میثم تمار در مختارنامه کیست +زندگینامه
میثم تمار کیست | میثم تمار که بود | میثم تمار در مختارنامه | زندگینامه میثم تمار | میثم تمار در زندان | میثم تمار اصالتا اهل کجاست
زندگینامه میثم تمار
فهرست مطالب
میثَم تمّار اَسَدی کوفی (متوفای ۶۰ق)، فرزند یحیی با کنیه ابوسالم و ابوصالح، معروف به میثم تمار، از اصحاب برجستۀ امام علی، امام حسن و امام حسین (علیهمالسلام) بود که قبل از واقعه کربلا به شهادت رسید.
درباره جزئیات زندگی او، اطلاعات دقیقی در کتب تاریخی وجود ندارد. گفته شده وی برده زنی از قبیله بنیاسد بود که امام علی (علیهالسلام) او را از آن زن خریده و آزاد نمود. به دلیل خرمافروشی در کوفه، لقب تمار به او دادهاند. او را در شمار اصحاب جلیلالقدر و حواریون و یاران برگزیده امام علی (علیهالسلام) به شمار آوردهاند.
میثم تمار اهل کجا بود
منطقهای که جناب میثم پیش از اسلام ساکن آنجا بودند و در آن متولد شده بودند، منطقهای به نام ران است که در آذربایجان قرار داشت.
تولد ایشان را در شهرهایی از جمله کرمان و فارس گفته اند، اما در ظاهر، نقل قویتر این است که زادگاه جناب میثم منطقه آذربایجان بوده است.
پیشگویی امام علی درباره میثم تمار
ما یک صحنه پررنگ دیگری از جناب میثم داریم که در لایههای تاریخ ذکر شده و بسیار روشن است و آن داستان از این قرار است که ایشان یک صبحی خدمت امیرالمومنین علیهالسلام میرسد و به منزل حضرت میرود. حضرت در چشمان میثم خیره میشود و میفرماید: به خدا روزی را میبینم که به خاطر دوستی تو با ما، پسر زن بدکاره (ابن مرجانه) زبانت را میبرند و تو را از درختی که از آن روزی میگیری (درخت نخل)، حلق آویز میکنند.
میثم میپرسد: آیا واقعا این اتفاق میافتد؟ حضرت میفرمایند: آری به خدای کعبه قسم که این اتفاق میافتد و این رازی است که پیامبر صلی الله علیه و آله به من گفته است. میثم در پاسخ به امیرالمومنین میگوید: هرگز پیامبر اکرم دروغ نمیگوید و من ایمان دارم همان چیزی که شما فرمودید، اتفاق میافتد.
در واقع در زندگی میثم، دو راز (نام قبلی و کیفیت از دنیا رفتن میثم) مکشوف میشود که هر دو، رازهایی هستند که امیرالمومنین علیهالسلام از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله آنها را برای میثم میگوید.
شهادت میثم تمار
دربارۀ دستگیری و قتل میثم دو روایت وجود دارد:
روایت اول
به روایتی، ابن زیاد از طرف یزید بن معاویه، خلیفۀ اموی (۶۰ـ ۶۴)، مأمور شد میثم را – که میدانست از دوستان و طرفداران جدّی حضرت علی است – به دار بیاویزد.
در پی آن، میثم پس از عمره، هنگامی که از مکه به سوی کوفه بازمیگشت، به دست مأموران ابن زیاد دستگیر شد.
در زندان، میثم با مختار، که او نیز زندانی شده بود، برخورد کرد و خبر آزادی نزدیک او را پیشگویی کرد.
ابن زیاد ظاهراً وی را همراه صد سوار از سپاهش فرستاد و آنان میثم را در قادسیه (در پانزده فرسخی کوفه)، دستگیر کردند و به کوفه بردند و سپس به دستور ابن زیاد به دار آویختند.
روایت دوم
به روایت دیگر، میثم به درخواست عدهای از بازاریان، برای شکایت از رفتار عامل بازار کوفه، همراه آنان نزد ابن زیاد رفت تا از او بخواهد عامل را برکنار کند. میثم در آنجا سخنانی بلیغ ایراد کرد.
عَمرو بن حُرَیث، امیر کوفه از طرف عبیدالله ابن زیاد، که عثمانی مسلک و دشمن اهل بیت بود و در آن مجلس حضور داشت، میثم را فردی دروغگو و دوستدار دروغگو خواند، اما میثم خود را راستگو و دوستدار راستگو (حضرت علی) معرفی کرد.
ابن زیاد به میثم دستور داد از علی بیزاری جوید و از آن حضرت بد بگوید و به جای آن، دوستی خود را به عثمان اعلام کند و از او نیک بگوید. او میثم را تهدید کرد که اگر به این دستور عمل نکند، دستها و پاهایش را قطع میکند و او را به دار میکشد. میثم اگرچه میتوانست تقیه کند، اما شهادت را برگزید و گفت که امام علی او را آگاه کرده است که ابن زیاد چنین خواهد کرد و زبانش را خواهد برید.
به دنبال آن، ابن زیاد که به پندار خود میخواست این خبر غیبی را دروغ جلوه دهد، دستور داد فقط دستها و پاهای میثم را قطع کنند و او را کنار خانۀ عَمرو بن حُرَیث به دار بکشند.
میثم در حالی که در خون میغلتید و لحظات جانکاهی را سپری میکرد، بالای چوبه دار با صدای بلند از مردم خواست برای شنیدن احادیث مکنون و شگفت حضرت علی نزد او جمع شوند. او دربارۀ فتنههای بنی اُمیّه و فضائل بنیهاشم سخنانی گفت.
عمرو بن حریث چون افشاگری میثم و ازدحام مردم را برگرد او دید، شتابزده نزد ابن زیاد رفت و ماجرا را به او اطلاع داد. ابن زیاد، از بیم رسوایی، دستور داد بر دهان میثم لجام نهند. گفته شده است او نخستین فردی بود که در اسلام بر دهانش لجام نهاده شد.
به روایتی، عمرو بن حریث – که نگران تمایل مردم به سخنان میثم و شورش آنان بر ضد حکومت بود – از ابن زیاد خواست دستور دهد زبان میثم را قطع کنند. ابن زیاد موافقت کرد و یکی از نگهبانان را برای این کار فرستاد و میثم با یادآوری این مطلب که ابن زیاد نتوانست سخن مولایش علی را در مورد بریدن زبان و دستها و پاهایش، تکذیب کند، لحظاتی پس از آنکه زبانش قطع شد، به شهادت رسید.
به روایتی، میثم سه روز پس از به دار کشیده شدنش، با خنجری که به شکم یا خاصرهاش زدند، به سختی مجروح شد. او تکبیر گفت و در پایان آن روز، دهان و بینیاش خونریزی کرد و به شهادت رسید،
که نوشته است یک روز پس از آنکه بر ضد بنیامیه و به نفع بنیهاشم سخن گفت و به دهانش لجام زدند، دهان و بینیاش خونریزی نمود و روز سوم از زخم آن خنجر شهید شد.
تاریخ شهادت و محل دفن
شهادت میثم تمّار در ذیحجه ۶۰ق، ده روز پیش از ورود امام حسین (علیهالسلام) به عراق، روی داد.
ابن زیاد از دفن او جلوگیری کرد، تا آنکه چند تن از خرمافروشان کوفه، شبانه، جسد وی را با چوبۀ دار ربودند و در قبری میان گودال آب در سرزمین قبیله مراد به خاک سپردند.
فرزندان و نوهها
صالح، شُعَیب، عِمران و حمزه از جمله فرزندان میثم تمّار بودند که با ولایت و مصاحبت اهل بیت و روایت از آنان نشو و نما یافتند.
فرزندان آنان نیز از اصحاب و راویان ائمه شیعه بودند. از آن جمله علی بن اسماعیل بن شعیب بن میثم از بزرگترین متکلمان شیعه امامیه و از نخستین مؤلفان کتابهای کلامی بود.
شخصیت میثم تمار در مختارنامه
“پرویز پورحسینی” بازیگر مطرح و باسابقه سینما، تئاتر و تلویزیون که از چندی پیش بهدنبال ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری و تحت مراقبت ویژه قرار داشت، روز جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ در سن ۷۹ سالگی چشم از جهان فروبست.
هنرنمایی او در نقش جناب میثم تمار در سریال مختارنامه، ماندگار شد.