پویا امینی و همسرش و فرزندش +بیوگرافی و مصاحبه و اینستاگرام
پویا امینی: زود ازدواج کردم و راضیام! ، پویا امینی و همسرش بیتا بجانلی از رازهای موفقیت ۱۵ سال زندگی مشترکشان میگویند.
فهرست مطالب
پویا امینی ۱۵ اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۶ در تهران متولد شد. این بازیگر قد بلند که دارای دپیلم ریاضی فیزیک است. در دانشگاه در رشتهٔ کارگردانی نمایش پذیرفته و فارغالتحصیل شد. او کارش را در زمان دانشجویی از سال ۱۳۷۶ با بازی در سریال در قلب من به کارگردانی حمید لبخنده و در نقش سینا آغاز کرد.
سن ازدواج در کشور ما بالا رفته و روزی نیست که در تلویزیون، رادیو، روزنامهها، سایتها و. . . حرفی درباره این موضوع نخوانیم و نشنویم. میانگین سن ازدواج در کشورمان تقریبا به بالای ۳۰سال رسیده، حتی جوانانی که شرایط ازدواج را دارند بهخاطر بالا رفتن آمار جدایی و عدم تفاهم رغبتی به ازدواج، مخصوصا در سنین پایین ندارند.
پویا امینی و همسرش بیتا بجانلی اما زوج جوانی هستند که در ۲۵ سالگی با هم ازدواج کردند و حالا در سن و سالی که شاید اغلب جوانان تازه خود را برای تشکیل خانواده آماده میکنند، زندگیشان به ثبات رسیده و فرزندی هشت ساله به نام ایلیا دارند. امینی و همسرش ۱۵ سال است ازدواج کردهاند و به گفته خودشان روند زندگیشان تا به حال خیلی کلاسیک طی شده است. در یک روز گرم تابستانی میزبان این زوج جوان بودیم و از آنها درباره رمز و راز ارتباط موفق ۱۵ سالهشان پرسیدیم.
ازدواج تابع سن و سال نیست
پویا امینی: من به عنوان جوانی کمسن و سال وقتی برای خواستگاری همسرم رفتم، شرایط ازدواج را نداشتم حتی خاطرم هست مادر خانمم از پدرم پرسیدند: «اگر بیتا دختر شما بود و پسری با شرایط پویا به خواستگاریاش میآمد، موافقت میکردید؟» و پدرم خیلی راحت جواب دادند: «نه» (مىخندد) البته آینده روشنى را هر دو طرف برایم متصور بودند که جا دارد از اعتمادشان قدردانى کنم. ما از ابتدا خیلی صمیمانه و صادقانه جلو رفتیم. روشن بود که من جوانی کمسن و سال هستم که شاید آتیه خوبی داشته باشم اما نه سرمایهای داشتم، نه درآمد بالایی داشتم، نه از طرف خانوادهام به جهت مالی حمایت آنچنانی میشدم و نه شغل ثابتی داشتم.
بیتا بجانلی: من و پویا تقریبا همسن هستیم و من چند ماهى از ایشان کوچکترم. هر دو ۲۵ سال داشتیم که ازدواج کردیم. به نظرم ازدواج در سن پایین یکسری محاسنی دارد و شاید در کنار این محاسن کمی هم برای جوانان سخت باشد. اما من از اینکه در آن سن ازدواج کردم خیلی راضی هستم چون هدف زندگیام مشخص شد. بلاتکلیفی چیزی است که در حال حاضر زیاد در بین جوانان میبینیم. نمیتوان گفت سن ازدواج به خاطر مشکلات بالا رفته چون ما هم این مشکلات را داشتیم. من فکر میکنم حس مسوولیتپذیری در جوانان کم شده است.
پویا امینی: اینکه سن ازدواج بالا رفته درست است اما به نظر من ازدواج خیلی تابع سن و سال نیست و براساس شخصیت انسانها تعریف میشود. شاید کسی بتواند در ۱۷ سالگی ازدواج کند و فرد دیگری در ۵۰ سالگی ازدواج کند. سن ازدواج در هر فردی متناسب با روحیاتش تغییر میکند حتی خیلی اوقات ممکن است فردی آمادگی ازدواج را داشته باشد و دلش بخواهد تشکیل خانواده بدهد اما گزینه مناسبی پیدا نکند. بخشی از جداییهایی که این روزها شاهدش هستیم هم به همین دلیل است؛ اینکه فردی آمادگی ازدواج داشته اما کیس مناسبی را برای ازدواج پیدا نکرده و شاید تنها بهخاطر فرار از تنهایی یا حرف اطرافیان معیارهایش را نادیده گرفته و تن به ازدواج داده باشد.
بهخاطر شهرت پویا با او ازدواج نکردم
بیتا بجانلی: ما در دانشگاه با هم آشنا شدیم. رشته من گرافیک بود و پویا کارگردانی تئاتر میخواند. آشنایی اولیهمان در همان محیط دانشگاه شکل گرفت و پس از فارغالتحصیلی دو سال نامزد بودیم و بعد هم ازدواج کردیم. وقتی با پویا آشنا شدم هنوز وارد دنیای بازیگری نشده بود و درست یک هفته بعد از آشناییمان ایشان برای بازی در سریال «در قلب من» تست دادند. آن زمان ۲۰ سال داشتیم و من میتوانم ادعا کنم بخاطر شهرت ِ پویا با او ازدواج نکردهام. (میخندد)
اعتماد، رفاقت و صداقت رمز تداوم زندگی مشترک ماست
بیتا بجانلی: ما از صفر شروع کردیم و همه تلاشمان را بهکار بستیم تا به اینجایی که الان هستیم، برسیم. رمز ارتباط موفق و دوام زندگیمان هم بهنظرم صداقت بوده و هست. ما بنای زندگیمان را از همان ابتدا روی صداقت گذاشتیم. من هرگز از همسرم حرف یا عملى که خلاف این موضوع را ثابت کند، نشنیده و ندیدهام. به ایشان اعتماد کامل دارم چون این اعتماد را در من ایجاد کرده است بهطوری که حتی اگر کسی قسم بخورد از ایشان مثلا موردی دیده است من به هیچوجه باور نمیکنم.
پویا امینی: من بیشتر از آنکه به همسرم به چشم همسری نگاه کنم، نگاهی دوستانه به وی دارم و ایشان را نزدیکترین دوست خودم میدانم. ما دو دوست صمیمی هستیم که در بسیاری از زمینهها اشتراک نظر و عقیده داریم. آنچه توانسته ما را در کنار هم نگه دارد، صداقت و اعتماد در کنار رفاقت و دوستی است و رمز تداوم زندگی مشترکمان هم بر مبنای همین اصل است. من همسرم را دوست خودم میدانم و از این بابت راضی و خوشحالم.
نیمه پر لیوان را ببینیم
بیتا بجانلی: در زندگی زناشویی و حتی ارتباطهای دوستانه باید سعی کنیم بیشتر نقاط قوت طرف مقابلمان را ببینیم. به هرحال هر فردی مجموعهای است از خوبیها و کاستیها. اگر عادت کنیم با دیدی مثبت رفتارهاى طرف مقابلمان را ببینیم، حتما در زندگی موفق خواهیم بود.
پویا امینی: قرار نیست کسی کامل باشد چون بالاخره هر شخصی یکسری ضعفها و کمبودها در روحیاتش دارد. مهم این است که در مواجهه با هم بتوانیم به قول معروف نیمه پر لیوان را ببینیم و تا جاى امکان کاستىها را نادیده بگیریم و همیشه به این موضوع فکر کنیم که خود ما هم مانند هر انسان دیگری نقاط ضعفی داریم.
شاید بازیگر شوم
ایلیا امینی: من شغل بابا را خیلی دوست دارم و شاید خودم هم روزی بازیگر شوم؛ البته یکدرصد هم به دکتر شدن فکر مىکنم. گاهی با بابا به پشت صحنه فیلمها و سریالها میروم و هیچوقت هم حوصلهام سر نمیرود. وقتی به پشت صحنه کارهای بابا میروم از نزدیک میبینم بازیگر بودن سخت است.
البته فکر میکنم بازیگری استعداد میخواهد که شاید من نداشته باشم؛ مثلا گاهی بازیگرها باید گریه کنند یا بخندند بدون آنکه گریه یا خندهشان بیاید. شاید این کارها برایم سخت باشد.
مردم نکتهسنج ما
بیتا بجانلی: مردم ما کلا نکتهسنج هستند. (میخندد) اتفاقا چند روز پیش در اینستاگرام صفحهای پیدا کردم با عنوان همسران بازیگران که در آن پیج همسر بازیگران معرفی شده بودند. پایین هر عکس کلی کامنت دیده میشد که مثلا نوشته بودند این خانم از همسرش سر است یا این آقا از همسرش خوشچهرهتر است!
برای من قابل درک است که دیدن همسر بازیگران یا دانستن در مورد زندگیشان جذاب باشد چون برای خودم هم جذاب است اما هرگز به خودم اجازه نظر دادن یا قضاوت نمیدهم چون آن خانم یا آقای بازیگر حتما برای خودش فاکتورهایی در انتخاب همسر داشته که جزء مسائل کاملا خصوصیشان است.
مشورت کردن را فراموش نمیکنیم
پویا امینی: بهخاطر روابط دوستانهای که بین من و همسرم وجود دارد، طبعا در بسیاری از کارهایم با ایشان مشورت میکنم حتی وقتی فیلمنامهای به دستم میرسد با بیتا در مورد انتخاب نقش مشورت میکنم و نظرش را جویا میشوم. اتفاقا سال گذشته به اصرار ایشان در تئاتر«کابوس شب نیمه آذر» بازی داشتم چون همسرم به تئاتر علاقهمند است و من هم مدتها از تئاتر دور بودم.
زندگی با یک بازیگر
بیتا بجانلی: سوالی که غالبا از من میپرسند این است که زندگی با یک بازیگر چطور است و من هم در جواب میگویم که یکسری جذابیتهای خاص خودش را دارد و یکسری مشکلات خاص خودش را. (میخندد) جذابیتش در این است که همسرم همه جا محور توجه است و همه او را دوست دارند و به او احترام میگذارند که باعث افتخار و خوشحالی من است. در کنار اینها کمی هم دردسر وجود دارد؛ مثلا در رستوران نشستهایم و همه ما را نگاه میکنند یا اینکه همیشه باید ظاهری مرتب داشته باشم و دیگر اینکه تحت هر شرایطی حتی اگر ناراحت باشیم با مردم خوشرو باشیم و لبخند بزنیم
فیلمهای سینمایی پویا امینی
- وعده دیدار (۱۳۸۲) جمال شورجه
- شام عروسی (۱۳۸۴) ابراهیم وحید زاده
- راه بی بازگشت (۱۳۸۷) سعید عالم زاده
- در کنار مادر (۱۳۸۹) مریم قنبری-مرجان حقیقت دوست
- به خاطر تهمینه (۱۳۹۰) رضا ابو فاضلی
- بزرگمرد کوچک (۱۳۹۱) صادق صادق دقیقی
- نشانهها (۱۳۹۲) امیر شفیعیان
- عمق میدان (۱۳۹۳) رضا بهشتی
- چند روز مانده به عید (۱۳۹۳) حسین سحرخیز
سریالهای تلویزیونی
متن عنوان | متن عنوان | متن عنوان |
---|---|---|
در قلب من | حمید لبخنده | ۱۳۷۷ |
زمان شوریدگی[۳] | محمدعلی نجفی | ۱۳۷۸ |
خورشید و ماه | مهدی حسینیوند | ۱۳۷۹ |
گل مرداب | پرویز امیر افشاری | ۱۳۸۰–۸۱ |
خط قرمز | قاسم جعفری | ۱۳۸۰ |
خوشرکاب | علی شاه حاتمی | ۱۳۸۱ |
پرده عشق (وعده دیدار) | جمال شورجه | ۱۳۸۱ |
هنگامه | مجید جوانمرد | ۱۳۸۲ |
قند ترش | کوروش خزایی | ۱۳۸۲ |
کمکم کن | قاسم جعفری | ۱۳۸۳ |
خوش غیرت (خوشرکاب دو) | علی شاه حاتمی | ۱۳۸۳ |
آیینه افغان | سپهر محمدی | ۱۳۸۴ |
بوی خوش زندگی | علی شاه حاتمی | ۱۳۸۵ |
بوی خاک | اکبر منصور فلاح | ۱۳۸۵ |
گلریزان | مسعود رشیدی | ۱۳۸۵ |
شهر بیدار | مجید جوانمرد | ۱۳۸۶ |
ترمه | بهروز خلجی | ۱۳۸۶ |
انتقام | بهروز طاهری | ۱۳۸۷ |
بیم موج | راما قویدل | ۱۳۸۷ |
قصیده شب بارانی | علیرضا سبزه واری | ۱۳۸۷ |
چند قدم نزدیکتر | اصغر هاشمی | ۱۳۸۷ |
آدمهای کوکی | محمدرضا اعلامی | ۱۳۸۷ |
شب هزار و یکم | علی بهادر | ۱۳۸۷–۸۸ |
کلانتر | محسن شاهمحمدی | ۱۳۸۸ |
تا رهایی | حسین تبریزی | ۱۳۸۸ |
دست شیطان | امیر حسین ترابی | ۱۳۸۸ |
نقطه آخر | بیژن شیرمرز | ۱۳۸۸ |
سریال خستهدلان | سیروس الوند | ۱۳۸۸ |
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد | محمود معظمی | ۱۳۸۹ |
دو قدم تا بهشت | عبدالرضا فیروزان | ۱۳۸۹ |
اولتیماتوم | حسن لفافیان | ۱۳۸۹ |
پدر مجرد | بیژن شیرمرز | ۱۳۸۹ |
دزدان غیردریایی | بیژن شیرمرز | ۱۳۸۹ |
تقدیر | عبدالرضا فیروزان | ۱۳۹۰ |
راه رفتن روی خطوط | علیرضا امینی | ۱۳۹۱ |
برج میلاد | رضا یار خلجی | ۱۳۹۱ |
عمق میدان | رضا بهشتی | ۱۳۹۳ |
عامل سوم | مجید جوانمرد | ۱۳۹۱ |
کامنت | راماقویدل | ۱۳۹۵ |