایت کدام آیه قرآن است و شأن نزول آن چیست

پاسخ اجمالی:آیه «ولایت» آیه ۵۵ سوره مائده است و مفسّران و محدثان بسیاری گفته اند در شأن امام علی(ع) نازل شده است. سیوطى از ابن عباس آورده که على(ع) در حال رکوع بود که سائلى کمک خواست و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پیامبر(ص) از او پرسید: چه کسى انگشتر را به تو صدقه داد؟ او به امام(ع) اشاره کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است. در این موقع آیه «انّما ولیّکم الله و رسوله…» نازل شد. این حدیث را علمای دیگر چون زمخشرى، فخر رازى، طبرى و … در کتاب‌هایشان نقل کرده اند.پاسخ تفصیلی:بسیارى از مفسّران و محدثان در شأن نزول آیه «ولایت» یعنی آیه ۵۵ سوره مایده که خداوند می فرماید: «اِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَ یُوْتُونَ الزَّکَاهَ وَ هُمْ رَاکِعُونَ»؛ (ولی و سرپرست و رهبر شما تنها خدا است و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‏ اند و نماز را بر پا می‏دارند و در حال رکوع زکات می‏پردازند) نقل کرده اند که این آیه در شأن امام على(علیه السلام) نازل شده است.
سیوطى در «الدّر المنثور» در ذیل این آیه از ابن عباس نقل مى کند که على(علیه السلام) در حال رکوع نماز بود که سائلى تقاضاى کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) از او پرسید: چه کسى این انگشتر را به تو صدقه داد؟ اشاره به امام على(علیه السلام) کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است. در این هنگام آیه «اِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ و …» نازل شد.(۱)
در همان کتاب، روایات متعدّد دیگرى به همین مضمون از ابن عباس و سلمه بن کهیل و خود امام على(علیه السلام) نقل شده است.(۲)
همین معنى در کتاب «الاسباب النّزول» واحدى از جابربن عبدالله و هم چنین از ابن عبّاس نقل شده است.(۳)
مفسّر معروف جارالله زمخشرى در کتاب «کشّاف» مى گوید: این آیه درباره على(علیه السلام) نازل شده؛ در آن هنگام که شخص سائلى تقاضاى کمک کرد و او در حال رکوع نماز بود، انگشترش را براى او افکند.(۴)
فخر رازى در تفسیر خود از عبدالله بن سلام نقل مى کند، هنگامى که این آیه نازل شد، من به رسول خدا(صلى الله علیه وآله) عرض کردم که با چشم خود دیدم على(علیه السلام) انگشترش را در حال رکوع به نیازمندى صدقه داد به همین دلیل ما ولایت او را مى پذیریم.
و نیز از ابوذر نقل مى کند که مى گوید: روزى نماز ظهر را با پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خواندم که سائلى در مسجد تقاضاى کمک کرد. کسى چیزى به او نداد، سائل دست به سوى آسمان برداشت و عرض کرد: خداوندا! گواه باش، من در مسجد پیامبر تو، تقاضاى کمک کردم، کسى چیزى به من نداد. على(علیه السلام) در حال نماز بود با انگشت کوچک دست راست خود که در آن انگشترى بود اشاره کرد؛ سائل آمد و انگشتر را در برابر چشم پیامبر(صلى الله علیه وآله) گرفت. پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرضه داشت: خداوندا! برادرم موسى از تو تقاضا کرد که سینه مرا گشاده دار … و برادرم هارون را در کار نبوّت من شرکت ده. تو به او فرمودى: من به زودى بازوى تو را به وسیله برادرت قوى مى کنم و براى شما قوّت و پیروزى قرار مى دهم. خداوندا! من محمّد(صلى الله علیه وآله) پیامبر و برگزیده توام، به من شرح صدر ده و کار را براى من آسان کن و براى من وزیرى از اهل بیتم قرار ده و به وسیله او پشت مرا قوى کن. ابوذر مى گوید: به خدا سوگند، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) این سخن را تمام نکرده بود که جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمّد(صلى الله علیه وآله) بخوان «اِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ و …».(۵)
طبرى نیز در تفسیر خود، روایات متعدّدى در ذیل این آیه و شأن نزول آن نقل مى کند که اکثر آنها مى گویند درباره على(علیه السلام) نازل شده است.(۶)
گروه عظیم دیگرى نیز این روایت را با عبارات مختلف در حق على(علیه السلام) آورده اند از جمله در «کنزالعمّال» ج ۶، ص ۳۱۹ این روایت را از ابن عباس نقل مى کند.
همچنین حاکم حسکانى حنفى نیشابورى از دانشمندان معروف قرن پنجم در «شواهد التّنزیل» به پنج طریق از ابن عباس و به دو طریق از انس بن مالک و به دو طریق از محمد بن حنفیّه و به یک طریق از عَطاء بن السائب و یک طریق از عبدالملک بن جریح مکّى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که: آیه «اِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ و…» درباره على(علیه السلام) نازل شده که در حال رکوع، انگشتر به سائل داد.(۷)
مرحوم علاّمه امینى حدیث فوق و نزول این آیه را درباره على(علیه السلام) از کتب زیادى از اهل سنّت حدود بیست کتاب (با ذکر دقیق مدارک و منابع آن) نقل کرده که علاقه مندان براى اطّلاع بیشتر مى توانند به آن کتاب مراجعه کنند(۸) و در کتاب «احقاق الحق» همین معنى از کتب بیشترى نقل شده است.(۹)
نکته جالب دیگر اینکه شاعر معروف عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله)، حسّان بن ثابت، این مطلب را به عنوان یک مسأله مسلّم تاریخى در اشعار خود آورده است.
او در شعر معروف خود خطاب به على(علیه السلام) کرده، مى گوید:
وَ اَنْتَ الَّذى اَعَطَیْتَ اِذْ کُنْتَ راکِعاً *** زَکاهً فَدَتْکَ النَّفْسُ یا خَیْرَ راکِعِ
فَاَنْزَلَ فیکَ اللهُ خَیْرَ وَلایَه *** وَ بَیَّنَها فى مُحْکَماتِ الشّرایِعِ
(تو بودى که در حال رکوع زکات بخشیدى؛ جان به فدایت اى بهترین رکوع کنندگان.
پس به دنبال آن، خداوند بهترین ولایت را درباره تو نازل کرده و آن را در قرآن مجیدش تبیین نمود).(۱۰)
و در شعر دیگرى که سبط جوزى حنفى از حسان نقل کرده است، مى خوانیم:
مَنْ ذا بِخاتَمِهِ تَصَدَّقَ راکِعاً *** وَ اَسَرَّها فى نَفْسِهِ اِسْراراً!
(چه کسى انگشترش را در حال رکوع صدقه داد و این مطلب را در دل خویش پنهان ساخت؟! [و خداوند آشکارش نمود]).(۱۱)
کوتاه سخن اینکه: نزول این آیه درباره على(علیه السلام) چیزى نیست که بتوان آن را مورد تردید و شک قرار داد، تا آنجا که نویسنده «منهاج البراعه فى شرح نهج البلاغه» مى گوید: روایات متضافر بلکه متواتر از طرق اهل سنت و پیروان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) در این زمینه نقل شده است.
مهم آن است که چگونگى دلالت آن به مساله ولایت و خلافت بلافصل پیامبر(صلى الله علیه وآله) تبیین گردد.(۱۲)

پی نوشت:(۱). الدر المنثور فى تفسیر المأثور، سیوطى، جلال الدین، کتابخانه آیه الله مرعشى نجفى، قم، ۱۴۰۴ ق، ج۲، ص۲۹۳، (قوله تعالى إنما ولیکم الله و رسوله الآیه).(۲). همان.(۳). اسباب النزول، أبی الحسن علی بن أحمد الواحدی النیسابوری‏، دار الکتب العلمیه، بیروت‏، ۱۴۱۱ق، چاپ اول، ص ۱۳۳.(۴). الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، زمخشرى، محمود، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۷ ق، ج ۱، ص ۶۴۹، [سوره مائده، آیات ۵۷ الى ۵۸].(۵). مفاتیح الغیب، فخرالدین رازى، ابوعبدالله محمد بن عمر، دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ ق، ج ۱۲، ص ۳۸۳، [سوره مائده، آیه ۵۵].(۶). جامع البیان فى تفسیر القرآن، طبرى، ابو جعفر محمد بن جریر، دار المعرفه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲، ج ۶، ص ۱۸۶، [سوره مائده، آیه ۵۵].(۷). براى اطلاع بیشتر از طرق مزبور، به شواهد التنزیل لقواعد التفضیل‏، حسکانی، عبید الله بن عبدالله‏، محقق / مصحح: محمودى، محمدباقر، التابعه لوزاره الثقافه و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافه الإسلامیه، تهران‏، چاپ اول‏، ۱۴۱۱‏ق، ج ۱، ص ۲۰۹، (قول ابن عباس فیه) مراجعه نمائید.(۸). الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، علامه عبدالحسین امینى، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، قم، ۱۴۱۶ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ۹۱، (و من شعر حسان فی أمیر المؤمنین).(۹). احقاق الحق و ازهاق الباطل‏، قاضى نور الله شوشتری‏، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، قم‏، چاپ اول، ‏۱۴۰۹ ق‏، ج۲، ص ۳۹۹ تا ۴۰۷، (الایه الاولى إنما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و هم راکعون).(۱۰). اشعار حسان بن ثابت با تفاوت مختصرى در کتب بسیارى، از جمله در روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، آلوسى، سید محمود، تحقیق: على عبدالبارى عطیه، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۵ ق، ج ۳، ص ۳۳۴، [سوره مائده، آیات ۴۶ الى ۵۸]؛ کفایه الطالب فی مناقب على بن أبى طالب، ‏محمد بن یوسف گنجى شافعى‏، دار إحیاء تراث أهل البیت(علیهم السلام‏)، تهران‏، ۱۴۰۴- ۱۳۶۲، چاپ دوم‏، ص ۲۲۹ و کتب دیگر نقل شده است.(۱۱). تذکره الخواص‏، سبط بن جوزى‏، منشورات الشریف الرضى‏، قم‏، ۱۴۱۸‏ق، چاپ اوّل‏، ص ۲۵ و گنجى شافعى نیز آن را در کفایه الطالب فی مناقب على بن أبى طالب، ‏محمد بن یوسف گنجى شافعى‏، دار إحیاء تراث أهل البیت(علیهم السلام‏)، تهران‏، ۱۴۰۴ق. ۱۳۶۲ش، چاپ دوم‏، ص ۲۵۱ نقل کرده و گوینده اش را از بعضى از شعرا شمرده است.(۱۲). گردآوری از کتاب: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ ش، چاپ نهم، ج ۹، ص ۲۰۱.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ