مصاحبه با زهرا رکوعی مجری اخبار + عکس همسرش علیرضا نادری
معمولا شبها او را در شبکه ۳ سیما، با شور و انرژی خاصی در بخش اخبار شبانگاهی ساعت ۲۲ میبینیم.
معتقد است در سالیان اخیر سازمان صدا و سیما اعتماد بیشتری نسبت به سالیان گذشته به خانمها پیدا کرده است و از استعدادها و توانایی بانوان ایرانی در بخشهای خبری به خوبی استفاده میکند.زهرا رکوعی نیز تاکنون موفق به کسب مقامهای درخشانی در حوزههای خبری شده است و با اینکه هنوز بسیار جوان است، اما تجربیات گرانبهایی را در طول این سالها در زمینه خبر کسب کرده است.
چه شد که جذب گویندگی خبر شدید؟
در سال ۷۸ زمانی که ۱۷ سال داشتم، اطلاعیهای را در روزنامه دیدم مبنی بر اینکه باشگاه خبرنگاران جوان تاسیس شده است و از افراد علاقهمند ثبتنام میکند. از آنجا که از کودکی واقعا کار خبرنگاری را دوست داشتم، ضمن اینکه توانایی انجام این کار را هم در خود احساس میکردم، در باشگاه ثبتنام کردم و دورههای مختلف خبری را گذراندم. تا سال ۱۳۸۰ به عنوان خبرنگار سیاسی، اجتماعی، نظامی در باشگاه خبرنگاران جوان فعال بودم، ضمن اینکه در طول این چند سال موفق به کسب چندین مقام در باشگاه خبرنگاران جوان شدم و به عنوان خبرنگار برتر سال ۷۹ و ۸۰، نفر اول جشنواره دفاع مقدس و دومین جشنواره خبر و برنامههای سیاسی و رادیو در سالهای ۸۱ و ۸۲ شناخته شدم و همچنین در سال ۸۰ موفق به دریافت لوح بهترین گزارش انتخاباتی از باشگاه شدم. بعد از آن به رادیو معرفی شدم و به عنوان خبرنگار به مدت ۴-۳ ماه به همراه ۳ نفر دیگر بهصورت آزمایشی شروع به کار کردیم. از میان ۲ نفر در دورههای آزمایشی قبول شدیم و به عنوان گزارشگر تا سال ۸۴ در رادیو مشغول به کار شدم. در سال ۸۴ بخش خبر سیما به من پیشنهاد تست گویندگی داد. با پذیرفتهشدن در تست گویندگی وارد بخش خبر شبکه ۳ شدم.
اولین خبری که خواندید چه بود؟
سال ۸۴ در تاریخی که «حرمین شریفین» در عراق بمبگذاری شد، آن شب اولین شب اجرای من بود و باید این خبر را میخواندم. به شدت دچار استرس شده بودم. یادم است خبرهای بسیار زیادی از عراق به دستمان میرسید و شب پرخبری بود. چون شب اول اجرایم بود، این نگرانی و استرس را در بین اعضای تحریریه هم احساس کردم. به هر حال خبر سنگین بود. بعد از اجرا نوار شاهد را که در سازمان موجود است، دیدم و خوشبختانه از آن استرس و نگرانی در چهرهام خبری نبود.
از نوع گویش خبرخوانی اخبار شبانگاهی و علت تفاوت آن با سایر بخشهای خبری بگویید؟
اخبار شبانگاهی ساعت ۱۰ شب پخش میشود. مردم معمولا آن ساعت از کار روزانه به خانه برگشتهاند و یا در حال صرف شام و استراحت هستند. از طرفی هم دوست دارند که در جریان آخرین اخبار روز قرار بگیرند. به همین علت ما طی ۱۵ دقیقه بهطور خلاصه و مفید و با نوع ادبیات و کلمات راحت و با ریتم بسیار تند آخرین اخبار را به اطلاع مردم میرسانیم.
چرا تند؟!
خواندن هر خبر را برای گوینده ۶ ثانیه در نظر میگیرند. به همین علت ما مجبور هستیم خیلی سریع این اخبار را بخوانیم. در عین حال باید طوری خبر را مدیریت کنیم که مخاطب متوجه شود که چه میگوییم. به همین علت برخی از دوستان که من را بیرون میبینند، میگویند که چقدر تند خبر میخوانید یا اینکه نفست نمیگیرد آنقدر تند اخبار را میخوانی و … چارهای نداریم اگر قرار باشد که هر خط را بیشتر از ۶ ثانیه بخوانیم، از تصاویر عقب میافتیم.
در مقام گوینده این بخش خبری، چه معایب و مزیتهایی را بر این تندخواندن میبینید؟
یکی از ایرادات تند خواندن این است که به گوینده فشار میآورد باید یاد بگیرد چگونه نفسگیری کند و از طرفی هم نگران است، از تصویر عقب نماند یا در حین خواندن خبر تصویر عوض نشود، چون بخش خبری ما بهگونهای است که همه بخشهای آن از تصاویر تشکیل شده و اگر گوینده عقب بیفتد بینندهای که تازه تلویزیون را روشن کرده تصویری که میبیند با خبری که میشنود متفاوت میشود. بعضی از بینندگان معتقدند یکی دیگر از معایب این نوع خبرخوانی به این است که به مخاطب خیلی فرصت فکر کردن داده نمیشود.
گاهی اوقات در خواندن بعضی خبرهای خارجی لحن خواندن خبر بیشتر شبیه متلکگویی به آن شخصیت یا خبر است، آیا این سیاست اخبار شبانگاهی است. یا تابع سلیقه اخبارگو است؟
بهنظر من یک گوینده موفق کسی است که همه اخبار را مثل هم و با یک ریتم نخواند، چون در آن صورت حوصله مخاطب سر میرود. مثلاً خواندن خبر فوت «قیصر امینپور» مسلماً با خواندن خبر بعدی آن که یک حادثه بود و یا خبر قبلی آن که سیاسی بود باید متفاوت باشد. گاهی اوقات هم پیش میآید که من خبرها را متناسب با آنچه که سردبیر برای من نوشته است، میخوانم.گاه در بعضی از خبرها از ضربالمثلها استفاده میشود مثل دست از پا درازتر که به کرّات در اخبار خارجی شنیده میشود.به این دلیل است که برایم در آن خبر نوشته شده است.
یعنی نویسندهای برای این قبیل مثلها وجود دارد؟
همانطور که یک روزنامه، خبرنگار دارد، سردبیر دارد ما هم سردبیر و دبیر خبر داریم. علاوه بر اینکه گوینده خبر هستم دبیر خبر این بخش هم هستم یعنی در پشت صحنه هم فعالیت میکنم. دبیر خبر، وقتی خبرها را تنظیم میکند آنها را برای سردبیر از طریق سیستم کامپیوتری ارسال میکند سردبیر در واقع خبرها را تنظیم نهایی میکند، ویرایش نهایی را انجام میدهد در واقع من روی آنتن از خودم نمیگویم دست از پا درازتر، بلکه این مثل در خبر برای من نوشته شده است.
چرا این ضربالمثلها دایره گستردهای ندارد و محدود هستند. خط قرمزی وجود دارد؟
خیلی وقتها این لفظی که ما در اخبار بهکار میبریم در اصل خبر آمده است و شاید اصلاً سردبیر هم هیچ دخل و تصرفی روی اضافه کردن کلمات نداشته باشد اما اگر قرار باشد خودمان چیزی را به خبر اضافه کنیم چارچوب خاصی را در این موارد داریم.
آیا سازمان صدا و سیما دورههایی برای به روز کردن گویندگان برنامهریزی کرده است؟
بله، معمولاً دانشگاه صدا و سیما دورههای آموزشی برای گویندگان میگذارد اما یکی دیگر از سیاستهای سازمان این است که تلاش میکند گویندهها به عنوان دبیر خبر هم حضور داشته باشند. اتفاقاً چند وقت پیش با آقای «بابان» که صحبت میکردیم، ایشان میگفتند یکی از نقاط قوت بخش اخبار شبانگاهی این است که خود شما به عنوان دبیر خبر فعالیت میکنید.
طی سالهای اخیر حضور خانمها در بخشهای خبری بیشتر شده است و …
اعتماد سازمان نسبت به تواناییهای بانوان در سالهای اخیر واقعا بیشتر شده است، همه به این باور رسیدهاند که خانمها هم دارای توانایی و استعدادهای زیادی برای اجرای خبر هستند.
یک اجرای پرانرژی چقدر از خبرگو انرژی میگیرد؟
زمانی که قصد داشتم گویندگی را شروع کنم، تعدادی از گویندگان باسابقه رادیو و حتی تلویزیونی به من گفتند: «رکوعی روی آنتن همیشه سعی کن خودت باشی.»
از دوران کودکی شخصیتی شیطان و پرانرژی داشتم و اصولا انسان شادی هستم و در این مورد واقعا خدا را شکر میکنم. از طرفی شبکه سوم، شبکه جوان است و جوان هم پرانرژی و شادابی، میطلبد کسی که مجری این شبکه میشود همانقدر جوان و پرانرژی باشد تا بتواند به خوبی با مخاطب ارتباط برقرار کند، در عین حال یکی دیگر از سیاستهای اخبار شبانگاهی پرانرژی بودن و شاداب بودن است.
بخش اخبار شبانگاهی به عنوان پربینندهترین بخش خبری بعد از بخش خبری ۲۱ شناخته شده است، در مقام گوینده این بخش خبری فقط سیاستهایی که ذکر کردید را عامل موفقیت این برنامه میدانید؟
در موفقیت یک برنامه همه عوامل دست به دست هم میدهند. مجری، خبرها، شیوه خبرخوانی، ریتم خبر، ساعت پخش و حتی شبکهای که برنامه از آن پخش میشود مانند حلقههای یک زنجیر است که همه به هم متصل هستند و باعث جذب مخاطب میشوند.
آیا در منزل برنامه را برایتان ضبط میکنند تا…
از سال ۸۴ که گویندگی را شروع کردم تا به امروز، هر شبی که اجرا دارم در خانه فیلمها را برایم ضبط میکنند، حتی اگر یک شب هم شرایط فراهم نشود از فیلم شاهد سازمان استفاده میکنم. اجرایم را میبینم تا ایراداتم را پیدا کنم. حتی خیلی وقتها از پدر و مادر و همسرم میپرسم که مثلا امشب چطور بودم، امشب خبرها را خوب خواندم و …
ظاهرا با همسرتان همکار هستید؟
بله، آقای علیرضا نادری نیز تهیهکننده و مجری شبکه سه هستند .
ممکن است روزی برسد که گویندگی خبر را کنار بگذارید و به شغل دیگری بپردازید؟
چو فردا شود فکر فردا کنیم.
دوست داشتید به جای اینکه گوینده خبر باشید خودتان سوژه خبری میشدید؟
فکر کنم همین الان هم سوژه خبری شدهام.
پیش آمده که در حین خواندن خبر توپوق بزنید؟
توپوقی که واقعا توپوق باشد را یادم نمیآید.
از اضطراریترین شرایطی که خبر خواندید بگویید. نامه آقای احمدینژاد به جورج بوش را به خاطر دارید؟
آن شب گوینده خبر من بودم. نامهای که برای ما آمده بود در استودیوی خبر ۲۱ بود و آقای حیدری داشتند آن را میخواندند. از نامه هم یک نسخه برای ما فکس شده بود. از آنجایی که تمام استودیوهای خبری در یک استودیو هستند و هر کدام در گوشهای دکور خود را تعبیه کردهاند آن شب قرار شد تمام خبرها حذف شود و فقط نامه خوانده شود. من هم استرس این را داشتم که از نامه فقط یک نسخه است و مانده بودم چهکار کنم.
در پخش خبر جایی داریم به نام کابین. سردبیر به من گفت داخل کابین بروم و خبر را بخوانم. من به کابین رفتم و شروع به خواندن نامه کردم. با توجه به اینکه نامه طولانی بود و ما در یکربع نمیتوانستیم تمام آن را بخوانیم در حینی که من نامه را میخواندم و عکس آقای احمدینژاد روی آنتن بود سردبیر کنار من ایستاده بود و قسمتهای مهم نامه را برای من علامت میزد که حتما بخوانم،یعنی وقتی من یک صفحه را تا آخر میخواندم صفحه بعدی را که سردبیر آن را تنظیم خبری کرده بود از دست وی میگرفتم و میخواندم. گاهی اوقات به دلیل زنده بودن و اهمیت خبرها و مهمترین ارزش خبری آن یعنی تازه بودن، پیش میآید که وقتی داخل استودیو میرویم تازه صفحه به صفحه خبر به دستمان میرسد.
تلخترین خاطرهای که تا به حال در این عرصه تجربه کردید چیست؟
تلخترین خاطرهام مربوط میشود به سقوط هواپیمای C-۱۳۰. با اکثر بچههایی که در آن هواپیما بودند، همکار بودم. وقتی خبر سقوط هواپیما را به من دادند اصلا نفهمیدم خودم را چگونه به شهرک توحید رساندم. باور کنید سختترین روز کاریام از سال ۷۸ تاکنون چه در حیطه خبرنگاری و چه در حیطه گویندگی همان روز بود. در آن زمان هنوز گزارشگر رادیو بودم و باید از این حادثه گزارش زنده تهیه میکردم و باور کنید از شدت ناراحتی بهقدری پاهایم سست شده بود که قادر نبودم روی پا بایستم.
منبع: تهران امروز