آنچه دیگران می خوانند

کاپلو:«آنچلوتی بهترین جانشین ممکن برای زیدان است؛ رئال مادرید زیباترین خط هافبک اروپا را دارد»

بوسیله ساتین در ۳۱ خرداد ۱۴۰۰

رئال مادرید نیوز : فابیو کاپلو مربی ایتالیایی در مصاحبه با آس در مورد رئال مادرید صحبت کرد.

رفتن زیدان از رئال مادرید:” زیدان کارهای بی نظیری در رئال کرد و همه چیز را برد. تیمش خیلی خوب بازی می کرد اما وقتی که اعتماد مدیر باشگاه و افرادی که با تو کار می کنند را نداشته باشی، خوشایند نیست. برای من در میلان این اتفاق رخ داد. قبل از این که اولین بار به رئال بیایم تصمیم گرفتم که خودم جدا شوم.”

مربیگری در رئال:” خیلی مشکل است چرا که مدیران حس می کنند که بیشتر از مربی می فهمند. افرادی هستند که دوست دارند در مورد فوتبال صحبت کنند و دوست دارند که بگویند می توان کارهای بهتری انجام داد و یک بازیکن از دیگری بهتر است. داستان همیشه همین است. من همیشه بهترین تیم ممکن برای بردن بازیها و جامها را به زمین می فرستم. این یک حقیقت برای همه مربیان است. اگر مربی به بازیکنی بازی می دهد به این خاطر است که حس می کند از دیگری بهتر است.”

آنچلوتی:” قطعا گزینه مناسبی است. به خوبی رئال را می شناسد، با زبان آشناست و با آرامش با بازیکنان صحبت می کند. مربی بزرگ و باتجربه ایست. پس از مربی بزرگی نظیر زیدان، آنچلوتی بهترین گزینه ممکن برای رئال مادرید بود. به خصوص در شرایط کنونی رئال مادرید، به یک مربی با شخصیت نیاز داشتند که فوتبال را درک کند و کارلو هر دو ویژگی را دارد.”

تحول در رئال:” در حال حاضر زیباترین خط هافبک اروپا را دارند و خط هافبک موتور تیم است. قطعا هر سه هافبکشان می توانند بهترین عملکرد را داشته باشند، نیاز به استراحت دارند اما به نظرم رئال مادرید تیم خوبی است. کاسمیرو، کروس و مودریچ کیفیت و تجربه را دارند. برای بردن البته به خط دفاعی و چیزهای دیگری هم نیاز است اما خط هافبک کلیدی است. بازی مودریچ مقابل انگلیس را دیدم و فوق العاده است. کروس هم همین طور. آنها دیگر جوان نیستند اما تا یک سال دیگر می توانند کارهای بهتری انجام بدهند و به همین خاطر خیلی به آنچلوتی باور دارم. قطعا رئال به قدرت بدنی و سرعت نیاز دارد اما باید هر دو ویژگی با هم وجود داشته باشد.”

مذاکرات رئال با آلگری و کونته:” دو مربی متفاوت از نظر ایده های فوتبالی هستند اما هر دو برنده هستند. دروغ است که بگوییم فقط یک ایده برای فوتبال وجود دارد. گواردیولا به دنبال پاسکاری است و کلوپ به دنبال پرس و سرعت. اما هر دو برنده می شوند. کسی که این را درک نکند هیچ چیزی را درک نمی کند.”

راز دو قهرمانی لالیگا در دو فصل حضورش در رئال:”وقتی بازیکنان به حرفهایت مطمئن باشند می توانند کمک کنند. اعتماد یک مربی مهم است. این اتفاق در مورد زیدان هم رخ داد. وقتی که پس از اخراج بنیتز هدایت تیم را به عهده گرفت، بازیکنان به او اعتماد داشتند. بنیتز هم مربی خوبی است اما اعتماد بازیکنان را نداشت.”

ناراحت می شوی که می گویند مربی دفاعی هستی؟” این بزرگترین دروغ دنیاست! وقتی که اولین جام را با میلان بردم، این را گفتند. همه بازیها را با نتیجه یک بر صفر بردیم. در فصل اولم در رئال اما فقط با یک هافبک دفاعی یعنی ردوندو بازی می کردیم. ردوندو هافبک هجومی بود. ویکتور در یک جناح بازی می کرد، رائول در جناحی دیگر و میاتوویچ و شوکر در خط حمله بودند. این یعنی دفاعی بودن؟ در فصل ۰۷-۲۰۰۶ به راحتی نمی توانستیم توپ را حرکت بدهیم چون این کیفیت را در تیم نداشتیم اما می دانستم که قرار است این طور باشد. با برخی بازیکنان نظیر رونالدو مشکل داشتم. وقتی او را فروختیم، تیم عوض شد. رونالدو نازاریو بهترین بازیکنی است که در عمرم با او کار کرده ام. او و فان باستن با اختلاف بهترین ها هستند اما در آن زمان حضورش در رئال منفی بود. سعی کردم به او کمک کنم. ببینید ۹۶ کیلو وزن داشت. از او پرسیدم:” وقتی جام جهانی کره و ژاپن را بردی چند کیلو بودی؟” به من گفت :” ۸۶ کیلو.” به او گفتم که حداقل تا ۹۰ کیلو وزنش را کم کند اما این کار را نکرد.”

نیمکت نشین کردن بیل توسط آنچلوتی در دوره اولش:” باید هر جایی که می روی شخصیت و ایده های مشخصی داشته باشی.”

رفتن راموس:” اگر دست من بود با او صحبت می کردم. نمی دانم که آیا آماده فیکس ماندن است یا نه اما بازیکنی است که برای من خیلی مهم بود و به من هم خیلی کمک کرد. وقتی در فصل دوم به رئال امدم تازه در اوایل حضورش در تیم بود. در بردهای تیم نقش مهمی داشت اما شاید در ۳۵ سالگی نتوان از او توقعات بیشتری داشت. مقایسه برخورد با اسطوره ها بین اسپانیا و ایتالیا؟ بوفون رفت، برگشت و دوباره رفت. پیرلو از یووه رفت، دل پیرو هم همین طور… فقط جیجی ریوا و توتی در ایتالیا در کل عمرشان در یک تیم بودند. گاهی بازیکنان درک نمی کنند که سن باعث می شود که دچار افت شوند.”

لالیگای ۰۷-۲۰۰۶:” دو خاطره دارم. یکی از بازی مقابل رکرتیوو هوئلوا. با دو گل جلو افتادیم. دو ضربه سر زدند و بازی به تساوی کشیده شد. در دقیقه آخر روی ضدحمله عالی بکام و روبرتو کارلوس برنده شدیم. بعد از آن قبل از حضور در کنفرانس مطبوعاتی، از مقابل رختکن رکرتیوو رد شدم و همه آنها عین مرده ها بودند (می خندد). بعد از آن هم بازی با مایورکا در هفته آخر. نیمه اول شرم آور بود. بین دو نیمه بر خلاف همیشه که ایستاده صحبت می کنم، تصمیم گرفتم مثل بقیه بنشینم. گفتم:” روبرتو جایت را به من بده. بچه ها کارهای بی نظیری داشتید. امتیازات زیادی را در اختلاف با بارسا جبران کردید. می خواهید لالیگات را کادو بدهیم؟ پس بازی را جدی نگیرید و با بی خیالی و بدون فشار بازی کنید.” در نهایت با نتیجه سه بر یک برنده شدیم. مشکل ذهنی بود. همه بازیکنان در تیم های ملی خود فیکس بودند اما آن شب ذهن آماده ای نداشتند. می توانستم در رختکن داد بزنم و دعوا کنم اما با آرامش صحبت کردم و با وجود این که خیلی کم حرف زدم، جواب داد.”