پشت پرده جرایم جنسی و تجاوز به عنف / رابطه جنسی یک دختر هفده ساله با پسری نوزده ساله
تجاوز به عنف یکی از خشنترین جرایمی است که اغلب مرتکبان آن در بستر اختلالات روانی و ناهنجاریهای دوران کودکی و نوجوانی، دست به این اقدام غیرانسانی زدهاند.
سجاد می گفت بزودی همراه خانواده اش به خواستگاری ام می آید. دانشجوی رشته کامپیوتر بود و می گفت پس از گرفتن مدرکش، جشن عروسی را برپا می کند. یکی از روزها سجاد با من تماس گرفت و مدعی شد پدر و مادرش می خواهند عروس آینده شان را ببینند و به این بهانه مرا به خانه اش دعوت کرد.
آن روز به خانه سجاد که در منطقه اعیان نشین تهران بود، رفتم. جز او کسی در خانه نبود. با یک آبمیوه از من پذیرایی کرد و گفت بزودی پدر و مادرش از راه می رسند. پس از نوشیدن آبمیوه بی هوش شدم و وقتی به خود آمدم متوجه شدم سجاد مرا تسلیم نیت شوم خود کرده است، به همین دلیل برای شکایت از وی به دادگاه آمدم.»
گاه چنین جرایمی با قتل پیوند می خورد. در یکی از این حوادث زن جوانی که توسط چهار مرد مورد تجاوز قرار گرفته بود، ساعاتی پس از انتقال به بیمارستان، جانش را از دست داد. او قبل از مرگ درباره روز حادثه گفته بود: «به عنوان مسافر سوار خودرویی شدم و پس از مدتی پی بردم سرنشینان آن قصد تجاوز به مرا دارند که مقاومت کردم. یکی از آنها با چاقو ضربه ای به گردنم زد و بعد که بی حال شدم، هر چهار نفر مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند.
در میانه راه، سه نفر پیاده شدند و راننده پراید که قرار بود مرا به بیمارستان برساند، در بیابان چادر ماشین را پهن کرد و بار دیگر مرا مورد آزار قرار داد و بعد همان جا رهایم کرد. کشان کشان خودم را کنار جاده رساندم و راننده آژانسی که داشت از آنجا رد می شد، مرا به کلانتری رساند».
پلیس، چهار زن دیگر را که مورد تجاوز این افراد قرار گرفته بودند، شناسایی و شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران تمام متهمان را به جرم تجاوز به عنف و آدم ربایی به ده سال حبس و یک بار اعدام محکوم کرد و یکی از متجاوزان نیز به دلیل قتل زن جوان، علاوه بر اعدام به یک بار قصاص محکوم شد.
پلیس آگاهی ناجا دو هفته پیش با ارائه آماری اعلام کرد: امسال در حوزه این جرایم کاهشی ۱۸ درصدی داشتیم ضمن این که رقم کشفیات این جرایم نیز ۸۸ درصد بود. بنا به اعلام پلیس آگاهی اغفال و فریب قربانی شایع ترین شیوه در حوزه جرایم جنسی است و البته در ۸ درصد این موارد نیز عمل مجرمانه همراه با فیلمبرداری بوده و مجرم قصد داشته با سوء استفاده از آن قربانی را تهدید کند.
برداشت اول
دلایل تجاوز به عنف
دکتر منصور بهرامی/ روان شناس
ابتدا بهتر است تعریفی از تجاوز به عنف ارائه کنیم. هر رابطه ای که خارج از عرف برقرار و تحت فشارهای روانی، جسمی و ارزشی انجام شود، آن عمل را تجاوز به عنف قلمداد می کنیم. فشارهای ارزشی به این مفهوم است که متجاوز، عکس، نوار یا سوژه ای را مستمسک قرار می دهد و قربانی اش را تهدید می کند که اگر تن به رابطه ندهد، آبرویش را می برد. در این حالت، متجاوز شرایطی را فراهم می کند تا قربانی از روی اجبار تن به خواسته پلید او بدهد. البته تجاوز به عنف همیشه برقراری یک رابطه کامل نیست و همین که مردی در کوچه یا خیابانی تاریک خودش را به زنی که در حال عبور است، نزدیک کند و وی را مورد آزار قرار دهد، عمل تجاوز اتفاق افتاده است.
معمولا تجاوز به عنف زمانی شکل می گیرد که امکان ازدواج در قالب ارزش ها و قوانین اجتماعی برای فرد فراهم نباشد. در چنین شرایطی فرد سعی می کند از راه های غیرمشروع و غیرعرف، به خواسته اش برسد. برخی متجاوزان به دختران خردسال تعرض می کنند. این افراد در حالتی دست به این اقدام می زنند که اعتماد به نفس لازم را برای برقراری رابطه با فرد بزرگسال ندارند و به همین دلیل دختران خردسال را هدف نیت شوم خود قرار می دهند.دلیل دوم روی آوردن به تجاوز به عنف، غلبه هوا و هوس بر فرد است؛ چون همیشه دنبال لذت است. نمونه بارز آن غلامرضا خوشرو معروف به «خفاش شب» است. این آدم دقیقا با هدف کسب لذت به دختران و زنان تجاوز می کرد و علت این که قربانی هایش را به قتل می رساند، این بود که از شناسایی و دستگیری توسط پلیس بشدت وحشت داشت. او این طور با خودش فکر می کرد که اگر نکشم، مرا دستگیر می کنند و می کشند. در روان این فرد، به جای وجدان، هیجان غالب بود و حرف اول را می زد.
دلیل سوم، حس انتقام گیری است. در برخی جوامع، زمانی که دختر و پسر به هم علاقه مند می شوند فرار می کنند، اما وقتی گیر می افتند، گاهی خانواده دختر، یکی از اعضای خانواده پسر به طور مثال خواهرش را به دام می اندازند و دسته جمعی به او تجاوز می کنند.
علت چهارم نیاز مالی است. هرچند در این عمل، گاهی زنی خود را در اختیار مردان قرار می دهد، اما چون برای گذران زندگی اش به یک منبع مالی نیاز دارد، دست به این کار می زند. این عمل هم از نظر ما تجاوز به عنف محسوب می شود.
متجاوزان به عنف، به بیماری روانی سادیسم مبتلا و دیگر آزار هستند. آنها در روابط خود از نبود تعادل جنسی رنج می برند و علاقه مندند با خشونت با قربانی خود رابطه برقرار کنند و از آزار و اذیت قربانی خود لذت می برند.
برداشت دوم
توجه به قربانیان
دکتر بهنام اوحدی / روان پزشک و درمانگر مسائل جنسی
تجاوز به عنف به سه شکل به زور، با خشم و همچنین تجاوز منجر به قتل اتفاق می افتد. کسانی که مرتکب تجاوز به عنف می شوند، از نظر مردانگی و شخصیتی دچار احساس بی کفایتی هستند و عقده های فروخورده جنسی دارند که از طرف بخصوص قشر زنان جوان مورد سرکوب قرار گرفته اند که تبدیل به عقده هایی شده است و می خواهند با اعمال زور، مردانگی خودشان را ابتدا به خود ثابت کنند و در مرحله بعد به قربانی خود که نماینده ای از جامعه زنان است. عقده های فروخورده جنسی، از دوران نوجوانی در فرد شکل می گیرد. فرد به دلیل بدهیکلی یا بدصورتی، نداشتن مهارت های ارتباطی یا بی توجهی از سوی دختران طرد می شود و حتی مورد تمسخر و ریشخند قرار می گیرد. این طرد شدن باعث می شود حس خشم در فرد پیدا شود و اتفاقات پس از آن را رقم بزند.
متجاوزان به عنف، کسانی هستند که از سوی زنان نادیده گرفته شده اند و به همین دلیل احساس حقارت کرده و سعی می کنند قربانی را به دست بیاورند و از آن خود کنند.
از سوی دیگر تجاوز به عنف، یک کنش جنسی نیست بلکه یک کنش پرخاشگرانه محسوب می شود.در بسیاری از موارد، قربانی تجاوز، قربانی اختلالات شخصیتی و فرومایگی های منشی فرد متجاوز می شود و از این رو بسیار مورد آزار قرار می گیرد.متجاوزان به عنف از لایه های فرودست جامعه هستند. افرادی که عموما مشاغلی با درآمد پایین دارند و نمی توانند به شکل صحیح با جنس مخالف رابطه برقرار کنند. از سوی دیگر چون از نظر کار و درآمد در شرایط مطلوبی قرار ندارند، امکان همسرگزینی و ازدواج برای آنها وجود ندارد و از طرف زنان نیز به هر دلیل پذیرفته نشده اند و به همین علت به تجاوز روی آورده اند. به همین دلیل آمار تجاوز به عنف در مکان های دور و حاشیه شهرها، بیشتر از دیگر مناطق است.
کسانی که مرتکب تجاوز به عنف می شوند، معمولا در سنین نوجوانی تا بیست و هشت سالگی قرار دارند، یعنی درست در فرصتی که هنوز امکانات ازدواج برای آنها مهیا نیست و مملو از غریزه جنسی هستند و تمام وجودشان زیر بار ضربات هورمون های جنسی ضربه می خورد و همین ضربات آنها را عصیانگر می کند. نیروی جنسی در تمام طول عمر فرد پایدار نیست و پس از سی سالگی، رو به کاهش می گذارد و در سال های بین سی و دو تا چهل و پنج سالگی با کاهش پاسخدهی هورمون های جنسی، تجاوز به عنف کمتر مشاهده می شود.
عواقب تجاوز به عنف در قربانی ها
یکی از مسائلی که باید در موضوع تجاوز به عنف به آن توجه کرد، فرد قربانی است که پس از عمل تجاوز درگیر مشکلات فراوانی می شود. اختلال فشار زیاد پس از آسیب یکی از مسائلی است که قربانی با آن دست به گریبان است. در این اختلال تصاویر لحظه تجاوز در حالت خواب و بیدار در ذهن فرد زنده می شود. قربانی مدام ذهنش درگیر است که ای کاش از مسیر دیگری رفته بودم، کار دیگری انجام می دادم و… دائما خودش را سرزنش می کند و دنبال نشانه ها و شواهدی می گردد تا به این نتیجه برسد که در این حادثه مقصر بوده است یا نه؟
قربانیان تجاوز به دلیل شرایط خاصی که پیدا می کنند، به روان درمانی و دارودرمانی نیاز دارند و باید احتمال خودکشی موفق و غیرموفق نیز در آنها ارزیابی شود. چون اینها به دلیل تداعی تصاویر مربوط به تجاوز در ذهنشان، احتمال دارد به خودکشی فکر کنند. آنها تصور می کنند با این تجاوز جامعه آنها را طرد کرده و آدم پلیدی است. حالت افسردگی پیدا می کنند و خشمی که نسبت به دنیا دارند، باعث می شود تا حس خودکشی در آنها بیدار شود. جدای از اینها، ممکن است قربانیان به مصرف قرص های آرام بخش، الکل و مواد مخدر وابستگی پیدا کنند و حتی از آمیزش با جنس مخالف برای همیشه بیزار شوند.
خودداری از شکایت
یکی از دلایلی که باعث می شود برخی متجاوزان به عنف بکرات اقدام به این کار کنند، این است که وقتی فرد به خواسته اش می رسد، بازداشت نمی شود یا مدتی پس از دستگیری دوباره رها می شود و به این ترتیب چنین رفتاری در او تقویت می شود. در برخی موارد قربانیان شکایت نمی کنند. اگر هم شکایت کنند، آن را پس می گیرند و چنین چشم پوشی هایی از جرم باعث می شود تا چنین رفتاری در فرد تقویت شود و دفعات بعد هم آن را تکرار کند.
راه حل
مراجع و مسئولان باید نسبت به این مسائل هشیار باشند و قاطع و سریع از خود واکنش نشان دهند. مجازات اعدام که برای متجاوزان به عنف در نظر گرفته شده است، در بیشتر موارد اعمال نمی شود. در کشورهای پیشرفته برای متجاوزان به عنف، حبس های طولانی مدت در نظر گرفته می شود و بسیاری از محکومان امتیازات اجتماعی خود را از دست می دهند.
برداشت سوم
مجازات کافی نیست
عبدالصمد خرمشاهی وکیل دادگستری
درخصوص تجاوز به عنف، معمولا شکایت های زیادی مطرح می شود، اما از ۱۰۰ درصد این پرونده ها فقط بین ۱۰ تا ۲۰ درصد آن ماهیت واقعی دارد و در بیشتر موارد براساس بررسی های به عمل آمده، مشخص شده است کسانی که تحت عنوان تجاوز به عنف شکایت می کنند، درواقع قربانی جبر و زور نشده اند.
تجاوز به عنف در قانون مجازات اسلامی ازجمله جرایم غیرقابل بخشش وحکمش نیز اعدام است. در این میان ممکن است در بعضی پرونده های عنف، بعد از صدور و قطعی شدن حکم، شاکی پرونده اعلام رضایت کند. این در حالی است که تجاوز به عنف چون جرمی غیرقابل بخشش است، حتی اگر شاکی هم گذشت کند، حکم صادر شده ـ که همان اعدام است ـ تغییر نخواهد کرد و تاثیری در ماهیت قضیه ندارد.
در بسیاری از پرونده های مربوط به عنف، اغفال و فریب نقش اساسی دارد؛ به طوری که دختر به پسر اعتماد کرده و در نهایت به دام افتاده است. چنین دخترانی به اندازه کافی آموزش ندیده اند و این قبیل آموزش ها باید از صدا و سیما به دختران ارائه و آنها از خطرات چنین دوستی های نامتعارف آگاه شوند. در این صورت است که آمار قربانیان عنف کاهش می یابد.
تجاوز به عنف جرمی است که بعضا رو به افزایش دیده میشود و با این که متجاوزان بسیاری به طناب دار آویخته شده اند، اما مجازات اعدام به تنهایی نمی تواند این جرم را ریشه کن کند.
مجازات ها در مقطعی جنبه بازدارندگی و ارعاب دارد، اما به صورت ریشه ای نمی تواند مشکل را از بین ببرد. چراکه وقوع جرم محصول نارسایی جامعه است. در کنار مجازات های اعمال شده باید تمهیداتی اندیشید تا موجبات بروز جرم برای همیشه از بین برود. (ضمیمه تپش)