دزدی یک مسئول نشانه جهل عمومی است

0

هر یک از انسان‌ها هدف از زندگی و در واقع فلسفه زندگی را به نوع خاصی تعریف می‌کنند برخی اعتقاد دارند که باید فلسفی زندگی کرد و برخی دیگر می‌گویند زندگی فلسفی دنیا را برایمان دشوارتر می‌کند، فردی مثل لودویگ ویتگنشتاین (فیلسوف اتریشی، ۱۸۸۹ ـ ۱۹۵۱م) زندگی معمول انسان‌ها را اصیل می‌داند و سؤالات فلسفی را نادرست می‌داند اما در مقابلش عده‌ای زندگی را بر مدار پرسش‌های فلسفی ترسیم و این نوع زندگی را با اصالت تعریف می‌کنند و ارزش زندگی را به تأمل و تفکر در باب مسائل مختلف در این حوزه توصیف می‌کنند.

در آستانه روز جهانی فلسفه (۲۰ نوامبر ـ ۲۹ آبان) با اساتید حوزه فلسفه و حکمت گپ‌وگفتی درباره ارتباط فلسفه و زندگی آماده کرده‌ایم که نخستین بخش آن گفت‌وگو با سیدیحیی یثربی، چهره ماندگار فلسفه و مفسر قرآن کریم و پژوهشگر حوزه فلسفه است.

* فلسفه چه نقشی در زندگی انسان دارد؟ آیا زندگی روزمره با زندگی فلسفی متفاوت است؟

-ابتدا این نکته را عرض کنم که به مناسبت روز جهانی فلسفه یا به مناسبت هر روز جهانی خاصی نظیر روز جهانی بهداشت، کودک و … همه متفکران دنیا تلاش می‌کنند تا مردم دنیا را به مسیرهای مشخص و صحیحی هدایت کنند، بنابراین روز جهانی فلسفه برای ما زمانی نتیجه بخش است که ما بتوانیم در این روز جامعه مان را در مسیر صحیح فلسفی هدایت و تشویق به تفکر درست کنیم، بنده نیز امیدوارم گفت‌وگویم در این مسیر اثربخش باشد.

به شهادت تاریخ ما دو امر مهم در تاریخ زندگی خود داریم، نخست تمدن و دوم دانش که اینها تاریخ تمدن و تاریخ دانش یا تاریخ علم را برای ما ایجاد کرده همان‌هایی که ما خودمان مطالعه می‌کنیم بنابراین فلسفه راهگشای این مسیرها برای ماست. تفکر خلاق، عدالت، آزادی، تکنولوژی جدید و … محصول راهگشایی فیلسوفان است اگر هیوم، فرانسیس بیکن، ابن سینا، ابن رشد و امثال اینها نبودند دانش جدید نیز به وجود نمی‌آید بنابراین فلسفه در هر جامعه‌ای راهگشاست.

* در جامعه ما نیز تفکر فلسفی راهگشای مردم از دوران گذشته

تاکنون بوده است منتها در صورتی که بتوانیم آن را بیاموزیم، یاد بگیریم که چگونه زندگی کنیم و چگونه جامعه را اداره کنیم، چگونه دینداری کنیم و در نهایت این فلسفه است که می‌تواند پاسخ همه این چگونه بودن‌ها برای ما باشد.

بنابراین فلسفه یک مجموعه کلیات و مفاهیم درشت و قلمبه سلمبه نیست که از دوران سنتی برای همه جا افتاده است جامعه امروز ما هنوز هم فلسفه را بر این اصل استوار می‌بیند که وجود اصل است یا ماهیت؟!

* بنابراین زندگی فلسفی و به واقع فلسفی زیستن چگونه است؟

فلسفه عبارت است از اینکه مردم با عقلانیت آشنا شوند و به نگرش عمیق برسند تا بتوانند تفکر صحیح و پرمحتوا داشته باشند و از نگاه عرفی و سطحی مقداری جلوتر گام بردارند، چنین نگاهی ناگفته پیداست که چقدر زندگی مردم را متحول می‌سازد مصداق این ناآگاهی را اینجا می‌توانیم ببینیم که امروز همه مردم مسلمان به جان هم افتاده‌اند و تنها عاملش هم کم عقلی است با وجود اینکه ما اصل اینها را مشکلاتی چون وسوسه اسرائیل و … می‌بینیم بنده همه اینها عوامل را مؤثر می دانم ولی عامل اصلی ناآگاهی خود ماست!

* چرا امروز عده‌ای از تفکر صحیح فاصله گرفته‌اند؟

چراغ فلسفه ما با افرادی نظیر ابن رشد و ابن سینا روشن شده است، این تمدن مدیون فلسفه است فلسفه‌ای که از شرق به غرب رفته است اما متأسفانه خود ما این شعله را خاموش کردیم الان هم حاضر نیستیم تحولی در علوم انسانی به ویژه مادر علوم انسانی‌مان که همان فلسفه است به وجود بیاوریم.

* تفاوت فیلسوف و انسان عادی در چیست؟

به یک انسان عادی خبر می دهند که فلان فامیلت به رحمت خدا رفته است او هم به دنبال جنازه به قبرستان می‌رود و او را دفن می‌کنند یک روز هم به او می‌گویند که فلانی کارت عروسی داده و در مراسم عروسی او هم شرکت می‌کند، اما یک فیلسوف و متفکر فلسفی به این فکر می‌کند که مرگ یعنی چه، چرا ما می‌میریم؟ چه سرنوشتی پس از مرگ در انتظار ماست؟ ازدواج به چه معناست و چرا باید ازدواج کنیم؟ اگر ازدواج نکنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ بنابراین مدام با خود در تجزیه و تحلیل مسائل زندگی روزمره است.

بنابراین فلسفه این نیست که ما بگوییم عقل اول و دوم چیست و کدام به کدام اولویت دارد، اینها افسانه است، فلسفه نیست! فلسفه اگر در جامعه ما باشد که نیست مردم از نظر اندیشه روشن‌تر و عمیق تر می‌شدند و این تفکر را به جامعه و اقتصاد خود نیز منتقل می‌کردند. دزدی یک مسئول در جامعه نشانه جهل عمومی است یعنی هنوز سطح فکر ما ضعیف است و معتقد نیستیم که دنیا ارزشی ندارد که حق دیگران را بخوریم!

نبی اکرم (ص) فرمود که در هر جامعه که دیدی مسجدها را رنگ طلا می‌زنند نشان از مادی‌پرستی جامعه و مردم دارد، فیلسوف به ما این هشدار می‌دهد که چه لذتی از طلاکاری گنبدهای مساجد می‌بریم چرا باید به طلا این اندازه بها بدهیم؟ یک شخص عاقل هیچ‌گاه طلای قیمتی سنگین وزن و بزرگ به خود نمی‌آویزد، انسانی که عاشق طلا است، انسان مادی و پول پرستی است. بنابراین ما با فلسفه دین شناسی فهم درست زندگی در انتخابات، مشارکت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … پیدا می‌کنیم و یاد می‌گیریم که به حقوق دیگران تجاوز نکنیم به این دلیل که عاقل شده‌ایم.

* آیا فلسفی اندیشیدن دنیا را برای ما دشوار می‌کند؟ صرف زندگی روزمره چه مشکلی دارد که باید تفکر فلسفی داشته باشیم؟

تفکر فلسفی ما را هوشیار و عاقل می‌کند به ما یاد می‌دهد که درست فکر کنیم و از تفکر هوایی و انجماد ذهنی دورمان می‌کند. تفکر فلسفی و علمی که چهارپا را به هواپیما تبدیل کرده آیا نادانی دنیاست؟! این بشرِ نادان است که از این علم استفاده نامطلوب می‌کند و از آن بمب اتم می‌سازد، دانش هیچگاه چنین تأثیر مخربی ندارد ما از دانایی هیچگاه به تنگنا نمی‌رسیم بلکه دانایی گشایش می‌دهد و فرصتی و امکانی را فراهم می‌کند که از نادانی فاصله بگیریم، امام محمد غزالی معتقد بود که بچه‌ها نباید ریاضی بخوانند چرا که ریاضیات خطرناک است! دانش، کدام دانش را برای زندگی بشر ایجاد کرده که خطرناک باشد؟ آیا این تفکر عین نادانی نیست؟

* چه توصیه‌ای برای جامعه دارید؟

در این مملکت هنوز هم انسان‌هایی هستند آبی که می‌نوشند ترکیبش را نمی‌دانند، بنابراین همین‌ها معتقدند دانش و تمدن غرب مسخره است و کل تفکر کانت و دیگران را نفی می‌کنند، نکته پایانی عرضم هم این است که مردم خود را فریب ندهند با مطالبی که مربوط به هزاران سال پیش و براساس منطق ارسطویی و معرفت‌شناسی افلاطونی است روش درست تفکر را یاد بگیرند.

استعداد مردم ما از هیچ کجای دنیا کمتر نیست، ما هم می‌توانیم تمدن بهتر، زندگی برتر و رفاه بیشتری داشته باشیم، همه چیز برای ما مسلمانان در دوران گذشته بوده است بنابراین امروز هم می‌توانیم با کمی تغییر تفکر به موفقیت و پیشرفت برسیم.

منبع: فارس
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ