محمد نادری: هوشنگ سریال «شمعدونی» ساده لوح، جوگیر و شیرین است + عکس
بهنام تشکر با «ساختمان پزشکان» به یکباره جایگاه خود را در این عرصه تثبیت کرد و شاید انتخاب درست او بر میگشت به اینکه تشکر راه درستی را طی کرده بود. اگر چه «ساختمان پزشکان» اولین تجربه بهنام تشکر نبود اما او با علم به اینکه چه نقشی بازی کند جلوی دوربین صحت رفت تا امروز یکی از بازیگران موفق تلویزیون محسوب شود. این مسیر دقیقاً میتواند پیش پای محمد نادری هم باشد. او در حالی سکاندار سریال جدید سروش صحت «شمعدونی» محسوب میشود که شاید پیش از این مخاطب تلویزیون با چهره او آشنا نبود.
نادری که صدایش را با شخصیت ناصر پاپتی و با بازی مهدی فخیم زاده در نوروز امسال به خاطر دارید به هیچ وجه ناگهانی به نقش هوشنگ مظاهری نرسیده است. او دانش آموخته تئاتر است و پلههای دنیای بازیگری را به نوبت طی کرده و سالها کار حرفهای روی صحنه تئاتر و کسب تجربههای متفاوت او را امروز روی این صندلی نشانده است. محمد نادری مهمان ما شد تا از هوشنگ سریال «شمعدونی» بگوید از روز انتخاب، تست گریم، خواندن چند سکانس و شاید کمی قبلتر روزی که باور نمیکرد نقش اول یک سریال طنز ۵۲ قسمتی شبکه سوم سیما به او برسد:
***
بعد از سریال سروش صحت مشغول کار جدیدی شدی؟
ـ سریال «شمعدونی» ۲۰ دی ماه به پایان رسید. من سر کار «کوچه مروارید» رفتم آنجا هم صداپیشه بودم، هم نویسنده و حتی کارگردانی هنری هم انجام میدادم. آن کار از رسانهها پخش شد.
با مهدی فخیمزاده کار کردی…
ـ بله، دوبله نقش ناصر پاپتی را به من دادند که انصافاً کار سختی بود. الان هم مشغول نگارش بخشهایی از سریال «کوچه مروارید» هستم.
کار نویسندگی را مشخصاً به شکل مستمر در برنامه داری؟
ـ بله، به غیر از «کوچه مروارید»، یکی دوتا تله فیلم کار کردم که یکی از آنها ساخته شد.
در کل از دنیای تئاتر آمدی؟
ـ بله، من سالها با خانم منیژه محامدی کار تئاتر کردم، «آمادئوس»، «تبرئه شده»، «دوازده» و کلی کار دیگر، قبل از آن هم که دوران دانشگاه بود و کلی کار دانشجویی داشتم. من لیسانس را از دانشگاه سوره گرفتم و فوق لیسانس را هم از تربیت مدرس و اصولاً کارم را با نمایش آغاز کردم.
از کار با مهدی فخیمزاده بگو، به نظرم دوبله یک تیپ ـ شخصیت اصلاً کار راحتی نبوده است؟
ـ به نظر من از بازیگری هم به مراتب سختتر بود. شهرام کیور تدوینگر سریال «شمعدانی» با من تماس گرفت و گفت جریان این است. من صدای تو را شنیدم به نظرم برای این کار خوب هستی، رفتم و گفت چون آقای فخیم زاده خیلی حساس هستند حتماً تست صدا باید داشته باشیم. رفتم اتودی زدیم و من فهمیدم که پیش از من تعدادی از دوستان دیگرم برای تست صدا آمدهاند، از جمله سیامک صفری و… من روی صدا واقعاً کار کردم تا بتوانم به حد معقولی برسم و آن صدا بتواند صورت آقای فخیم زاده را پر کند. من به آقای فخیمزاده گفتم این کار یکی از سختترین کارهای دنیا برای من بود چون اولاً پیش از این کار دوبله نکرده بودم، کار صدا پیشگی کرده بودم. از طرف دیگر صدای آقای فخیم زاده مشخصههایی دارد که همه میشناسندو در واقع جنس صدای او طوری بود که برای این کار ابتدا خیلی میترسیدم.
ولی خیلیها اوایل حس میکردند خود فخیمزاده در حال صداسازی است و این نشان از آن دارد که کار تو در آمده؟
ـ بله خدا را شکر جواب داد. ضمن اینکه هم من و هم خود ایشان واکنشهای خوبی گرفتیم. برای من یک تجربه جدید بود که شاید تا آخر عمر هم تکرار نشود. چون من اصلاً دوبلور نیستم.
و اولین حضور جدیات در یک سریال تلویزیونی، با نقش یک و در کنار سروش صحت…
ـ من سر سریال کوچه مروارید بودم که آقای سالار زهی تهیهکننده و کارگردان سریال به من خبر دادند که سروش صحت بازیگر نقش اول کارش را پیدا نکرده است، ساعت دوازده شب بود، خندیدم گفتم بابا نقش اول را که همین جوری به من نمیدهند! (میخندد) گفت حالا تو برو ضرر ندارد. سکانس را آوردند و گفتند چون ما تا به حال هیچ بازی و کاری از تو ندیدهایم این سکانس را کار کنید. عذرخواهی کردند ولی من خواندم و نقش را بازی کردم. همانجا نسبتاً خوششان آمد، ولی من آمدم سرکارم و ادامه دادم چون وسط ضبط بودم.
ناامید بودی یا…
ـ آره جان تو! گفتم نمیشود! نقش اول یک سریال ۵۲ قسمتی؟! بعد زنگ زدند گفتند بیا برای تست گریم، یکبار دیگر هم تست گریم شدم، مهراب و پیمان قاسمخانی هم بودند، یک سکانس دیگر بازی کردم و ظاهراً خیلی خوششان آمد، حداقل این چیزی بود که به نظرم رسید، گفتند حالا باید مدیران شبکه هم ببینند و نظر بدهند…
هفت خوان رستم…
ـ من گفتم احتمالاً همان جا کار من گیر میکند… (میخندد)
بالاخره نقش اول سریال هر شبی شبکه سه بود و …
ـ بله، ولی دو روز بعد گفتند بیا برای تمرین و عقد قرارداد و از پس فردا هم ضبط شروع میشود. خیلی ناگهانی من به گروه پیوستم. در حالیکه بقیه افراد انتخاب شده بودند و تمرینهای ابتدایی را انجام داده بودند.
هوشنگ مظاهری با چه ویژگیهایی تعریف شد، چند درصد آن از قصه بیرون آمد و چقدر سر صحنه در آمد؟ نکته مهم و حیاتی در مورد این نقش و بازی تو باید این باشد که چند سال از سن و سال خودت بالاتر را بازی میکنی؟
ـ علامت تعجب اصلی من در این سریال همین بود که ایفاگر کاراکتری خواهم بود که یک دختر دارد، یک پسر، خانم آتنه فقیه نصیری نقش همسرش را بازی خواهد کرد و…
تو تقریباً ۳۶ سال داری؟
ـ بله ۳۶ سالهای که قرار است نقش یک مرد تقریباً ۵۰ ساله را بازی کنم. ویدا جوان که نقش دختر مرا بازی میکند از لحاظ سنی ۲ سال از من کوچکتر است. در واقع من صفر زندگیام ازدواج کردم و … (میخندد)
در مورد ویژگیهای نقش که اصولاً کاریکاتور شکل دیده شده و در فضایی فانتزی قرار میگیرد، او یک مرد ساده دل است که دوست دارد به ایده آل برسد اما…
ـ دقیقاً یک مرد ساده که در خیلی از اوقات جوگیر میشود. خیلی علاقمند است که مشکلات را حل کند ولی معمولاً با حرکتی که انجام میدهد مشکل را بحرانیتر میکند. یک اصطلاح هم دارد با این عنوان که بسپار به من! و معمولاً هروقت این جمله را میگوید خرابکاری در راه است. خیلی علاقمند است که پدری مدرن و با فرزندانش همراه باشد. حرف و خواستههای آنها را بفهمد و پا به پای آنها پیش برود ولی باز هم آنچه باید اتفاق نمیافتد.
و همین خالق موقعیتهای کمدی سریال خواهد بود؟
ـ دقیقاً
زوج تو در این سریال حسن معجونی است در نقش عطا…
ـ بله برادر زنش…
در واقع بگو مگوهای عطا و هوشنگ هم فاز دیگری از این موقعیت سازی است…
ـ بله همین طور است. در کل او کارمند سادهای است که با اشتباهاتش ایجاد ماجرا میکند.
در کل کاراکتر شیرین طراحی شده است؟
ـ بله…
و این قرار است در اتفاقات رخ داده هم لحاظ شود؟
ـ بله…
فیلمنامه کامل که قاعدتاً نداشتید؟
ـ ما ۱۰ قسمت از فیلمنامه را داشتیم. اما در ادامه و در طول تصویربرداری مابقی فیلمنامه به دست ما رسید. خود سروش صحت به همراه ایمان صفایی زحمت نگارش سریال را میکشیدند. واقعاً کار سختی داشتند، حتی روزهای آخر ما مینشستیم منتظر تا متن آماده شود.
از ابتدا این جنس بازی درشت و تا حدودی غلو شده مدنظر سروش صحت و شما بود یا اینکه سبک و سیاق نگارش و لحن دیالوگها شما را به سمت این بازی سوق داد؟ (اگر چه در بازی بازیگران دیگر مثل نگار عابدی هم بازی نزدیک به فانتزی محسوس است)
ـ نکته مهم این است که ما مراقب باشیم به سمت لوده بازی نرویم. تو خودت بهتر میدانی یکی از وجوهی که در آن موقعیتهای کمیک ایجاد میشود رو در رو قرار گرفتن دو نقش متضاد، با خصوصیات متفاوت است.
عطا و هوشنگ…
ـ بله، از آن سو هم حضور حسن معجونی با آن جنس بازی کول، خونسرد، آرام، کم ریاکشن و… سروش صحت و ایمان صفایی مدنظرشان این بود که نقش نقطه مقابل حسن خلق بشود. در واقع هر چقدر او آرام و خونسرد است، هوشنگ خیلی اهل شو آف است، مدام در حال شعار دادن و سخنرانی کردن است، این ویژگیها ایجاب میکرد که من نسبت به حسن بازی درشتتری به قول شما داشته باشم. در واقع بازی برجستهتری داشتم.
نمونهاش سوژه کنکور سارا که…
ـ ببین اون درشت نمایی و واکنشهای درشت من در بازی باز هم ادامه خواهد داشت، ولی اوج آن در همان قسمت کنکور بود. رفتارهای او در قبولی و عدم قبولی سارا، اما هر چه جلوتر رفتیم یک مقدار این نگاه را کمرنگتر کردیم.
در واقع قصه راه میافتد و عملاً تیپ ـ کاراکتر تعریف شده هوشنگ به دل ماجرا میافتد؟
ـ بله تقریباً، من با سروش راجع به نقش خیلی گپ و گفت داشتیم. در نهایت به جایی رسیدیم که یک مقدار آن اغراق کمتر میشود. اما در عین حال وجود خواهد داشت.
تو حس نکردی یک مقدار بازیات به لحن و نوع بازی بهنام تشکر به خصوص در سریال «ساختمان پزشکان» نزدیک شده است؟ با گذشت این چند قسمت از کسی این ماجرا را نشنیدی؟
ـ شما هم شنیدی یا نظر خودت هم همین است.
این حس خود من پس از گذشت یکی دو قسمت بود ولی هر چه گذشت نظرات اطرافیانم هم به همین منوال بود؟
ـ چرا یک نفر دیگر هم این را به من گفت، ولی خود سروش هرگز چنین ذهنیتی نداشت.
شما بهنام را در سریال «ساختمان پزشکان» دیده بودی؟
ـ بله، هم اونجا دیده بودم و هم قرار بود سر یک تئاتر که تمرین هم کرده بودیم با هم همبازی باشیم که شرایط مهیا نشد و او مسافرتی برایش پیش آمد و رفت.
من جنس بازی بهنام را خوب میشناسم. باور کن وقتی در اینستاگرامم از زبان فردی خواندم بازیام شبیه بهنام شده برایم تعجب برانگیز بود. جالبتر اینکه بدانی خیلیها به من میگویند تو شبیه به امیر جعفری هستی! البته گریم در سریال «شمعدونی» خیلی روی صورت من تاثیرگذار است. آقای چگینی حتی میگفت کسی تو را بیرون ببیند نمیشناسد. چون گریم سن مرا بالاتر برده، جلوی موهایم خالی شده، آن زمان به شدت چاق شدم و گفتند چاقیات را نگهدار برای این نقش مفید است. حتی میگفتند شکم را موقع بازی بیرون بده و… الان تو با یک ۱۹۰ ولی ترکهای و لاغر مواجه هستی! در کل میخواهم بگویم هیچ قصد و غرضی و هدفی برای شبیه شدن بازی من به بهنام تشکر وجود نداشت. اگر این حس برای شما وجود دارد شاید برگردد به اینکه شخصیت نیما و هوشنگ شباهتهای بسیاری با هم دارند. هر دوی این کاراکترها مدام بلا سرشان میآمد و مدام گاف میدادند و حتی از سوی دیگران تا حدی تحقیر هم میشدند. ضمن اینکه جنس صدای من و بهنام هم تا حدودی بم و به هم نزدیک است. در عین حال که من سعی میکردم تا حدود زیادی صدایم را نازک کنم و از لحن خودم فاصله بگیرم و هرگز نخواستم صداسازی بشود.
من جنس بازی بهنام را خوب میشناسم. باور کن وقتی در اینستاگرامم از زبان فردی خواندم بازیام شبیه بهنام شده برایم تعجب برانگیز بود. جالبتر اینکه بدانی خیلیها به من میگویند تو شبیه به امیر جعفری هستی! البته گریم در سریال «شمعدونی» خیلی روی صورت من تاثیرگذار است. |
برای حفظ ۵۰ قسمت جذاب هر شبی در این ژانر پرمخاطب تلویزیونی، چند نکته مهم است، قصه گویی، شوخیها و به خصوص زوج کمدی که اینجا تو و حسن خواهید بود؟ به نظرت این جذابیت و کشش مسئله تا پایان حفظ میشود؟
ـ بله، تازه در قسمتهای اول و دوم ما بیشتر معرفی داشتیم. هر چه بگذرد تازه بگو و مگوهای این دو آدم در میآید و به موقعیتهای کمدی کار کمک میکند.
سکانسهای من و حسن معجونی و من و امیر کاظمی (نقش پسرم) خیلی بامزهتر خواهد بود. البته همه بازیها در این سریال خوب و جذاب در آمده است. در مورد داستان هم بگویم ما در این سریال خط محوری قصه داریم و همین مسئله سریال «شمعدونی» را با دیگر نمونههای مشابه که معمولاً در آن قصهها و موضوعات اپیزودیک روایت میشد متفاوت میکند. حالا کم کم قصهها شکل میگیرد من مطمئنم قصهها جذاب و گیرا خواهد بود.
و در مورد شوخینویسیها و فضای کمدی که از جنس کلام خلق میشود؟
ـ خیلی از شوخیهای ما با گذشت زمان و در تکرار است که در میآید. ضمن اینکه مناسبات ما مناسبات خانوادگی است از طبقه متوسط اجتماع که حجم وسیعی از مخاطبان را در بر خواهد گرفت. من ابتدا خودم خیلی نگران بودم که نقشم در بیاید یا نه، ولی مهراب و پیمان خیلی به من روحیه میدادند. سروش واقعاً هدایت بسیار خوبی برای من داشت و واقعاً باید از ایشان تشکر کنم.
۵۲ قسمت با چنین نقشی در تلویزیون هر شب دیده شدن تو را به بازیگر این ژانر تبدیل میکند. علاقه مندی در ژانر کمدی تلویزیون باقی بمانی یا…
ـ واقعاً هنوز پلان خاصی برای آیندهام در نظر نگرفتم. در انتظار واکنشها و فید بک این کار هستم. خودم هم نمیدانم در آینده چه برنامهای خواهم داشت. امیدوارم مخاطب سریال «شمعدونی» را تا پایان دنبال کند و دوست داشته باشد. ضمن اینکه در حرفه ما، بازیگری، من تنها تصمیم گیرنده نیستم، گاهی باید انتخاب شوی و گاهی باید درست انتخاب کنی. فعلاً تمام توجه و تمرکز من روی سریال «شمعدونی» است و امیدوارم مخاطب از حاصل زحمات این گروه لذت ببرد.
اگر در پایان صحبتی مانده…
ـ ممنون از شما، خوشحالم که با یک هم دانشگاهی قدیمی گپ و گفت خوبی داشتم.
از نظر من شما فوق العاده هستیده هم از نظر بازیگری هم از نظر جذابیت . واقعا تو عمرم اولین بازیگری بودید که بازی کردن شما من را جذب کرد
انصافا که بازیش عالیه به نظر من بیشتر بار سریال رو هوشنگ به دوش میکشه
سلاممن واقعا از بازی آقا محمد نادری خوشم میاد عالی بازی
میکنند صداشون هم خیلی قشنگ ولی من نفهمیدم چرا بعضی از دوستان من
از بازی هوشنگ بدشون میاد!!!
ولی از نظر من نقش آقای محمد نادری فوق العاده است. تبریک به هوشنگ