زندگینامه حضرت علی اکبر (ع) / شهادت و فضایل

0

حضرت علی بن الحسین (علی اکبر (ع)) فرزند بزرگ امام حسین در ۱۱ شعبان سال ۳۳ هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود. مادر بزرگوار وی لیلا دختر ابی مره است . لیلا برای امام حسین پسری آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیه ترین کس به رسول خدا ، رویش روی رسول، گفتگویش گفتگوی رسول خدا ، هر کسی که آرزوی دیدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست، تا آنجا که پدر بزرگوارش می فرماید “هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم”؛ به همین جهت روز عاشورا وقتی اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد، امام حسین چهره به آسمان گرفت و گفت “اللهم اشهد علی هؤلاء القوم فقد برز الیهم غلام اشبه الناس برسولک محمد خلقا و خلقا و منطقا و کنا اذا اشتقنا الی رؤیه نبیک نظرنا الیه…”

علی اکبر الگوی جوانان

یکى از بارزترین نمونه‌هاى کمال و اسوه‌هاى پاکى و مردانگى، حضرت «على اکبر (علیه السلام)» شهید بزرگ حماسه عاشورا و فرزند بافضیلت سیدالشهدا (علیه السلام) است. سزاوار است که از رهگذر آشنایى با شخصیت و ویژگى‌هاى این جوان برومند و رشید و با صلابت، از او درس جوان‌مردى و مقاومت و ایمان و ادب بیاموزیم و نسلى را تربیت کنیم که پویاى راه نورانى آن شهید باشد.

تربیت شایسته امام حسین (علیه السلام) سبب شد تا على اکبر به بهترین صفات کمال آراسته شود. عواملى همچون: اصالت خانوادگى، تربیت و وراثت، کسب علم و فضایل که از عناصر تشکیل دهنده شخصیت هر کس است، در وجود و زندگى او فراهم بود. خلق و خوى او و رفتار و حرکات و ادب و متانتش در حد اعلاى برجستگى و درخشندگى بود؛ آن‌گونه که گفته و نوشته‌اند، رفتارش حرکات و رفتار پیامبر خداصلى الله علیه وآله را در ذهن‌ها زنده مى‌کرد. على اکبر شاخه‌اى از آن شجره طیبه و ریشه پاک بود و وارث همه خوبى‌هاى خاندان عصمت و طهارت به شمار مى‌رفت.

خواب امام حسین و رفتار حضرت علی اکبر

در سرزمین ثعلبه هنگام ظهر امام حسین(ع) اندکی خوابید و وقتی بیدار شد فرمود: در خواب هاتفی را دیدم که می‏گفت: شما به شتاب می‏روید و مرگ شما را با شتاب به بهشت می‏برد. علی اکبر(ع) که چنین سخنی را از پدر شنید گفت: پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟ امام حسین(ع) فرمود: آری به خدا قسم ما بر حق هستیم. علی اکبر عرضه داشت در این صورت ما از مرگ باکی نداریم و امام حسین(ع) که از استقبال فرزندش شاد شده بود بیان داشت: فرزندم خدا به تو جزای خیر دهد.

اولین شهید عاشورا از بنی هاشم

حضرت علی اکبر اولین شهید عاشورا از بنی هاشم بود. شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر و رزم آوری و بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. سخنان و فداکاریهای وی نیز به خوبی مؤید این مطلب است.

وقایع کربلا شهادت حضرت علی اکبر شعر حضرت علی اکبر زندگینامه امام حسین خواهر و برادر حضرت علی اکبر حضرت علی اکبر Imam Husayn ashura

شهادت حضرت علی اکبر

روز عاشورا پس از شهادت یاران امام، اولین کسی که اجازه میدان طلبید تا جان را فدای دین کند، او بود. اگر چه به میدان رفتن او بر اهل بیت و بر امام بسیار سخت بود، ولی از ایثار و روحیه جانبازی او جز این انتظار نبود. وقتی به میدان می ‏رفت، امام حسین در سخنانی سوزناک به آستان الهی، آن قوم ناجوانمرد را که دعوت کردند ولی تیغ به رویشان کشیدند، نفرین کرد. علی اکبر چندین بار به میدان رفت و رزمهای شجاعانه ‏ای با انبوه سپاه دشمن داشت. پس از شهادت، امام حسین صورت بر چهره خونین حضرت علی اکبر نهاد و دشمن را باز هم نفرین کرد.

مرقد مطهر حضرت علی اکبر

حضرت علی اکبر، نزدیکترین شهیدی است که با امام حسین دفن شده است. مدفن او پایین پای اباعبد الله الحسین قرار دارد و به این خاطر ضریح امام شش گوشه است.

حضرت علی اکبر (ع) فرزند ابی عبدالله الحسین(ع) بنا به روایتی در یازدهم شعبان،(۱)سال۴۳ قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود.

پدر گرامی اش امام حسین بن علی بن ابی طالب (ع) و مادر محترمه اش لیلی بنت ابی مرّه بن عروه بن مسعود ثقفی است.(۲)

او از طایفه خوش نام و شریف بنی هاشم بود . و به بزرگانی چون پیامبر اسلام(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س)، امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع) و امام حسین (ع) نسبت دارد .

ابوالفرج اصفهانی از مغیره روایت کرد: روزی معاویه بن ابی سفیان به اطرافیان و هم نشینان خود گفت: به نظر شما سزاوارترین و شایسته ترین فرد امت به امر خلافت کیست؟ اطرافیان گفتند: جز تو کسی را سزاوارتر به امر خلافت نمی شناسیم! معاویه گفت: این چنین نیست.

بلکه سزاوارترین فرد برای خلافت، علی بن الحسین(ع)است که جدّش رسول خدا(ص) می باشد و در وی شجاعت و دلیری بنی هاشم، سخاوت بنی امیه و فخر و فخامت ثفیف تبلور یافته   است. (۳)

نقل است روزی علی اکبر(ع) به نزد والی مدینه رفته  و از طرف پدر بزرگوارشان پیغامی را خطاب به او میبرد، در آخر والی مدینه از علی اکبرسئوال کرد نام تو چیست؟ فرمود: علی سئوال نمود نام برادرت؟ فرمود: علی آن شخص عصبانی شد، و چند بار گفت: علی، علی، علی، « ما یُریدُ اَبُوک؟ » پدرت چه می خواهد، همه اش نام فرزندان را علی می گذارد، این پیغام را علی اکبر(ع) نزد اباعبدالله الحسین (ع) برد، ایشان فرمود : والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به  من عنایت کند نام همه ی آنها را علی می گذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا، نماید نام همه ی آنها را نیز فاطمه می گذارم.

 درباره شخصیت علی اکبر(ع) گفته شد، که وی جوانی خوش چهره، زیبا، خوش زبان و دلیر بود و از جهت سیرت و خلق و خوی و صباحت رخسار، شبیه ترین مردم به پیامبر اکرم(ص) بود و شجاعت و رزمندگی را از جدش علی ابن ابی طالب (ع) به ارث برده و جامع کمالات، محامد و محاسن بود. (۴)

در روایتی به نقل از شیخ جعفر شوشتری در کتاب خصائص الحسینیه آمده است: اباعبدالله الحسین هنگامی که علی اکبر را به میدان می فرستاد، به لشگر خطاب کرد و فرمود:

« یا قوم، هولاءِ  قد برز علیهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله.…… ای قوم، شما شاهد باشید، پسری را به میدان می فرستم، که شبیه ترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول الله (ص) است بدانید هر زمان ما دلمان برای رسول الله(ص) تنگ می شد نگاه به وجه این پسر می کردیم.

بنا به نقل ابوالفرج اصفهانی، آن حضرت درعصر خلافت عثمان بن عفان (سومین خلیفه راشدین) دیده به جهان گشود.(۵)

این قول مبتنی بر این است که وی به هنگام شهادت بیست و پنج ساله بود. در برخی روایات هم سن ایشان را ۲۸ ساله ذکر کرده اند، وی در مکتب جدش امام علی بن ابی طالب (ع) و در دامن مهرانگیز  پدرش امام حسین(ع) در مدینه و کوفه تربیت و رشد و کمال یافت.

امام حسین (ع) در تربیت وی و آموزش  قرآن ومعارف اسلامی و اطلاعات سیاسی و اجتماعی به آن جناب تلاش بلیغی به عمل آورد و از وی یک انسان کامل و نمونه ساخت و شگفتی همگان، از جمله دشمنانشان را بر انگیخت.

به هر روی علی اکبر(ع) در ماجرای عاشورا حضور فعال داشت و در تمام حالات در کنار پدرش امام حسین(ع)بود و با دشمنانش به سختی مبارزه می کرد. شیخ جعفر شوشتری در خصائص نقل می کند: هنگامی که اباعبد الله الحسین علیه السلام در کاروان خود حرکت به سمت کربلا می کرد، حالتی به حضرت(ع) دست داد بنام نومیه و در آن حالت مکاشفه ای برای حضرت(ع) رخ داد، از آن حالت که خارج شد استرجاع کرد: و فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون » علی اکبر(ع) در کنار پدر بود، و می دانست امام بیهوده کلامی را به زبان نمی راند، سئوال نمود، پدرجان چرا استرجاع فرمودی؟: حضرت بلادرنگ فرمود: الان دیدم این کاروان می رود به سمت قتلگاه و مرگ درانتظار ماست، علی اکبر(ع) سئوال نمود: پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟ حضرت فرمود: آری ما بر حق هستیم. علی اکبر (ع) عرضه داشت: پس از مرگ باکی نداریم،

گفتنی است، با این که حضرت علی اکبر(ع) به سه طایفه معروف عرب پیوند و خویشاوندی داشته است، با این حال در روز عاشورا و به هنگام نبرد با سپاهیان یزید، هیچ اشاره ای به انتسابش به بنی امیه و ثفیف نکرد، بلکه هاشمی بدون و انتساب به اهل بیت(ع) را افتخار خویش دانست و در رجزی چنین سرود:

أنا عَلی بن الحسین بن عَلی نحن  بیت الله آولی یا لنبیّ

أضربکَم با لسّیف حتّی یَنثنی ضَربَ غُلامٍ هاشمیّ عَلَویّ

وَ لا یَزالُ الْیَومَ اَحْمی عَن أبی تَاللهِ لا یَحکُمُ فینا ابنُ الدّعی

وی نخستین شهید بنی هاشم در روز عاشورا بود و در زیارت شهدای معروفه نیز آمده است:السَّلامُ علیکَ یا اوّل قتیل مِن نَسل خَیْر سلیل. (۷)    

علی اکبر(ع) درنبرد روز عاشورا دویست تن از سپاه عمر سعد را در دو مرحله به هلاکت رسانید و سرانجاممرّه بن منقذ عبدی بر فرق مبارکش ضربتی زد و او را به شدت زخمی نمود. آن گاه سایر دشمنان، جرأت و جسارت پیدا کرده  و به آن حضرت هجوم آوردند و وی را آماج تیغ شمشیر و نوک نیزه ها نمودند و مظلومانه به شهادتش رسانیدند.

امام حسین(ع) در شهادتش بسیار اندوهناک و متأثر گردید و در فراقش فراوان گریست و هنگامی که سر خونین اش را در بغل گرفت، فرمود:
ولدی علی عَلَی الدّنیا بعدک العفا.(۸)
(فرزندم علی ،دیگر بعد از تو اف بر این دنیا)

در مورد سنّ شریف وی به هنگام شهادت، اختلاف است. برخی می گویند هجده ساله، برخی می گویند نوزده ساله  و عده ای هم می گویند بیست و پنج ساله بود.(۹)

اما از این که وی از امام زین العابدین(ع)، فرزند دیگر امام حسین(ع) بزرگتر یا کوچک تر بود، اتفاقی میان مورخان و سیره نگاران نیست. روایتی از امام زین العابدین(ع) نقل شده که دلالت دارد بر این که وی از جهت سن کوچک تر از علی اکبر(ع) بود. آن حضرت فرمود: کان لی اخ یقال له علیّ اکبر منّی قتله الناس …(۱۰)

مقبره حضرت علی اکبر علیه السلام  در کربلای معلی پایین پای اباعبدالله الحسین علیه السلام است و در سلام زیارت عاشورا منظور از وعلی علی ابن الحسین ، آقا علی اکبر علیه السلام می باشد.

پی نوشت ها:

۱٫    مستدرک سفینه البحار (علی نمازی)، ج ۵، ص ۳۸۸٫

۲٫    أعلام النّساء المؤمنات (محمد حسون و امّ علی مشکور)، ص ۱۲۶؛ مقاتل الطالبین (ابوالفرج اصفهانی)، ص ۵۲٫

۳٫    مقاتل الطالبین، ص ۵۲؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج ۱، ص ۳۷۳ و ص ۴۶۴٫

۴٫    منتهی الامال ، ج ۱، ص.

۵٫    مقاتل الطالبین، ص ۵۳٫

۶٫    منتهی الآمال، ج ۱، ص ۳۷۵؛ الارشاد (شیخ مفید)، ص ۴۵۹٫

۷٫    منتهی الآمال، ج ۱، ص ۳۷۵٫

۸٫    همان.

۹٫    همان و الارشاد، ص ۴۵۸٫

۱۰٫ نسب قریش (مصعب عبن عبدالله زبیری)، ص ۸۵، الطبقات الکبری (محمد بن سعد زهری)، ج ۵، ص ۲۱۱٫

فضایل حضرت علی اکبر(ع)

بعضی افرادبرروی بیوگرافی شخصیتهابسیارمانور می دهند. مابه این مسائل چندان اهمیت نمی دهیم. مثلا در مورد امام سجاد(ع) می گویند زن ایشان ایرانی بوده؛ اما اولا اختلاف روایت است. شهید مطهری این مسئله راتایید نمی کنند ودکترجعفرشهیدی درکتاب زندگانی امام سجاد(ع) دلایلی بررداین مسئله راآورده است.

درموردزندگانی حضرت علی اکبر(ع) نیزاختلاف است مثلا سن ایشان را برخی زیر۲۰سال وبرخی ۲۵ یا ۲۷ یا ۲۹ سال نوشته اندوبرخی گفته اند نام مادر ایشان آمنه است وبرخی گفته اند شهربانو و برخی گفته اند لیلا

است.

مهم فضایل اخلاقی و روحی ایشان است

شمایل حضرت علی اکبر:

ایشان چهره ای نورانی وپیشانی پهن داشتند که موهای ایشان ازروی نرمه ای گوش بیشترنبوده این خصوصیات ظاهری ایشان است که خصوصیات ظاهری برای ما نسبت به خصوصیات اخلاقی ازدرجه اهمیت کمتری برخورداراست

فضایل حضرت علی اکبر(ع):

نمود حضرت علی اکبر(ع)وحضرت اباالفضل(ع) درصحنه ی کربلاست مورخین نقل کرده اندزمانی که لشکرعمر سعد چهره ی بابرکت حضرت رادیدندگفتند(فتبارک الله احسن الخالقین) این قدر حضرت علی اکبرشبیه پیامبر(ص)بودندکه لشکرعمرسعدگمان کردند پیامبر(ص)است که حضرت علی اکبر(ع)فرمود:اناعلی بن الحسین بن علی(ع)وبعدبحث ولایت وتوحید راعنوان کردوفضایل امام حسین(ع)راتوصیف فرمود فضایل حضرت علی اکبر(ع)به قدری بودکه درزیارت عاشورابه ایشان سلام داده شده السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین لفظ علی بن الحسین اشاره به وجود بابرکت حضرت علی اکبر(ع)دارد و قبرحضرت نیز پایین قبرامام حسین(ع) است. برای روشن فضایل حضرت به معرفی  جعفرکذاب می پردازیم جعفرکذاب فرزند امام هادی(ع) بود که به دروغ ادعای نبوت کردوخودرابه جای امام زمان(عج)معرفی کردپس می رساندکه درست است که پدرجعفر معصوم بودامام جعفر کذاب شدوادعای امامت کردپس اگربگوییم فضایل حضرت علی اکبر(ع)فقط به خاطراین بوده که فرزندامام حسین(ع)بوده درست نیست لذاحضرت علی اکبر(ع) خودشان خودسازی داشته اندوشرایط مساعدبوده ولقمه حلال خورده اند ولی مهم اختیار انسان است حضرت به اختیارخود اینگونه شده بودند وبه همین دلیل امام حسین در وصف ایشان فرمودند:

« اللهم اشهدعلی هولاءالقوم فقدبرزعلیهم غلام اشبه الناس خلقاوخلقاومنطقابرسولک » خدایا شاهد باش بر این قوم به سوی آنها آشکار می شود پسری که شبیه ترین فرد از نظر ظاهر واخلاق وگفتار به پیامبر(ص) است.

درنظربگیریم که خلقت پیامبرهیچ نقصی نداشته وحضرت علی اکبر(ع)شبیه ترین فردبه پیامبر(ص)بوده پیغمبری که قرآن درمورداخلاق ایشان فرموده:

انک لعلی خلق عظیم حضرت علی اکبر(ع) ازنظراخلاق هم شبیه ترین فردبه پیامبر(ص)بوده است ازنظرمنطق هم شبیه ترین فردبه پیامبر(ص) بوده گفتارپیامبربه فرموده ی قرآن ازروی هوای نفس نبوده امام حسین دروصف علی اکبرفرمود:علی اکبرشبیه ترین فرد از نظر گفتار به پیامبراست یعنی ماینطق علی الهوی (بدون هوای نفس)است ودرادامه فرمود:وکنااذاشفقناالی بنیک نظرناالی وجهه خدا این پسررابا این ویژگی به میدان می فرستم هرگاه دلمان برای پیامبرتنگ می شدبه جمال اونگاه می کردیم.

علی رغم اینکه برامام حسین(ع)بسیار سخت گذشت امام حتی یک کلمه نمی گوید که عدم رضایت بر خداوند را برساند طبق آیه قرآن معصوم هم احساس دارد چرا که می فرماید:

انابشر مثلکم یوحی الی پیامبرفرمودمن هم بشری مثل شما هستم پس امام حسین(ع)نیز احساس داردولی چون  می داند رضای خدادراین بوده ناراضی نیست.

حضرت علی اکبر(ع)اولین شهید بنی هاشم درصحنه ی کربلا بود. حضرت علی اکبر(ع)چنان مقام ویژه ای نزد امام حسین (ع) داشت که هیچ گاه نفرین نکرده بودبعدازشهادت حضرت علی اکبر(ع)برلشکریان یزید نفرین کرد وفرمود:

قطع الله رحمک ونفرین کرد که خداعمرسعدرامقطوع النسل کند که مقطوع النسل هم شد از حضرت علی اکبر(ع)الگو بگیریم جوان باید گفتار و رفتار و اخلاقی شبیه حضرت علی اکبر(ع)داشته باشدحضرت علی اکبر(ع)ازنظرشجاعت بی نظیربودوشهادت راسعادت می دانست و از مرگ هراسی نداشت و امام حسین(ع)فرمود:لااری الموت الا سعاده والحیاه مع الظالمین الابرما(من مرگ راجزسعادت نمی بینم وحیاه باظالمین راجزذلت نمی بینم )

روزی معاویه درجمعی نشسته بودو پرسیدچه کسی به خلافت برازنده تراست گفتند معاویه بن ابوسفیان معاویه گفت:ای دغل بازان چاپلوس خودتان می دانید که دروغ می گویید بما اولی الناس بهذا الامر علی بن الحسین بن علی جده رسول الله (شایسته ترین فردبرای خلافت علی بن الحسین بن علی (علی اکبر)که جد اورسول الله است می باشد)در ادامه سخنش معاویه گفت:

و فیه شجاعه بنی هاشم و سخاه بنی امیه و… ثقیف (شجاعت بنی هاشم و سخاوت بنی امیه و خوش رویی قبیله ثقیف را دارد).

در وصف فضایل حضرت علی اکبر(ع)همین بس که دشمنان مدحش کردند چه رسد به دوستان.

  على بن الحسین (على اکبر)

کنیه اش ابوالحسن ، مادرش لیلى دختر ابى مره بن مسعود ثقفى ، و مادر لیلى میمونه دختر ابوسفیان بود، و مادر میمونه دختر ابى العاص بن امیه بوده است . على اکبر نخستین کسى بود که از بنى هاشم در معرکه کربلا به شهادت رسید.
محمد بن محمد بن سلیمان به سندش از مغیره براى من حدیث کرد که روزى معاویه به اطرافیان خود گفت : چه کسى در این زمان سزاوارتر به خلافت است ؟ گفتند، تو معاویه گفت : نه سزاوارترین مردم به خلافت على بن الحسین است که جدش رسول خدا صلى الله علیه و آله است و در او گرد آمده شجاعت بنى هاشم ، سخاوت بنى امیه ، زیبائى قبیله ثقیف .

یحیى بن حسن علوى و دیگر از طالبین گفته اند: آن على بن الحسین که در کربلا کشته شد مادرش کنیزى بود. ام ولد و آنکه مادرش لیلى بود فرزند دیگر حضرت بود و او جد یحیى بن الحسن و سایر کسانى است که نسبشان به حسین بن على علیه السلام مى رسد.
در مدح على بن الحسین اشعار زیر را گفته اند:

لم تر عین نظرت مثله
من محتف یمشى و من ناعل
یغلى بنى ء اللحم حتى اذا
انضج لم یغل على الاکل
کان اذا شبت له ناره
یوقدها بالشرف القابل
کمیما یراها بائس مرمل
او فرد حى لیس بالاهل
اعنى ابن لیلى ذا السدى و الندى
اعنى ابن بنت احسب الفاضل
لا یوثر الدنیا على دینه
و لا یبیع الحق بالباطل

۱٫ هیچ دیده اى مانند او را در میان پابرهنگان و کسانى که کفش به پا دارند ندیده اند.
۲٫ گوشت نیم پخته را قبل از حضور میهمان نیک مى پزد تا پخته گردد و براى خوردن گران و گلوگیر نباشد و نیز در حضور میهمان نجوشد تا وى به انتظار بنشیند.
۳٫ هر گاه براى راهنمایى گذر کنندگان آتشى برافرزود در مرتفعترین نقاط یا آشکارا مى افروزد و روشن مى کند ( عرب را رسم بود که در بیابان در اطراف خیمه خویش ‍ براى راهنمایى مهمانان آتشى بر مى افروختند و مهمانان را از دور راهنمایى مى شدند.)
۴٫ تا هر مستمند بینوایى و یا در از عشیره و درمانده اى آن را ببیند ( و خود را بدو برساند و در سایه کرم و خانه جودش ‍ به آسایش زندگى کند).
۵٫ مقصود من از همه اینها فرزند لیلى آن صاحب جود و کرم است ، یعنى فرزند زنى پاک نهاد و گرانمایه و که حسب او برترین حسب هاست .
۶٫ آن کس که دنیا را بر دین خویش مقدم ندارد و حق را به باطل نفروشد.
على بن الحسین در زمان خلافت عثمان به دنیا آمد، و او از جدش على بن ابیطالب علیه السلام و عایشه نقل کرده که چون ذکر آنها از وضع تدوین این کتاب خارج بود، صرف نظر کردیم .

شبیه‏ترین افراد به پیامبر (ص)

على اکبر نخستین نفر از بنى هشام بود که به میدان جنگ رفت، او ۱۹ سال یا ۱۸ سال یا ۲۵ یا ۲۷ سال داشت، نزد پدر آمد و اجازه طلبید، امام حسین علیه السلام به او اجازه داد، سپس نگاه مایوسانه به اکبرش کرد و دو انگشت اشاره را به طرف آسمان کرد و گفت:

«اللهم کن انت الشهید علیهم، فقد برز الیهم غلام اشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسولک و کنا اذا اشفقنا الى نبیک نظرنا الیه‏». (۱)

على اکبر به میدان آمد و با دشمن مى‏جنگید رجز مى‏خواند:

انا على بن الحسین بن على نحن و بیت الله اولى بالنبى تالله لا یحکم فینا ابن الدعى اضرب بالسیف احامى عن ابى

ضرب غلام هاشمى علوى

ضربات خورد کننده‏اى بر دشمن وارد ساخت، و ۱۲۰ نفر از سوران دشمن را کشت، تشنگى بر آنحضرت چیره شد، نزد پدر برگشت و عرض کرد:

«یا ابه! العطش قتلنى و ثقل الحدید اجهدنى‏».

امام حسین علیه السلام گریه کرد و فرمود: «محبوب دلم صبر کن بزودى رسولخدا صلى الله علیه و اله و سلم تو را سیراب خواهد کرد که بعد از آن هرگز تشنه نخواهى شد».

امام زبان جوانش را در دهان مبارک گذاشت و مکید و انگشتر خود را به او داد و فرمود: آن را در دهان خود بگذار به سوى دشمن برگرد.

على اکبر در حالى که دست از جان شسته و دل به خدا بسته به سوى میدان رفت، و از هر سو بر دشمن حمله کرد، و از چپ و راست بر آنها یورش برد و جماعتى را کشت در این هنگام تیرى به گلویش رسید که گلویش را پاره کرد، آنحضرت در خون خود مى‏غلطید، همچنان تحمل مى‏کرد تا اینکه روحش به گلوگاه نزدیک شد صدا بلند کرد:

یا ابتاه علیک منى السلام هذا جدى رسول الله یقرئک السلام و یقول عجل القدوم الینا.

: «اى پدر! سلام بر تو باد، هم اکنون این جد من رسول خدا صلى الله علیه و اله و سلم به تو سلام مى‏رساند و مى‏فرماید: به سوى ما شتاب کن‏».

«قد سقانى بکاسه الا وفى شربه لا ظما بعدها ابدا».

:«مرا از جام خود سیراب کرد که هرگز بعد از آن تشنه نخواهم شد». (۲)

در روایت دیگر آمد: وقتى که ضربات على اکبر، دشمن را تار و مار کرد، مره بن منقذ عبدى گفت: گناه عرب بر گردن من باشد که اگر این جوان با این وصف بر من بگذرد و من داغ او را بر دل پدرش ننهم، مره بن منقذ با نیزه خود در کمین آنحضرت قرار گرفت و او که گرماگرم جنگ بود، مره چنان نیزه بر او زد که آن بزرگوار به زمین افتاد، دشمنان گرد آنحضرت را گرفتند، فقطعوه باسیافهم: «با شمشیرهاى خود، بدن او را پاره پاره کردند».

در روایت دیگر آمده: هنگامى که مره بن منقذ بر سر مقدس آنحضرت ضربه زد، آنحضرت نتوانست بر مرکب بنشیند، خم شد و سرش را روى یال اسب نهاد، اسب او وحشت زده به سوى لشگر دشمن روانه شد.

«فقطعوه بسیوفهم اربا اربا».

«دشمنان با شمشیرهاى خود بدن نازنینش را پاره پاره کردند»

آنگاه وقتى که روحش به گلوگاه رسید صدا زد:

«یا ابتاه هذا جدى رسول الله قد سقانى بکاسه الاوفى …».

و سپس صدائى از گلویش برخاست و جان سپرد. (۳)

امام حسین علیه السلام با شتاب به بالین جوانش آمد و ایستاد و فرمود:

«قتل الله قوما قتلوک، یا بنى ما اجراهم على الرحمان و انتهاک حرمه الرسول‏».

: «خداوند آن قوم را بکشد که تو را کشتند، اى پسرم چه بسیار این مردم بر خدا و دریدن حرمت رسول خدا، گستاخ و بى‏باک گشته‏اند؟».

اشک از دیدگان امام سرازیر شد، سپس فرمود:

در این حال زینب علیها السلام از خیمه بیرون دویده، فریاد مى‏زد: اى برادرم، و اى فرزند برادرم، با شتاب آمد و خود را به روى پیکر به خون طپیده آن جوان افکند.

حسین علیه السلام سر خواهر را بلند کرد و او را به خیمه بازگردانید. (۴)

و در نقل دیگر آمده: امام خون پاک اکبر را مى‏گرفت و به طرف آسمان مى‏ریخت و از آن هیچ قطره‏اى به زمین نمى‏ریخت و فرمود:

یعز على جدک و ابیک ان تدعوهم فلا یجیبونک و تستغیث بهم فلا یغیثونک‏».

: «بر جد و پدر تو سخت است که آنها را صدا بزنى و به تو پاسخ ندهند و از آنها دادرسى کنى، ولى به داد تو نرسند».

امام صورت اشک آلود خود را روى چهره خون آلود على اکبرش گذاشت، و بقدرى بلند گریه کرد که تا آن روز کسى این گونه صداى گریه بلند را از او نشینده بود. (۵)

سپس امام، پیکر خون آلود اکبرش را در آغوش گرفت و فرمود:

یا بنى لقد استرحت من هم الدنیا و غمها و بقى ابوک فریدا وحیدا».

:«پسرم، از غم و اندوه دنیا راحت‏شدى ولى پدرت غریب و تنها باقى ماند». (۶)

آنگاه امام حسین علیه السلام جوانان بنى هاشم را صدا زد و فرمود:

«تعالوا احملوا اخاکم‏».

: «جوانان بنى هاشم! بیائید و برادرتان را به سوى خیمه‏ها ببرید».

جوانان آمدند و جنازه على اکبر را برداشته تا جلو خیمه که پیش روى آن جنگ مى‏کردند بر زمین نهادند.

حمید بن مسلم نقل مى‏کند زنى از خیمه‏هاى حسین علیه السلام بیرون آمد صدا مى‏زد: واى بچه‏ام، واى کشته‏ام، واى از کمى یاور، واى از غریبى …

امام حسین علیه السلام به سرعت نزد او رفت و او را به خیمه‏اش بازگردانید، پرسیدم: این زن چه کسى بود؟ گفتند: این زن زینب علیها السلام دختر امیر مؤمنان على علیه السلام بود، امام حسین علیه السلام از گریه او به گریه افتاد و فرمود:

«انا لله و انا الیه راجعون‏» (۷)

بیتابى پدر

پدر از دیده جارى اشک غم بهر پسر مى‏کرد ولى زینب در آنجا گریه بر حال پدر مى‏کرد پدر فریاد مى‏کرد و پسر خاموش بود اما سکوت او به قلب باب کار کار نیشتر میکرد پدر عمرى دلش مى‏خواست رخسار پسر بوسد ولى چون شرم مانع بود از آن صرف نظر مى‏کرد از آن رو تا که لب را بر لبش بگذاشت دیدن داشت یکى ایکاش بود آنجا و زینب را خبر میکرد پدر را از پسر زینب جدا کرد ار مکن منعش که از بهر برادر زینب احساس خطر میکرد

کرده بیتاب مرا آه دل با اثرت ز اشتیاق رخت از خیمه دویدم به برت اى ذبیح من و اى شبه رسول مدنى ز چه آلوده به خون صورت قرص قمرت نوجوان دیده گشا دیده گریانم بین اى پسر یک نظرى کن تو بحال پدرت من که خود خضر رهم پیر شدم از غم تو واى بر حال دل مادر خونین جگرت

پى‏نوشتها:

۱- و در بعضى از عبارات در آغاز این فراز آمده: «اللهم اشهد على هؤلاء …».

۲- اعیان الشیعه ج ۱ / ص ۶۰۷، مقتل الحسین مقرم: ص ۳۱۲، منتهى الآمال ج ۱ / ص ۲۷۲، مثیر الاحزان ابن نما: ص ۶۹٫

۳- کبریت الاحمر ط اسلامیه: ص ۱۸۵٫

۴- ترجمه ارشاد مفید ج ۲ ص ۱۱۰، مثیر الاحزان ابن نما: ص ۶۹٫

۵- نفس المهموم: ص ۶۲،محدث قمى مى‏گوید:اما اینکه مادر على اکبر در کربلا بود یا نبود، چیزى در این باره نیافتم (همان مدرک: ص ۱۶۵).

۶- ترجمه مقتل ابى مخنف: ص ۱۲۹٫

۷- تاریخ طبرى ج ۶ / ص ۲۵۶، ترجمه مقتل ابى مخنف: ص ۱۲۹٫

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ