عسل بدیعی در کنار پسرش +علت فوت و عکس همسرش
عسل بدیعی Asal Badiee (متولد ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۶، تهران) همسر سابق فریبرز عرب نیا.
عسل بدیعی دانشآموخته علوم تغذیه از دانشگاه آزاد اسلامی است. فریبرز عربنیا همسر سابق وی بوده است.
وی فعالیت حرفهای خود را از سینما و با فیلم بودن یا نبودن در سال ۱۳۷۵ آغاز کرد.
وی در اولین فیلم خود با نام بودن یا نبودن در نقش دختری ایفای نقش میکند که با کمک قلبی که از یک پسر جوان دچار مرگ مغزی به او پیوند زده میشود از مرگ نجات مییابد. حضور موفقش در این فیلم به حدی تأثیرگذار بود که تمامی اهالی سینما معتقد بودند که یک ستاره جدید در سینما ظهور کرده است. فیلم بعدیاش، دستهای آلوده به کارگردانی سیروس الوند بود که در آن، در کنار ستارههای مشهور سینمای ایران یعنی هدیه تهرانی، امین حیایی و ابوالفضل پورعرب ایفای نقش میکرد. همچنین وی در یکی از آخرین کارهای خود در تلهفیلمی با نام به «سلامت بانو» در نقش زنی به ایفای نقش پرداخت که دچار بیماری غیرقابل درمانی شده و تنها سه هفته بیشتر از عمرش باقی نمانده است.
درگذشت
وی در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۳۹۲ به حالت کما رفت و پس از انتقال به بیمارستان لقمان در روز ۱۲ فروردین (۱ آوریل ۲۰۱۳) دچار مرگ مغزی شد، در گزارشهای اولیه خبرگزاریها در مورد علت مرگ به مواردی همچون مسمومیت شدید دارویی، ایست قلبی و مشکلات تنفسی اشاره شده بود. در واکنش به این اخبار رضا داوودنژاد همسر خواهر عسل بدیعی، مسمومیت دارویی را شایعه دانست و مشکل قلبی ناشی از دشواری تنفسی و در نهایت مرگ مغزی را سبب مرگ وی اعلام کرد. در نهایت در روز ۱۳ فروردین پزشک وی علت مرگ مغزی را پارگی عروق مغزی و به دنبال آن خونریزی مغزی و ایست تنفسی عنوان کرد. دکتر سهرابی اعلام کرد که پس از بررسیهای پزشکی، مشخص شده ضایعه نخاعی در پشت گردن باعث مرگ مغزی وی گردیده است.همچنین اعلام شد طبق موافقت خانواده وی و هم چنین میل باطنی وی و در خواستش برای اهدای اعضایش همهٔ اعضای داخلی از جمله کلیه، کبد، قلب و ریهٔ وی اهدا خواهد شد.
بنابر گفته رضا داودنژاد ریه، قلب، دو کلیه و کبد وی در طی روزهای ۱۴ و ۱۵ فروردین به بیماران نیازمند پیوند زده شد. پیکر عسل بدیعی هجده فروردین از روبهروی تالار وحدت به سمت بهشت زهرا تشییع شد و در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد.
ترانهای نیز با نام «روزهای بی عسل» با صدای امیرمسعود و دکلمهٔ مریم حیدرزاده منتشر شده است.
جوایز و افتخارات
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در فیلم دستهای آلوده دوره هجدهم جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) سال ۱۳۷۸
غزل بدیعی در مراسم تشییع خواهرش یادداشت عسل بدیعی را قرائت کرد که در بخشهایی از آن را آمده است: سال ۹۲ شد و این گذر عمر چیزی است قسمت همه ما. حالا۳۶ سالم است و حتی دهه سی عمرم هم به سرعت گذشت با سرعتتر از دهه ۲۰٫ وی ادامه داد: خوشبختانه هنوز توانمند و زنده و زیبا هستم. پسری سراسر از مهر دارم و خانوادهای مانند گوهر و دوستان خوبی که در کنارم هستند.دستانم دیگر ضعیف نیست و در این سال، پروژههای زیادی برایم به ثمر خواهد رسید و میدانم امسال سال من است.
در ادامه جانیار فرزند عسل بدیعی با کمک پدرش فریبرز عربنیا پشت تریبون قرار گرفت و در حالی که به شدت اشک میریخت، گفت: از مادرم تشکر میکنم به خاطر همه کارهایی که برای من کرد، اگر او نبود من هم اینجا نبودم. او همه کار برای من کرد و حالا او را از همیشه بیشتر دوست دارم و دلم برایش تنگ میشود. وی ادامه داد: او الان بسیار خوشبختتر است و اگر برگردد اینجا برایش مانند زندان است. او همه کار برای من کرد و جلوی شما از او تشکر میکنم و قول میدهم کاری کنم که تا از من راضی باشد. عربنیا هم در سخنان کوتاهی با اشاره به شلوغی مراسم از مردم خواست مواظب کوچکترها و خانمها باشند.
مراسم تشییع عسل بدیعی
شاهرخ بدیعی، رئیس روابط عمومی پالایشگاه شیراز و امور کارکنان پالایشگاه تهران بوده و در حال حاضر به عنوان مدیر منابع انسانی یکی از شرکت های خصوصی مشغول فعالیت است.
او که اخیرا از طرح ایجاد موزه ها و اسناد صنعت نفت خبردار شده، می گوید: جالب است که بالاخره چنین کاری انجام می شود. من وقتی از این اقدام خبردار شدم، هر چه یادگاری از آن دوران داشتم برایتان آوردم و البته مدارک زیادی داشتم که متاسفانه در طول زمان امکان نگهداری از آنها نبود.
وقتی می پرسیم چگونه این بار سنگین را با خود آوردید و ای کاش می گفتید برایتان وسیله ای می گرفتیم تا به زحمت نیفتید، می گوید: “حاضر بودم از این سنگین تر را هم بیاورم. تاریخ صنعت نفت باید حفظ شود و اگر من بتوانم سهمی در ایجاد موزه ها داشته باشم، خوشحال می شوم.”
از بدیعی در مورد روابط عمومی و نقش آن در نفت سوال می کنیم و می گوید: روابط عمومی پنجره سازمان است و افرادی که در این بخش کار می کنند باید شناخت خوبی از صنعت نفت داشته باشند و بتواند آن را خوب معرفی کنند.”
وقتی از خاطراتش می پرسیم، می گوید: همه خاطراتم در نفت خوب و شیرین بوده است، حتی سختی هایش، اگر یک بار دیگر جوان شوم باز هم همین شغل را انتخاب می کنم.”
در میان اشیاء اهدایی بدیعی علاوه بر کتب و جزوات انتشار یافته توسط روابط عمومی نفت و تصاویری از همکاران قدیمی در محل خدمت، تندیس پالایشگاه تهران، جا قلمی سنگی، چراغ مطالعه برای کارکنان روابط عمومی، ضبط و پخش و رادیوی قدیمی، دستورالعمل ها و دفترچه های ایمنی و بهداشت و … به چشم می خورد.
سینمایی
- (۱۳۸۷) شیرین (عباس کیارستمی)
- (۱۳۸۶) همخانه (فیلم) (مهرداد فرید)[۲۳]
- (۱۳۸۵) سربلند (سعید تهرانی)
- (۱۳۸۴) پروانهای در مه (محمدجواد کاسهساز)
- (۱۳۸۲) شمعی در باد (پوران درخشنده)
- (۱۳۷۹) از صمیم قلب (بهرام کاظمی)
- (۱۳۷۹) هفت پرده (فرزاد مؤتمن)
- (۱۳۷۸) دستهای آلوده (سیروس الوند)
- (۱۳۷۶) بودن یا نبودن (کیانوش عیاری)
فیلم تلویزیونی
- نیلا زنده است
- به سلامت بانو (۱۳۹۱)
- خانه پدرم (۱۳۹۱)
- بلوتوثتو روشن کن (۱۳۹۰)
- نامهای به خواهرم (۱۳۹۰)
- راه رفتن روی خطوط (۱۳۸۹)
- روز هشتم (۱۳۸۸)
- در فلق بود (۱۳۸۸)
- قفل یعنی کلید (۱۳۸۷)
- مرد زیبا (۱۳۸۷)
- آبی گاهی آسمان (۱۳۸۶)
- اکباتان (۱۳۸۶)
- مزد عشق (۱۳۸۶)
- غزل
مجموعه تلویزیونی
- ششمین نفر (۱۳۹۰)، کارگردان: بهمن گودرزی
- زمین انسانها (۱۳۸۹)، کارگردان: ابوالحسن داودی
- تا صبح (مستانه) (۱۳۸۵)، کارگردانان: مجید جوانمرد و محمد علی آهنگر
فیلم کوتاه
- اصغر پیکان، همسرش و زندگی کمی غیرعادی تر (۱۳۸۸)، کارگردان: هومن سیدی
- من تنها (۱۳۸۴)، کارگردان: شبنم قلی خانی
- آخرین ساعات زندگی یک مرد معمولی
مطالب خیلی خوبی دارین ممنون
روحش شاد یادش گرامی باد