کاش به جای چرخاندن در شهر ، اعدامم می کردند / آبرویم به عنوان فرزند یک فرد سرشناس رفت
عصر ۷ فروردین ماه سال جاری مرد ۴۱ سالهای با صورتی خونین خود را به کلانتری ۱۱ قدوسی ورامین رساند و از ماجرای یک زورگیر خشن پرده برداشت.
این مرد به مأموران گفت: سوار بر پژوی ۴۰۵ سیاه رنگم وقتی جوان پرزوری را که کنار خیابان منتظر تاکسی بود دیدم جلوی پایش توقف کردم، وی خواست به صورت دربستی به قرچک و تهران برویم که پذیرفتم.
وی افزود: پس از رفتن به قرچک و مراجعه به خانهای به سمت تهران حرکت کردیم و در جاده «گل تپه» بودیم که جوان با چاقویی که در دست داشت خواست کنار جاده توقف کنم. ترسیده بودم ولی حاضر نبودم خودرویم را در اختیار زورگیر چاقوکش قرار دهم به همین خاطر تصمیم گرفتم با او درگیر شوم که تیزی چاقو را روی سمت راست صورتم احساس کردم و تا به سمت دزد جوان برگشتم ضربه دیگری به سمت چپ صورتم زد و به ناچار تسلیم شدم و خودرویم را در اختیارش قرار دادم.
بدینترتیب بازپرس «کوهپایه» از شعبه دوم بازپرسی دادسرای ورامین دستور داد تیمی از مأموران اداره مبارزه با سرقت پلیس آگاهی شرق تهران برای ردیابی زورگیر مسافرنما وارد عمل شوند.
کارآگاهان در گام نخست آلبوم مجرمان سابقهدار را پیش روی طعمه زورگیر خشن قرار دادند و خیلی زود مشخص شد که جوان مسافرنما همان «جواد» بوده که از تبهکاران سابقهدار است.
همین سرنخ کافی بود تا تجسسها برای دستگیری «جواد» کلید زده شود و مأموران مخفیگاه وی را تحت نظر قرار دهند، همزمان با این اقدامات پلیسی چند طعمه دیگر که در دام زورگیر جوان گرفتار شده بودند به پلیس مراجعه کردند.
این رانندگان مسافرکش تحت بازجویی گرفته شدند و مأموران دیدند جواد دو نفر از آنها را به صورت هولناکی هدف ضربات چاقویش قرار داده است. ردزنیهای تخصصی ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان با اطلاعات فنی و پلیسی پی بردند «جواد» روز ۱۵ مهرماه میهمان خانه یکی از دوستانش است.
در این شاخه از تحقیقات مخفیگاه جدید وی در منطقه کارخانه قند ورامین تحت نظر قرار گرفت و مأموران در اقدامی غافلگیرانه «جواد» را دستگیر کردند.
«جواد» وقتی پیش روی طعمههایش قرار گرفت ناچار لب به اعتراف گشود و علت دزدیهایش را بیپولی و اعتیادش دانست.
«جواد» که ۲۷ سال دارد پس از گردانده شدن در سطح شهر ورامین به عنوان زورگیر خشن ادعا میکند که ای کاش اعدام میشدم تا آبروی خانوادهام را نبرم.
سابقهداری؟
بله، هشت بار به زندان افتادهام.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت خودرو.
به چه شیوه و شگردی؟
در نقش مسافر سوار بر خودرو میشدم و در فرصتی مناسب و با تهدید چاقو صاحبانشان را از خودرو پیاده میکردم و پا به فرار میگذاشتم.
به کسی هم آسیب رساندی؟
فکر کنم سه راننده را که در برابرم مقاومت کردند با چاقو هدف قرار دادم.
فکر نمیکردی طعمههایت با ضربات چاقو کشته شوند؟
به خاطر اعتیادم در حالت عادی نبودم و شیشه قدرت فکر کردن را از من گرفته بود و نمیدانستم چه کار میکنم.
از چند سالگی شیشه میکشی؟
۲۲ ساله بودم که به خانه یکی از دوستانم رفتم و با پیشنهاد یک زن شیشه کشیدم و این درحالی بود که تا آن روز نمیدانستم شیشه چیست و از آن زمان به بعد شیشهای شدم.
همیشه قبل از سرقت شیشه میکشیدی؟
چون پول زیادی برای خرید مواد نداشتم و میخواستم شیشه تأثیر زیادی بگذارد آن را در آب حل میکردم و میخوردم.
خانوادهات از اعتیادت خبر دارند؟
بیشتر با دوستانم زندگی میکنم و از خانوادهام جدا هستم.
فکر میکردی به عنوان متهم در ورامین گردانده شوی؟
جواد درحالی که اشک میریخت، گفت: دوست داشتم اعدام شوم ولی این کار را با من نمیکردند چون پدرم سرشناس است و باعث بیآبرویی آنها شدم.
یعنی واقعا بعد از ۸ سال حبس کشیدن و چندین فقره دزدی وزور گیری وفرار از خانه واعتیاد شدید!! وشاید خیلی جرمهای دیگه نگران آبرو اعتبارخانواده اش است..حتما به همین خاطره که از اعتبار پدرش استفاده کرده ومدت زیادی زندان نمونده..خدا عالمه