بیوگرافی محمدجواد شکوری مقدم (مدیر آپارات، میهنبلاگ ،کلوپ و لنزور)
محمدجواد شکوری مقدم که با سایت های خود توانسته ۷۰% اینترنت ملی زا از آن خود کند !
آپارات، میهنبلاگ و شبکه اجتماعی کلوپ هر کدام به تنهایی چندین میلیون کاربر در ایران دارد. سایتهای که حتی یکی از آنها برای قرار دادن بنیانگذار آن در لیست کارآفرینان موفق وب فارسی کافی است. محمدجواد شکوری مقدم بنیانگذار گروه صبا ایده میباشد. شکوری مقدم متولد ۱۳۶۱ است و فعالیت خود را در حوزه فناوری اطلاعات از سال ۱۳۸۱ پس از انصراف از ادامه تحصیل در رشته مهندسی برق دانشگاه امیرکبیر آغاز کرد. او هم اکنون به عنوان مدیرعامل صبا ایده، بههمراه تیمش در حال اداره کردن وب سایتهای پرمخاطب و موفقی به نام های آپارات ، میهنبلاگ ، کلوب ، لنزور و فیلیمو هستند.
از نظر بسیاری از منتقدان و کاربران مهمترین ایدههای گروه صبا ایده برگرفته از سایتهای و شبکههای مطرح دنیا مانند یوتیوب و اورکات است. البته شکوری مقدم هیچگاه این امر را منکر نشده و در بسیاری از مصاحبهها مسدود بودن یوتیوب در ایران را یک فرصت برای توسعه آپارات قلمداد کرده است. در حال حاضر در آپارات روزانه نزدیک به ۵ هزار ویدئو آپلود می شود و نزدیک به ۱۵ میلیون کاربر در ماه دارد. مجله اقتصادی اکونومیست ارزش این شرکت را بیش از ۳۰ میلیون دلار اعلام کرده است.
شکوری مقدم همانند بسیار از کارآفرینان اینترنتی بزرگ دنیا تحصیلات دانشگاهی را نیمه کاره رها کرد، قبل از آن در طول دوران دانشجوی به برنامهنویسی به عنوان یک فعالیت جانبی کنار تحصیل میپرداخته است. از زندگی شخصی شکوری مقدم اطلاعات زیادی منتشر نشده است چرا که تمام مصاحبههای وی پیرامون راهاندازی سایتهای ذکر شده است.
شکوری مقدم شبکه اجتماعی کلوپ را با الهام از اورکات در سال ۸۳ راهاندازی کرد. در آن زمان با توجه به رواج تازه وبلاگ نویسی و فعالیت وبلاگهای فارسی کلوپ با استقبال خوبی از طرف کاربران مواجه شد. سه سال بعد یعنی در سال ۸۶ سامانه پرشین بلاگ را از دو نفر که قبلا آن را ایجاد کرده بودند خریداری کرده و آن را توسعه دادند. در سال ۸۹ بود که به درخواست کاربران تصمیم گرفتند که پشتیبانی و پخش ویدئو را به کلوپ اضافه کنند اما در آن زمان امکان تعامل و همکاری با هیچ سامانه دیگری امکان نداشت یا اصلا سامانه موفق و جامعی که خدمات اشتراکگذاری ویدئو فارسی ارائه کند وجود نداشت به همین دلیل ایده اولیه راه اندازی آپارات شکل گرفت. آپارات هم اکنون روزانه بیش از ۴ میلیون نمایش ویدئو و ۲۵۰ میلیون صفحه بازدید روزانه دارد.
صبا ایده شرکتی است که علاوه بر میهن بلاگ و کلوب حالا آپارات و لنزور را هم به عنوان استارت آپ های موفق ایرانی در کارنامه کاری خود ثبت کرده و محمد جواد شکوری مقدم یکی از بنیانگذاران آن این بار میهمان هشتمین استارت آپ گرایند تهران بود . استارت آپ گرایند رویدادی است که از ابتدا فرم و محتوای خوبی داشت و آن را بیشتر مدیون میلاد صابری بنیان گذارش در ایران است .
محمدجواد شکوری مقدم متولد ۱۳۶۱ و دانشجوی انصرافی برق قدرت دانشگاه امیر کبیر و دارای دو فرزند است ، با فروختن پراید خود همراه با برادرش حدود ۱۱ سال پیش کلوب را شروع کرد و تا امروز با تیمی که به ۶۴ نفر تبدیل شده سرویس های میهن بلاگ ، آپارات ، لنزور و فیلیمو را راه اندازی کرده است .
داستان شما از کجا شروع شد ؟
حدود ۱۱ سال پیش من در شرکتی برنامه نویسی میکردم و به این نتیجه رسیدیم که فضای آنلاین فضای قدرتمندی است که بتوانیم ایده ها را به ثمر برسانیم و ۳ -۴ تا ایده را شروع کردیم که همه محکم به دیوار خوردند و یادگرفتیم باید اول تیم سازی کنیم .
کلوب ، اورکات فارسی
آن زمان مصادف بود با کارکردن اورکات در ایران ، آن موقع روی اینترنت سرویس های فارسی پیچیده ای وجود نداشت فکر میکنم سال ۸۴ که پرشین بلاگ بود و یکی دو سرویس وبلاگ دیگر ، ما تلاش کردیم چیزی شبیه به اورکات در ایران راه بیاندازیم و کلوب را شروع کردیم ، ایتدا سعی کردیم تبلیغات بفروشیم اما موفق نشدیم و فهمیدیم که زنجیره سرویس ها و خدمات ما کم است .
اولین دفتر
آن زمان در شرکت ایران سیستم که یک قرابت فامیلی هم با آنها داریم کار را شروع کردیم . البته من از ۱۶ سالگی برنامه نویس آن شرکت بودم .
مهین بلاگ
دو نفر از دوستانم که میهن بلاگ را داشتند و اختلافاتی هم بین آنها پیش آمده بود پیشنهاد سرمایه گذاری روی میهن بلاگ را کردند که این اتفاق هم اقتاد و حدودا سه سال بعد از کلوب ما میهن بلاگ را به مجموعه اضافه کردیم ، سه سال بعد هم آپارات و سه سال بعد لنزور ، فیلیمو را فکر کنم یک سال پس از لنزور شروع کردیم البته پروژه های ناموفقی هم در این میان داشتیم .
بانی همه این پروژه ها شما بودید ؟
خیر ، ما یک تیم هستیم و من به نمایندگی از آنها اینجا هستم و از ابتدا ما بروی تیم تاکید ویژه ای داشتیم و خیلی برای این موضوع وقت گذاشتیم و سرمایه گذاری کردیم .
کلا این محصولاتی که شما میبینید خیلی از نظر ما محصول این ۱۲ سال فعالیت ما نیست محصول ما تیمی است که میتواند محصولات جدید را تولید کند .
فکر میکنید اگر محمد جواد شکوری را از صبا ایده بیرون بیاوریم ، خروجی آن تیم همین است ؟
بله
این یک شرایط آرمانی است که سعی میکنید به آن برسید یا الان وجود دارد ؟
نه من فکر میکنم این الان وجود دارد
دلایل موفقیتتان را چه می دانید ؟
تیم و شاید انتخاب درست ، خلا بزرگی که در نبود سرویس ویدئو وجود داشت و اگر بخواهیم منصف باشیم عامل فیلتر بودن یوتوب هم موثر بود .
از میان این پروژه ها موفق ترین آنها کدام است ؟
آپارات ، هر چند ما دوست داریم پروژه جدیدتر موفق تر باشد و الان روی فیلیمو بیشتر تمرکز داریم .
می توانیم بگویم فیلیمو از آپارات موفق تر خواهد بود ؟
باید ببینیم انتخاب ما چقدر نسبت به شرایط درست بوده ، صرف ایده منظور نیست بلکه اینکه ایده چه زمانی وارد چرخه اکوسیستم می شود مهم است .
چرا هر سه سال یک پروژه جدید شروع کردید ؟ چرا فقط بروی آپارات کار نکردید ؟
دلیل بی قراری تیم بود ، ما همیشه به فکر تکامل هستیم و من همیشه یک مثال میزنم که برادران رایت وقتی سوار هواپیما می شدند عینکشان را باد می برد اما الان شما سوار هواپیما می شوید و قهوه می خورید پس تکامل مهم است .
تیم ما خیلی عملیاتی است و ما هیچ وقت به پروژه ها به دید یک هنر نگاه نمی کنیمو به فکر تکامل آنها هستیم .
ما روی یک پروژه کار نمی کنیم که یکسال بعد آن را رونمایی کنیم ما کل آپارات را در ۴۵ روز تصمیم ، اسم ، دیزاین و اجرا کردیم .
کل آپارات را در ۴۵ روز از تصمیم تا دیزاین و … اجرا کردیم
به دلیل عملیاتی بودن تیم در کل این ۱۲ سال ما در توسعه بودیم و شما هر محصولی را که میبینید همیشه امکانات جدید تر به آن اضافه می شود .
باید با گرایش ها و ترند پیش رفت بالاخره الان وضعیتی که موبایل در اکوسیستم ایجاد کرده خیلی جدی است و ما نمی توانیم از آن صرف نظر کنیم و
به جز فیلیمو یک پروژه دیگر داریم که خواهد آمد
در فضای امروزی جذب نیروی مستعد آسان نیست و از آن سخت تر نگه داشتن نیرو است ، چطور افراد تیم صبا ایده را جمع کردید و برای نگه داشتن آنها جه کردید ؟
بله جذب نیرو خیلی سخت است .
شاید خیلی از توسعه دهنده هایی که اینجا هستند از تیم فنی ما بهتر باشند ، اما یکی از ویژگی هایی که تیم ما دارد این است که خیلی هماهنگ است ، شاید اعضا خیلی شاخص نباشند اما هماهنگی خیلی خوبی بین آنها وجود دارد و این ۱۲ سال ما بیشتر بروی این موضوع کار کردیم .
استخدام خیلی سخت است و معمولا در مصاحبه دوم که خودم حضور دارم بعضا تا سه ساعت صحبت می کنیم تا بفهمیم فرد به فرهنگ ما می خورد و هماهنگی را بهم نمی زند و می توانیم دوست خوبی برای بقیه باشد یا نه و بعد می رویم سراغ مسایل فنی و مالی و …
در ۱۲ سال گذشته ما در کل تیم جمعا ۱۰ جدایی بیشتر نداشتیم .
آیا اعضای تیم بروی همه پروژه کار می کنند ؟
بیشتر مشترک هستند بین پروژه ها ، مثلا کسی که بروی آپارات کار میکند اگر اشکالی در فیلیمو هم باشد روی آن کار خواهد کرد و ما اینقدر جدا سازی نکردیم ، وقتی جدا سازی بشود مثلا یک پروژه گل میکند و همه دوست دارند آنجا کار کنند و آنهایی که آنجا کار نمی کنند می شوند دست دو و …
شما در جذب تعداد بالای یوزرها خیلی موفق بودید ، ۱۵۰ میلیون بار پخش ویدئو بروی یک در یک ماه و این یعنی روزی ۵ میلیون و حدود ۲۰۰ هزار پخش در ساعت و این آمار بالایی است ، می توانید بگویید چطور به این آمار رسیدید ؟
اوایل خیلی مسایل فنی برای ما مهم بود یعنی فکر میکردیم اگر یک سرویسی بسازیم که کد خوبی داشته باشد ، پایدار باشد و ایده خوبی داشته باشد حتما با مخاطب مواجه می شود ، اما شاید با مخاطب مواجه می شود ولی برند نمی شود و تاثیر گذار نمی شود و در میز مذاکره قدرت چانه زنی به شما نمی دهد .
همیشه فکر میکردم چرا فیسبوک مثلا در بازی فوتبال منچستر و آرسنال کنار زمین تبلیغات می کند ! و این چه کاری است ؟! در حالی که آن کاری که آنها می کردند را من متوجه نمی شدم ، این موضوع اصلا به ترافیک مربوط نیست و هیچ کس وقتی آن تبلیغ را می بیند نمی گوید بروم فیسبوکم را چک کنم ، آنها دنبال برند سازی بودند .
در این ۱۲ سال مسائل بازاریابی خیلی برای من بولد شد و فهمیدم که آن چیزی که آنها در سلیکون ولی بیش از مسایل فنی بلد هستند مارکتینگ است . و می دانند یک برند را در کجا و چگونه استفاده کنند و شما می بینید که خیلی سرویس هایی هستند که ترافیک جدی ندارند اما سرمایه های خیلی بزرگی جذب می کنند به دلیل اینکه توانسته اند درست برنامه ریزی کند البته همراه با ارتباطات ، برنامه خوب و ایده خوب .
کاربران پایه سرویس های دیگر شما بیشتر با کلوب شکل گرفتند ؟
بله ، البته مهین بلاگ هم کاربران خود را داشت و الان فکر می کنم سایت ۶ – ۷ ایران است و این دو کاربران پایه سرویس های بعدی را ساختند .
ما می خواستیم آپارات را روی کلوب راه اندازی کنیم و سرویس ویدیو داخلی بدهیم ولی به این نتیجه رسیدیم که این زیر سیستم خودش می تواند یک سیستم جدا باشد و حقیقتا خیلی فکر نمی کردیم بگیرد و دلیل آن هم این بود که فکر میکردیم وقتی مردم از یوتیوب استفاده می کنند حتما دنبال محتوایی هستند که ما نمی توانیم آنها را ارائه کنیم و از طرف دیگر ریسک خیلی جدی بروی مسایل فنی بود و موضوع میزبانی میلیون ها ویدئو ، می دانستیم با هزاران ویدیو اصلا این سرویس سرویس نمی شود و وقتی هم به میلیون ها ویدیو فکر می کردیم تجربه آن را نداشتیم
انکودر اولیه آپارات اصلا چیز قابل قبولی نبود اما تا الان ما تا ۵ ورژن آنرا بروز کردیم و نسبتا چیز قابل قبولی است .
به همه این مسایل که فکر می کردیم اصلا نباید سراغ چنین سرویسی میرفتیم چون واقعا از کارهای گذشته ما خیلی خیلی بزرگتر بود ولی بالاخره خدا کمک کرد و توانستیم .
قبلا شناخت از مجموعه آپارت فکر می کردیم آپارات برای یک مجموعه خاصی با یک مجوز خاصی است است که توسط آدمهای خاصی اداره می شود اما وقتی شما را دیدیم فکر کردم شما چه ریسکی کردید ، آیا فکر نکردید فیلتر می شوید و سایت را خواهند بست ؟
سرویس های مختلف ما تغریبا ۱۰ بار فیلتر شده است و حدودا اوایل کار سرویس هایی که ما راه اندازی کرده بودیم جرم های کاملا نابخشودنی بود .
من به این تصور عمومی حق می دهم مانند وقتی که یک جوانی را در یک ماشین گران قیمت می بینیم سریع فکر میکنیم حتما یک جایی یک رانتی داشته اما واقعیت داستان این است که این موضوع وقتی می تواند اینگونه تحلیل بشود که مثلا برخی دوستان به من می گویند یوتیوب بسته است و شما باز هستید و من می گویم این اصلا آن نیست و ربطی به هم ندارد و این محتوی که اینجا می بینید هیچ ربطی به محتوایی که آنجا می بینید ندارد یعنی مسائلی از سیستم های خودکار و گزارش گیری و … رعایت شده که این محتوی آن نیست .
ما همین الان هم با برخی از سازمان های غیر خصوصی مشکل داریم .
آیا آپارات فیلتر شد ؟
بله ، و این خیلی طبیعی است
برخی فکر میکند شما حتما هدف شومی دارید که این کار را راه اندازی کرده اید و درک نمی کنند اما و وقتی سرویس جا می افتد و نتیجه کار را میبینند رویکرد آنها با شما خیلی متفاوت می شود .
به نظر شما اگر از فردا محدودیت های یوتیوب برداشته شود و فیلتر نباشد آیا آپارات مزیتی دارد که کسی به یوتیوب نرود ؟
این ریسک قابل تحلیل است و یک مقدار دور است اما ما همیشه به آن فکر میکنیم و به همین دلیل است که پروژه های جدید راه اندازی می کنیم .
در حال حاضر نزدیک به ۲٫۵ میلیون ویدیو بروی آپارات است و این مخزن بزرگی نیست ، چیزی که ما به دنبال آن هستیم و آنرا موفقیت می دانیم یک مخزن چند صد میلیونی است . وقتی مخزن بزرگ بشود و شما بتوانید سرویس ها را طرف محتوی های اصیل تر هدایت کنید و صرفا به تولید محتوی توسط کاربر فکر نکنید بازی کاملا عوض خواهد شد .
ما بنا داریم کانال هایی که محتوی مناسب تولید می کنند و نه پرترافیک لزوما از تبلیغات سهیم باشند و یا از در آمد کانال
مدل درآمد زایی آپارات و باقی پروژه ها به چه صورت است ؟ آیا غیر از تبلیغات چیز دیگری هم هست ؟
تا به حال خیر اما اخیرا ما کانال هایی راه اندازی کردیم که شما اشتراک آنها را می خرید و برای مثال محتوایی که نمی خواهید به صورت رایگان منتشر شود در این کانال ها قرار می دهید و با پرداخت حق اشتراک ماهانه به کل محتوی آن کانال دسترسی خواهید داشت و برای آنهایی هم که حالت سریالی ندارند مانند دوره کامل آموزش زبان ، ما بازاری برای آنها فراهم می کنیم که بتوانند محصول خود را به دست مخاطب برسانند .
فیلیمو با پرداخت هزینه اشتراک خواهد بود که البته در حال حاضر رایگان است چون می خواهیم مردم باور کنند که می شود آنلاین فیلم دید و الان هم آمار هم در حال حاضر همین را نشان می دهد ، هرچند محتوی هنوز به محتوی روز دنیا نزدیک نیست ولی داریم این کار را می کنیم .
فیلیمو چیست ؟
فیلیمو به زبان ساده همان ویدئو کلوب هایی است که قبلا بود فقط به صورت آنلاین ، یعنی جایی بود که شما می رفتید و فیلم کرایه می کردید ، هزاران فیلم بروی آن وجود دارد که شما یک هزینه اشتراک پرداخت می کنید و به کل فیلم های آن دسترسی دارید .
ما از نت فیلیکس و امثال آن الگو گرفته ایم و حق امتیاز تمام فیلم هایی که بروی آن موجود است برای صاحب امتیاز آنها محفوظ است .
در اینجا کسی فیلم نمی خرد ، مدلی که در دنیا رایج بوده و ما هم پیاده کرده ایم مدل تسهیم میزان ساعت تماشای فیلم ها است . یعنی ما اگر در اردیبهشت ۱۰ هزار اشتراک فروخته ایم و در این ماه ۳۰۰ هزار دقیقه ویدئو مشاهده شده ، مشخص است که سهم کدام فیلم از این مقدار نمایش چقدر است و به همین نسبت درآمدی که حاصل می شود تقسیم می شود و ما هم سهم کوچکی از این درآمد را خواهیم داشت .
سرمایه ایجاد این سرویس ها از کجا تامین شد ؟ آیا سرمایه گذاری خاصی در شرکت یا پروژه ای شده است ؟
نه به این معنی که در حال حاضر رایج شده است ، ما ابتدای کار نیاز به یک اتاق داشتیم و من ماشین پرایدم را فروختم و با برادرم با یک ماشین می رفتیم ، و تغریبا در ۷ -۸ ماه توانستیم مقدار کمی تبلیغات جذب کنیم که البته کافی نبود . برای پروژه های بعدی سرمایه گذاری داخلی انجام شد .
خیلی هم سرمایه گذار داشتن جیز خوبی نیست
آی تی سلام : در حال حاضر خیلی از استارت آپ ها وقتی شروع می کنند بلا فاصله و قتی محصول اولیه آنها آماده شد می روند برای مذاکره برای جذب سرمایه و خیلی ها هم از این می نالند که سرمایه گذار و یا بینش سرمایه گذاری نیست و یا کافی نیست و به این دلیل نمی توانند ادامه بدهند ، شما چقدر این حرف را قبول دارید ؟
تا به زیر گلو نرسیده این کار را نکنید ،
این سیستم هنوز آنقدر بالغ نشده است
تا جایی که میتوانند خودشان کار کنند و ادامه بدهند و تا زمانی که می توانند سختی بکشند و حتی اگر چیزی دارند بفروشند و کارشان را ببرند جلو و اگر نشد ، اگر هم خواستند سرمایه جذب کنند حتما سرمایه گذاران مختلف و فکر های مختلف را ببنند و مذاکره کنند و حتما کمی با روحیات غیر کاری آنها آشنا شوند و گپ بزنند به یکی دو جلسه اکتفا نکنند ، به نظر من احساسات در استارتاپ خیلی درگیر است و باید به آن بها بدهند و صرفا اینکه کسی پول ولی من از او خوشم نمی آید حتما هفته دوم یا سوم اشتیاق به کل پروژه را از دست خواهد داد چون احساسات اول کار خیلی درگیر است و هر شب خواب یوزر و … میبیند حتما روی احساساتشان حساب کنند و آنرا کنار نگذارند و اگر خوشتان نمی آید با آن کار نکنید به همین راحتی ،
ما اصلا با کسانی که از آنها خوشمان نمی آید اصلا کار نمی کنیم .
کسی پیش من آمده بود و که سرویسی داشت که کلا ۷۰۰ کاربر داشت که در ازای ۱۵ درصد آن ۴۰۰ میلیون تومان توقع داشت ، اصلا خیلی فضای عجیبی شده است و سرمایه گذاری می کند اینطور نگاه نمی کند .
از شکست ها صحبت کنید ، کجا فهمیدید که دیگر نباید ادامه بدهید ؟
این موضوع را خیلی قطعی شما متوجه نمی شوید که چه زمانی دیگر نباید یک پروژه را ادامه بدهید .
کاپر مارکت
ما سرویسی داشتیم به نام کاپر مارکت ، که سوپر مارکت آنلاین بود و با سوپر مارکت ها قرارداد می بستیم و انبار مال آنها بود و یک مرکز تماس داشتیم که تماس گرفته می شد و از روی انبار های منطقه جستجو می شد و سفارش به آنجا می رفت ، خودمان پیک داشتیم و یونیفرم داشتیم .
خودم هم دو مرتبه برای تحویل جنس رفتم که ۶۵ تومان هم انعام گرفتم و کلی استاندارد پیاده کرده بودیم و سعی کرده بودیم تمام باگ های اینگونه سیستم ها را برطرف کرده باشیم و فکر کنم ۴ ماه شبانه روز کار کردیم و سفارش را تا ۱۰ شب بروی جی پی اس دنبال می کردیم .
همه اینها در عرض دو ساعت که اعداد و ارقام را بروی صفحه آوردیم که اندازه بازار و آمار چیست به این نتیجه رسیدیم که نمی توانیم آنرا ادامه دهیم و پروژه را تعطیل کردیم و حدودا ۷ روز بعد آپارات را شروع کردیم و الان خیلی هم خوشحالیم که آن پروژه را تعطیل کردیم .
یک تب استارت آپی راه افتاده که برخی فعالیت ها هم ممکن است به آن دامن زده باشد مانند استارت آپ گرایند ، حواسمان باشد که کسی را گمراه نکنیم ، مطمئن باشیم اگر دانشجویی ترک تحصیل کند مانند محمد جواد شکوری و … حواسمان باشد که پیش نیاز هایش چیست . توصیه شما چیست ؟
استارت آپ که چیزی بدی نیست ، استارت آپ خوب چیز خوبی است اما به موقع ،
اینکه من از دانشگاه بیایم بیرون و هیچ تجربه کار تیمی نداشته باشم و ندانم که اگر این هم تیمی من امروز حال خوبی ندارد روی کد تاثیر میگذارد و باید کار را رها کنیم و برویم کافه حرف بزنیم ، یا چیز هایی از این دست اینها از تجربه کار تیمی به دست می آید و حتما احتیاج دارد فرد مدتی در جایی تجربه کسب کند و نمی شود از دانشگاه مستقیم استارت آپ شروع کرد هرچند ممکن است شانس وجود داشته باشد اما نمی شود روی آن حساب کرد و اصولی نیست.
برخی یک مدل Canvas درست می کنند و می گویند حتما پروژه ما می گیرد اما هنوز بلد نیستند در تیم با هم درست برخورد کنند و فکر میکنند اگر بیزنس مدل درست باشد همه چیز تمام است و یا ایده خوب باشد حتما موفق می شوند ، من همیشه روی کار تیمی تاکید دارم . البته این اصول و Canvas و … خوب است اما اینگونه نیست که اگر اصولی بین آنها نباشد حتما کارشان به نتیجه نمی رسد.
خانواده و پدر شما چه کار می کردند ؟ آیا آنها ریسک کار کردن برای خود را به شما منتقل کردند ؟
من زمانی که درس را رها کردم پدرم واکنش منفی نداشت و معتقد بود باید کاری را که دوست دارم انجام بدهم . جالب اینجا است که من اصلا به پایین تر از دکترا فکر نمی کردم .
فرد نباید زمانی که درس می خواند کار بکند چون می بیند این طرف به نتیجه می رسد و آن طرف۸ سال دیگر باید ببینی چه می شود .
در خصوص خانواده پدر من هم کاری را خودشان راه اندازی کردند و پای کار ایستادند و آرام آرام کارشان توسعه پیدا کرد و این روحیه که باید پای کار بایستم را پدرم به من منتقل کرده است .
آیا شما پروژه ها را پیاده کردید و بعد رفتید سراغ مجوز ها و … یا قبل از شروع ؟
برای خیلی از این نوع سرویس ها مجوز و مرجع قانونی مشخص و شفافی وجود ندارد ، و همان سایت ساماندهی کافی است .
مگر شما چه کاری می خواهید بکنید ، فقط همان ساماندهی کافی است شما کارتان را شروع کنید و کم کم که جلو رفت می روید سراغ این نوع کارها
بزرگترین چالش در راه اندازی آپارت چه بود ؟
چالش اولی شبی بود که محاسبه می کردم که اگر به یک نقطه ای برسیم به چه میزان حجم نگه داری داده و پهنای باند نیاز داریم ، پهنای باند آن زمان پولی بود حالا را نبینید که تقدیر میکنند که شده ۱۴ گیگابیت .
دیگری در مورد محتوی بود و فکر میکردم این محتوی که می آید مردم نمی آیند ببینند و می روند روی یوتیوب چیزهایی می بینند که ما نمی توانیم ارائه کنیم و کسی نمی آید آپارت را ببیند .
آیا برای راه اندازی مکتب خاصی را الگو قرار دادید و یا بر مبنای تجربه کار کردید ؟
نه تا به حال یک بار هم از این چیزها نکشیده اما ، اینها همه مدل است و خوب است اما شما نباید فکر کنید حالا این مدل را کشیدید پس حتما موفق می شوید . یک بینش کلی بروی بیزنس وجود دارد و نباید اشتباه شود که این موراد اینقدر کمک میکند .
شما درآمدتان فقط از تبلیغات بوده و یا ترافیک هم تا به حال فروخته اید ؟
نه ، ترافیک را نمی خرند و سرویس دهنده ها طوری با هم کار میکنند که هیچ کس این کار را نکند و هیچ کس تا به حال بابت ترافیک پولی نگرفته است ، اما تجهیزات چرا
من چاره ای جز خدمات به داخل ندارم پس آنها پیش خودشان ظاهرا دلیلی ندارند به ما پول بدهند چون ما مجبوریم در این شبکه سرویس بدهیم .
نام شرکت صبا ایده است اما من هیچ ایده جدیدی ندیده ام ؟
ما دنبال بیزنسی هستیم و می رویم کاری را میکنیم که موفق شده است امتحان می کنیم ، در کل دنیا و اروپا هم همه همین کار را می کنند و می روند یک ایده موفق را بومی می کنند مانند دیلی موشن در فرانسه و … همین که دور هم بتوانید کاری بکنید که به نتیجه برسد کافی است .
شرکت ما شاید ۵ سال بعد این جرات و ریسک را داشته باشد که بگوید من کار جدیدی را پیاده می کنم که در دنیا انجام نشده و اگر هم نشد ، نشد یعنی از لحاظ مالی اینقدر قوی شده باشد ، آنطرف هم از لحاظ مالی خیلی قوی شده اند ، شما در جریان پروژه می توانید خلاقیت داشته باشید هم اینکه مشکل تیم را با خلاقیت رفع کنید و …
شما به اینکه به بورس بروید فکر کرده اید ؟
نه روی بورس خیلی فکر نکردیم ، اما به یک سرمایه گذاری با یک تجربه جدی فکر کردیم نه اینکه به پول احتیاج داشته باشیم معتقدم ما هنوز یک سری چیزهای خیلی مهم را در مورد این بازار نمی دانیم که آنها می دانند . التبه برای سرمایه گذاری منتظر نیستیم و کلی ایده دیگر داریم که می خواهیم رویشان کار کنیم .
اگر ۱۰ – ۱۲ سال برگردید عقب چه کاری میکنید که تا امروز نکردید ؟
به مارکتینگ و برندینگ بیشتر اهمیت میدهم
سلام واقعا با دیدن این اشخاص در ایران باید الگو گرفت
دوست عزیز چه الگویی ایشون با زدن سایت صبا ویژن توانست مفت مفت تبلیغات در سایت های مطرح ایران بزاره و بعدش با اواردن دلایل صدمن یغاز پولشون رو بالا بکشه همشون … هم کلیک یاب هم ایشون و انگار ادامه دارد
کاربران منم قوانین سایتمو نمیخونن و از راه های غیر قانونی کسب درآمد می کنند نه سودی به ما میرسه نه به طرفین قرارداد .. اما اون کاربر پولشو از ما میخواد فکر میکنه خیلی زرنگه .. مسدود میکنم چون از نظر من جای شکایت از اون شخص هم هست حالا خودش هرچی فکر میکنه بکنه !
یکی از راههای درآمدزایی از اینترنت داشتن وب سایت است.سایت آپارت توانست جایگاه خوبی را به دست آورد چون به موقع فرصت یابی شد. درود بر مدیر توانمند آقای شکوری.