امان از این دختران دانشگاه رفته!
مسعود تبریزی در پلاس خود نوشت: دخترانی با بینیهای به شدت کوتاه شده، گونه های به شدت باد کرده، رژ لبهایی که تا یک سانت بالاتر و پایینتر از لب را هم پوشانده، موهای بلوند شده، ابروهای بریده نقاشی شده تا آسمان رفته، پوستهای برشته، لنزهای رنگی خط دار در چشم، لباسهای دکولته، عکسهایی از استخر رفتنشان، پارتی رفتنشان، ترکیه و دوبی رفتنشان. بدنهایی که در پیچ و تابی عجیب، س ک س را به طرز ارزانی فریاد میزند و پیجهایی که به روی عموم باز است.
این دختران نیاوران و جردن نشین، حتی رشت و اصفهان و اهواز نشین. این دختران دانشگاه رفته. این دختران که از قشر فقیر جامعه نیستند ولی هر چه در عکسهایشان نگاه میکنم چیزی بیش از فقر نمیبینم، فقری از آن مایه که وقتی به یکی از روستاهای ایران رفتم دیدم: مردم محتاج به نان شب که همگی ماهواره داشتند.
دلم میگیرد از این همه فقر و دخترانی که انگار از روی هم کپی و تکثیر شده اند. دلم میگیرد از سرزمینی که انگار دختران و پسرانش دیگر زیبایی را نمیفهمند. دلم میگیرد از دخترانی که به طرز ارزانی به کاریکاتوری از ستارگان ناجور غربی که نه، بلکه فضایی بدل شده اند. دلم میگیرد از مُدی که از ناکجا آباد ذهن ایرانی درآمده که من در هیچ کجای دنیا ابروهایی به این شدت پهن و به این شدت مورب ندیده ام. دلم میگیرد از تو، از خودم، از ما که اینگونه غیرطبیعی هستیم در جهان. انگار ما در این سالها زیادی جلو افتادیم. در این سالها چه بر سر خودمان آوردیم چه بر سرمان آوردند که حاصلش این شد.
چه بر سرمان آوردند که حاصلش این شد
اما به دانشگاه ربطی نداشت
تو خودت فقیرتر از انهایی ذهنت فقیر است .یک طرفه به قاضی رفتی و قضاوت کردی .انها ان شهری ها روستایی ها شریف تر از تواند. انها کار بدی نکرده اند و گناهی مرتکب نشده اند در حالیکه ذهن تو پر از گناه است.تو دیدی خوب دیدی ولی وارونه.بله وارونه دیدی.
تو خودت فقیرتر از انهایی ذهنت فقیر است .یک طرفه به قاضی رفتی و قضاوت کردی .انها ان شهری ها روستایی ها شریف تر از تواند. انها کار بدی نکرده اند و گناهی مرتکب نشده اند در حالیکه ذهن تو پر از گناه است. در جاده خاکیست. به خاطر خاک نه ،انحراف .تو دیدی خوب دیدی ولی وارونه.بله وارونه دیدی.
پدرم حرفی زد العان که فکر می کنم می بینم درست می گه گفت وقتی زنها اینطوری لباس می پوشن حواسی برای مردا نمی مونه که عقلاشون و به کار بندازن ،برای همینه که دانشگاه از زنا پر شده اما این بد حجابی ایراد ش از دانشگاه نیست، از رئیس صداو سیمای که اونطوری که باید تبلیغ حجاب و زیبایی در کنار هم تو رسانه ها نمی شه این بی حجابی از بازیگران ایرانی به جامعه عرضه می شه و از فیلم های سینمایی که دست زدن واقعا چقدر طبیعی شده ، من خودم یک دخترم ، مانتویی مثل خیلیها بدون چادر و وسواسهایی نسبت به حجاب، اما دلم می سوزه برای مسلمون بودنم که می دونم راسته ، درسته، اما یه جورایی افتادیم سر لجبازی که فکر می کنیم اگه بد حجاب باشیم یعنی زیادی خوشبختیم و بد حجاب باشیم زیادی بدبخت ،برای همینه که بد حجاب می شیم چون فکر می کنیم بازیگرامون خوشبختن
فقیران فرهنگی
من دوست ندارم کسی بم بخنده بخاطر حجاب
عزیز درسته تو جامعه ما خیلی ها به حجاب دخترا می خندن اما همون پسرایی که امروز به تو می خندن و می رن سراغ این دخترا موقع ازدواج سفارش می کنن که مادرشون یه دختر محجبه براشون بگیره که دست هیچ بنی بشری بهش نرسیده باشه اگرم با همین مدل دخترا ازدواج کنن ظرف مدت کوتاهی کارشون به طلاق می کشه چون می دونن این دختری که خودش به ریخت بی حجابش نگاه کرده و ازدواج کرده باهاش کسای دیگه ای هم بهش همین طور نگاه می کنن و ممکنه اون به همین سادگی با اونها هم رابطه برقرار کنه. تو حجابتو حفظ کن زندگیتو ائمه حفظ می کنن. مخصوصا خانم فاطمه زهرا. به خنده ی آدمایی هم که هر کاری کنی بهت بی ادبی می کنن کاری نداشته باش و واگذارشون کن به خدا موفق باشی غزیزم
باید دید کجای کار رو اشتباه کردیم
هر چی هست با تبلیغ درست نمی شه که اگه می خواست با تبلیغ درست بشه باید خیلی زودتر ها درست می شد نه اینکه هر روز توی این چهل سال خرابتر شده
چند روز پیش یه مطلبی دیدم در مورد نرخ نماز و روزه از دفتر یکی از علما خب نسل جدید داره از این بدعتها خودش رو جدا می کنه