«آخوند چینی» در نمایشگاه قرآن
در ابتدا بفرمایید چرا اسم آخوند چینی را انتخاب کردید؟
این برمیگردد به مستند آخوند چینی. مستندسازی به نام آقای محمدتقی رحمتی برای ساخت مستند از کتابخانه به بنده مراجعه کرد و با دیدن زندگی تبلیغی من، مستند خود را به مستند تبلیغی بنده تغییر داد. اولین بار این مستند در رمضان سال قبل از شبکه ۳ با عنوان «سفیران هدایت» پخش شد. در زمان جشنواره فیلم روحانیت و جشنواره مردمی عمار مستندساز عنوان آن را به «آخوند چینی» تغییر داد و از آن به بعد اصحاب رسانه به آخوند چینی شهرت پیدا کردم.
نظر خود شما درباره آخوند چینی چیست وآن را قبول دارید؟
بله راضی هستم به دلایلی زیرا آخوند چینی تنها کلمهای است که اختصاص به مبلغان اسلام دارد، هرچند مردم کلمه روحانی را قبول میکنند، حال آنکه کلمه روحانی در مسیحیت استفاده میشود و اختصاص به اسلام ندارد. آخوند همان آقاخوند است که منظور از آقا حضرت حجت بن حسن العسکری است که با دعوت ایشان ما طلبهها وارد حوزهها میشویم برای همین به ما سرباز امام زمان(عج) میگویند. براین عقیده هستیم کسی که به صنف طلبگی میپیوندد دعوت شده از طرف حضرت است.
شما اولین کتابخانه دیجیتال شیعه را به زبان چینی راهاندازی کردید، مشخصههای آن چیست؟
بنده از همان زمانی که آموزش زبان چینی را شروع کردم، وبلاگی برای تبلیغ اسلام باعنوان «دین اسلام مذهب شیعه» را به زبان چینی راهاندازی نمودم.(wwwAskaraghaee) در این وبلاگ بیش از ۲۵ هزار صفحه در مورد اسلام، شیعه و ایران است برای اینکه مخاطبان حتی بدون اینترنت هم بهره ببرند محتویات را در فایل ورد ریختم و پیدیاف گرفتم و با نرمافزار اوتورانسازی منویی برای آن قرار دادم و این اولین کتابخانه دیجیتال شیعه شد که شامل مباحث کلی قرآن، حدیث، اهلبیت، اعتقادات، فقه، ایران و فرهنگ لغات بود. برای اینکه مخاطبان این محتویات را همیشه همراه داشته باشند، این کتابخانه چندکاربری را ساختم و قسمت آموزش زبان چینی برای فارسیزبانها و آموزش زبان فارسی برای چینیها قرار دادم. منوی فارسی برای تجار چینی که میخواهند با مردم ایران رابطه کاری داشته باشند و قسمتی هم برای آشنایی با حرم اهلبیت(ع) تنظیم کردم به عنوان نقشه چینی ایران تا کاربران بر مبنای سلیقه و نیاز استفاده کنند. بعد از ساخت نرمافزار طرح را برای جشنواره ایدههای نو تبلیغی ارسال کردم که در بخش رسانههای دیجیتال رتبه دوم کشوری را به دست آوردم.
چرا از میان زبانهای مختلف دنیا، زبان چینی را دنبال کردید؟
به این خاطر که زبان یکپنجم مردم دنیاست که میتوان با یکپنجم مردم دنیا ارتباط برقرار کرد برای همین این زبان را یاد گرفتم، با تمام سختیهایی که دارد از سویی کشور چین کمونیستی است و در آنجا برای تبلیغ اسلام به خصوص شیعه کاری نشده لذا آموزش را برای تبلیغ بهتر دنبال کردم. بعد از آموزش در سال ۲۰۰۹ مصمم شدم که این مسیر را ادامه بدهم زیرا مردمی را میدیدم که با وجود سابقه شیعه بودن، شیعه بودن خودشان را فراموش کردند. صلوات را کامل میفرستند و اسم فرزندان خود را حسن، حسین، علی، مرتضی و فاطمه میگذارند برای همین تصمیم گرفتم تا پای جان در این مسیر فعالیت کنم.
آماری از مسلمانان و شیعیان کشور چین در دست دارید؟
مسلمانان چین بیش از ۱۰۰ میلیون هستند حال آنکه متأسفانه از طرف دولت این آمار ۳۳ میلیون اعلام شده است، شاید بپرسید علت این تفاوت آماری چیست. طبق سرشماری سال۱۹۳۶ که زمان حزب کومین تانگ انجام شد، در این آمارگیری دین مردم چین هم مدنظر بود تعداد جمعیت چین۴۵۲ میلیون و ۴۶۰ هزار تن بود و مسلمانان ۴۷ میلیون و ۴۳۷ هزار تن بودند، اکنون جمعیت مردم چین یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تن شده و تعداد مسلمانان را ۲۳ میلیون اعلام کردهاند که تناقض دارد زیرا جمعیت ۵۰ میلیونی وقتی جمعاً سه برابر میشود به ۲۳ میلیون تنزل پیدا میکند؟ در حالی که چینیها باید تکفرزندی باشند اما این قانون برای مسلمانان مطرح نیست. ملیتها فقط حق داشتن یک فرزند را دارند، در حالی که اغلب مسلمانان بیش از یک فرزند دارند. (ملیتهای مسلمان شامل: قزاق، تاجیک، قرقیز، ازبک، تاتار، سالار، هویی، اویغور، بائوآن و دانگ جیانگ) در بین آنها ۱۷میلیون شیعه با فرقههای مختلف وجود دارد اما شیعیان ۱۲ امام چین ۳ میلیون نفر هستند.
به طور کلی ظرفیت برای تبلیغ دین در چین چگونه است که میتوانیم براساس آن فعالیت کنیم؟
بنا به فضای گسترده کشور چین نیاز است که بیش از ۳۰۰طلبه ایرانی مسلط به زبان چینی فعالیتهای تبلیغی داشته باشند. متأسفانه تعداد مبلغان ایرانی که مسلط به زبان چینی هستند به تعداد انگشتان دست هم نمیرسند که این خوب نیست، باید بیشتر کار کنیم.
فرهنگ چینی پیچیدگیهای زیادی دارد، آیا لازم است تا مبلغان به غیر از زبان با فرهنگ آنها هم آشنا باشند؟
بله، حتماً برای فعالیت تبلیغی در چین باید حداقل با فرهنگ مردم چین، قانون چین، ادیان موجود در این کشور آشنا بوده و همچنین اطلاعاتی از تاریخ مردم چین داشته باشیم زیرا زبان فقط یک ابزار است، اگر کسی به زبان مسلط باشد ولی به اخلاق حضرت محمد(ص) مزین نباشد و درد دین و تبلیغ نداشته باشد، در فضای چین نمیتواند فعالیت مؤثری داشته باشد و زود خسته میشود لذا باید انگیزه خدایی و قوی در فرد باشد تا بتواند در راه اسلام قدم بردارد و زود دلسرد نشود.
برای خود شما آموزش زبان و فرهنگ چینی خستهکننده نبود؟
چون در این راه مصمم بودم سختیها را تحمل کردم. بنده موقع آموزش زبان چینی همیشه در گوشه دفترم کلمه «فقط خدا» را مینوشتم که به خودم بفهمانم در این راه فقط خدا میتواند انسان را یاری کند و انسان هم فقط برای خدا فعالیت کند.
توصیه شما به دیگر طلاب که علاقهمند تبلیغ هستند، چیست؟
زبانهای دیگر یاد بگیرند که موقع آموزش زبان خارجی سعی کنید زبانی را یاد بگیرید که در آن فضا کار نشده است. اگر زبانی را انتخاب میکنیم که قبلاً کار شده نباید بعد از مدتی دلسردی به انسان دست بدهد ولی وقتی زبان که در آن کسی کاری انجام نداده خود همین انسان را مقیدتر میکند که همین قسمت از کار روی زمین مانده و باید کار را پیش برد. بنده متأسفانه از موازیکاری به شدت زجر میبرم که گاهی موازیکاریها باعث میشود خروجی خوبی نداشته باشیم. همین طلاب عزیز باید مدنظر داشته باشند، هر زبانی که بلد باشند، خود را ملزم بدانند تا مطالعه عربی را هم دنبال کنند. درست است که طلاب به ادبیات عرب مسلط هستند ولی وقتی نمیتوانیم محاوره کنیم، تسلط به ادبیات عرب ما را زیرسؤال میبرد و در بحثها و مناظرهها که عمدتاً کنایه زده میشود، وقتی اطلاعات خوبی نداشته باشیم نمیتوانیم به خوبی از اسلام دفاع کنیم پس باید اطلاعات خودمان را افزایش دهیم تا سرباز خوبی برای اسلام شویم.