یوسف فلاحی داروندی کیست
یوسف فلاحی داروندی کیست | یوسف فلاحی داروندی شکارچی چگونه و چرا کشته شد
۱۴ مرداد سال ۱۴۰۰ در جریان مواجهه نیروهای اجرایی یگان حفاظت محیط زیست کرمانشاه با سرنشینان یک دستگاه خودرو پراید، یک نفر از سرنشینان این خودرو به دلیل تیراندازی که صورت گرفته جان خود را از دست می دهد.
وقتی به محیط بان های منطقه حفاظت شده بیستون خبر میدهند یک دستگاه پراید وارد منطقه حفاظتشده بیستون شده است. سرنشینهای خودرو به دستور ایست ماموران توجه نمیکنند و ماموران تصمیم به تیراندازی میگیرند. تیر در تاریکی به شیشه میخورد. یوسف فلاحی داروندی کشته میشود و عروس جوانش در روستای سنقرآباد بیستون با نوزادی در راه تنها میماند. محیطبان برومند نجفی هم که تازه ازدواج کرده بود، ۱۵ ماه پشت میلههای زندان میرود تا همسر جوانش در روستای چالابه دل بسپارد به عفو و بخشش خانواده داغدیده یوسف.
متاسفانه ظهر امروز (۲۲ مرداد ۱۴۰۱) محیط بان برومند نجفی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به قتل رسید.
برومند نجفی به اتهام قتل در زندان بود که چندی پیش و بعد از پیگیری های قضایی فراوان، دستور توقف حکم اعلام وی صادر شده بود تا پرونده مورد رسیدگی مجدد قرار بگیرد.
وی ادامه داد: امروز جلسه اول رسیدگی مجدد به پرونده این محیط بان برگزار شد که بعد از خروج از جلسه در مقابل شعبه یک دادگاه کیفری کرمانشاه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به قتل رسید.
ویسی خاطرنشان کرد: آنطور که مشهود است، تیراندازی از سوی پدر فردی که محیط بان برومند نجفی محکوم به قتل وی بوده ( مرحوم یوسف فلاحی)، صورت گرفته است.
این فرد جوانی ۲۳ ساله به نام یوسف فلاحی داروندی بود و محیط بان برومند نجفی نیز در این زمینه متهم به قتل شد و از آن زمان تاکنون در زندان به سر میبرد.
ابتدا حکم اعدام این محیط بان صادر شد، ولی چندی پیش و بعد از پیگیریهای قضایی فراوان، دستور توقف حکم اعدام برومند نجفی صادر شد تا پرونده مورد رسیدگی مجدد قرار بگیرد.
مرداد سیاه
از مرداد ۹۹ زندگی آوار شد روی سر دو خانواده کرمانشاهی. خانواده فلاحی داروندی پسر جوانش را از دست داد و پسر خانواده برومند افتاد پشت میلههای زندان. هر دو تازه ازدواج کرده بودند، یکی در ۲۳ سالگی و دیگری در ۳۸ سالگی. یوسف برومند انتظار نوزادش را میکشید که گلوله سربی جانش را گرفت. برومند نجفی هم تنها یک ماهی بود که داماد شده بود.
حکایت دو خانواده کرمانشاهی قصه تلخی دارد. هر دو رنجورند. یکی داغ دیده است و دیگری ثانیههای مرگ را پشتسر میگذارد تا شاید این کابوس سیاه تمام شود.
«هم پسرم را از دست دادم، هم مادرش را.» این را پدر یوسف میگوید. پدری که از راه دامداری زندگیاش را میچرخاند. عشایر بود و همسرش همراهش. اما از وقتی هاتف بد خبر، خبر مرگ یوسف را رساند، دامهایش را در کوه رها کردند و با پای پیاده به شهر آمدند. پسر بزرگش را در منطقه بیستون کشته بودند. پسر تازه دامادش را که انتظار نوزادش را میکشید. داغ بزرگی بود. علی موهایش یکشبه سفید شد. مادر دیگر کمرش راست نشد. توان ایستادن نداشت. مراسم خاکسپاری و تشییع گذشت که متوجه شدند یوسف با تیر محیطبان منطقه بیستون جانش رفته است.
میگوید: «پسرم برای کندن گیاهان دارویی به کوه رفته بود. با پراید آژانس بود که قصد برگشتن داشتند. متوجهشدند این مردان که دستور ایست میدهند محیطبان هستند. تصور میکردند که راهزن هستند. لباس شخصی بودند. وقتی گلوله به سر یوسف برخورد میکند، توقف میکنند. آنجا متوجه میشوند که این مردان محیطبان هستند. چندین تیر به ماشین برخورد کرده بود. یک تیر به سر یوسف زده بودند و دو تیر هم به سینهاش.» در آن مرداد داغ، تلخی داغ مرگ یوسف بر دل پدر و مادر نشست. یوسف را به بیمارستان میبرند، اما تازه داماد ۲۳ ساله جانش میرود. «هشت روزی بود که به دنبال عامل تیراندازی بودیم تا اینکه متوجه شدیم یک محیطبان تیراندازی کرده است. دنیا روی سرمان خراب شده بود. هم پسرم را از دست دادم، هم همسرم را و هم منبع درآمدم را.»
یوسف فلاحی به حق کشته شده و برومند نجفی شهید شده درود به روح پاک برومند نجفی