سولماز غنی و همسرش در خارج از کشور + عکس
سولماز غنی و همسرش علی رحیمی از زوجهای جوانی هستند که ارتباطشان را از همان ابتدای آشنایی بر پایه محبت و حس خوبشان نسبت به یکدیگر بنا کردهاند
سولماز غنی Solmaz Ghani بازیگر سریال دردسرهای عظیم ، متولد ۱۳۵۶ در تهران می باشد . وی با فیلم ” اتانازی ” وارد سینما شد و با سریال ” سرنوشت ” به شهرت رسید.
وی در سال ۸۰ با فیلم اتانازی به کارگردانی رحمان رضایی وارد دنیای بازیگری شد. سپس در سال ۸۱ در فیلم تیک آف ، به کارگردانی و نویسندگی آرش معیریان ، بازی کرد. مجموعه تلویزیونی معروف و پر طرفدار تب سرد به کارگردانی علیرضا افخمی در سال ۸۲ تجربه بعدی این بازیگر جوان می باشد؛ او در همان زمان در سریال هزاران چشم به کارگردانی کیانوش عیاری بازی کرد.
اما چیزی که باعث شهرت او شد، نقش آفرینی در سریال سرنوشت به کارگردانی محمدرضا زهتابی در سال ۸۶ بود. سریال پنج کیلومتر تا بهشت به کارگردانی علیرضا افخمی در سال ۹۰ و سریال سقوط آزاد به کارگردانی علیرضا امینی از دیگر کارهای این بازیگر می باشد. سولماز غنی نیز به تازگی به گروه بازیگران دردسرهای عظیم ۲ پیوسته است.
زندگی زناشویی بر پایه تفاهم، محبت و گذشت بنا میشود و وقتی زوجی یکدیگر را دوست داشته و زاویه نگاهشان به زندگی همسو و یکسان باشد، قطعا در کنار هم خوشبخت و شاد خواهند بود. سولماز غنی و همسرش علی رحیمی از زوجهای جوانی هستند که ارتباطشان را از همان ابتدای آشنایی بر پایه محبت و حس خوبشان نسبت به یکدیگر بنا کردهاند و حالا هم که سه سال از شروع زندگی مشترکشان میگذرد، خوشبخت و راضی هستند و از بودن در کنار هم لذت میبرند.
سولماز غنی و همسرش هر دو هنرمند هستند و عاشقانه شغلشان را دوست دارند و به گفته خودشان عشق و انگیزهشان نسبت به کار، زندگیشان را هم پر از شور و انرژی کرده است. در این شماره میزبان این زوج جوان شدیم و از آنها درباره راز و رمز ارتباط خوب و موفقشان پرسیدیم و درمورد خاطرات مشترک، شغلهای جذاب و برنامههایشان برای آینده گپ زدیم.
آشنایی در نمایش خصوصی یک فیلم
سولماز غنی: شقایق فراهانی فیلمی بازی کرد به نام «تجریش ناتمام» که فرصت اکران پیدا نکرد اما شقایق دوست داشت فیلم دیده شود؛ به همین خاطر اکرانی خصوصی در خانهاش برگزار کرد و فیلم را برای دوستان و همکاران نمایش داد. علی هم مانند من از دوستان شقایق بود و ما اولینبار آنجا یکدیگر را دیدم و با هم آشنا شدیم. خلاصه شروع آشناییمان از آن شب بود و حدود سه، چهار ماه پس از آشنایی هم همدیگر را میدیدیم و معاشرت داشتیم. پس از این مدت به هم علاقهمند شدیم و شکل رابطهمان جدیتر شد و حالا هم که رسیدیم به اینجا. (میخندد)
کنار همسرم خوشحالم
سولماز غنی: ازدواجمان هم عاشقانه بود و هم عاقلانه. شاید بخش عاشقانه قضیه حتی پررنگتر بود چون من هیچوقت خیلی اهل این نیستم که چنین ارتباطاتی را صرفا از نظر منطقی و عقلانی بسنجم. در چنین ارتباطاتی بهتر است آدم به حس و دلش اعتماد کند و من هم چنین کاری کردم. شیوه ورود آدمها و سِمتشان در زندگی شما فرق دارد و به همان نسبت احساسات شما هم متفاوت است؛ مثلا کسانی در زندگی شما هستند که دوستانتان محسوب میشوند یا از آشنایان هستند ولی وقتی شخصی وارد زندگیتان میشود که قصد ازدواج با او را دارید همهچیز خیلی حسی میشود.
من به حس خوبی که از علی گرفتم خیلی اعتماد کردم. علی مجموعهای بود از چیزهایی که من خیلی دوست داشتم و در کنارش حالم خوب بود و هست و متوجه شدم در کنار او به من خوش میگذرد و خوشحال هستم و دوستش دارم. در بسیاری از مسائل زندگی نگاهمان شبیه هم است؛ هرچند که اختلافنظرهایی هم وجود دارد اما همیشه بخش تفاهمآمیز نگاهمان به زندگی و مسائل مختلف سنگینتر است.
علی رحیمی: همانطور که سولماز اشاره کرد، افکار و احساساتمان به هم نزدیک بود و پس از کمی معاشرت به این نتیجه رسیدیم که مدل زندگی و نگاهمان به دنیا خیلی شبیه هم است و میتوانیم کنار یکدیگر زندگی خوبی داشته باشیم.
حجاب سولماز غنی در خارج از کشور
_مرگ. وزندگی هرساعت یکبار این است دوزخ.فرجام فراموشی خود یافرنگ