خون بازی در خانه های خالی تهران (١٨+)

0

اونروز رفتم به خونه ای واقع درشمال غرب تهران. خونه ی آنچنان بزرگی نبود. وارد شدیم و کمی با بچه ها بگو و بخند کردیم و من ساده هم به بچه ها گفتم خب بیایید بازی دیگه…ی/یکدفعه دیدم چندتا سرنگ آوردند گفتند شروع کنیم! گفتم اینا دیگه چیه؟! گفتند یه جور تفریح!باید امتحان کنی… منم که اون محدودیت های خانوادگی بهم فشار آورده بود به انجام اینکار رغبت نشون دادم.یه چیزی مثل اعتیاد بود منتها بدون تزریق مواد مخدر.

خانه خالی پارتی بچه پولدارها بچه پولدار تهرانی اخبار تهران
به گزارش زمان در گوشه و کنار این شهر تا دلت بخواهد پر است از خانه های خالی.خانه هایی که خیلی ها آرزوی داشتنش را دارند تا از آوارگی رهایی یابند و درمقابل عده ای حاضرند برای یک شب هم که شده  با پرداخت هزینه های هنگفت خانه ای را اجاره کنند .خانه هایی که اکنون رنگ و بوی فحشا از سر و رویش بالا می رود.
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که به شهری  سفر کنید و ناچارا مجبور به گرفتن خانه یا هتلی شوید اما برای گرفتن جا اولین چیزی که از شما میخواهند مدرک شناسایی است و اگر شناسنامه همراه نداشته باشید تحت هیچ شرایطی به شما اتاق یا خانه  و یا هتلی را نمی دهند اما این مساله در تهران به سهولت امکان پذیر است!
همانطور که از اسمش مشخص است با خون خود به طرز فجیعی بازی می کنند! در بین این جوانان افرادی پیدا میشوند که کم سن و سال هستند
افراد خیلی راحت با چند آگهی اینترنتی می توانند برای یک شب به دنبال خانه باشند بدون اینکه مدرک شناسایی داشته باشند.خانه هایی با نرخ هایی از ۱۰۰ هزار تومان تا نرخ های میلیونی.
خانه هایی که راه را برای هر کاری باز می گذارند. عده ای به دنبال خانه های خالی برای فرار از خانواده شان هستند و عده ای هم  به دنبال راهی برای فرار از ازدواج شرعی! اما این روزها عده ای از جوانان به دنبال هیچ کدام از این دو راه نیستند بلکه به دنبال خانه های خالی ای میگردند تا در آنجا تفریحات وحشتناکی را برای خود دست و پا کنند!نمی دانم تا به حال اسم این تفریح را شنیده اید یا نه اما اسمش هم وحشتناک است! تفریحی به اسم” خون بازی”!
واقعیتی که بیخ گوش ماست و متاسفانه از آن غافلیم! واقعیتی که باید خانواده ها از آن آگاه باشند تا شش دانگ حواسشان را جمع فرزندانشان کنند.
همانطور که از اسمش مشخص است با خون خود به طرز فجیعی بازی می کنند! در بین این جوانان افرادی پیدا میشوند که کم سن و سال هستند.
وقتی به اینها نگاه می کنید نگرانشان میشوید که چرا باید نوجوانی با این سن و سال به سراغ این کار برود؟! اصلا چطور می تواند نام این واژه را به زبان بیاورد ؟!جامعه و خانواده ها چه کمبودها و بایدها و نباید هایی را نادیده گرفته اند که امروز نوجوانشان به جای تفریحات سالم و آموزنده با کسانی دمخور شده اند که به او خون بازی را آموزش می دهند و او را برای گرفتن خانه های خالی راهنمایی میکنند؟!
علیرضا.ص یکی از آن نوجوانانی است که مدتی است به دنبال این تفریح وحشتناک رفته است و از این بازی خطرناک برایمان می گوید…
علیرضا که ۱۸ سال بیشتر ندارد می گوید: اگر از من بپرسید که چرا به دنبال خون بازی رفتم! می گویم رفیق ناباب و محدویت های بیش از اندازه خانواده!
من در یک خانواده کم جمعیت، با محدودیت بسیار بالایی بزرگ شدم به گونه ای که برای رفتن به فوتبال هم باید از پدر و مادرم اجازه میگرفتم و مدام به وسیله ی آنها تحت کنترل بودم. دیگه کلافه شده بودم و همیشه این حس بچگی با من همراه بود و هیچوقت این باور در من نبود که بزرگ شدم تا اینکه رفتم  کلاس سوم دبیرستان .
وقتی میدیدم بچه ها با خیال راحت با هم میرن بیرون و تفریح  می کنند، خیلی حسرت میخوردم تا اینکه یک روز یکی از بچه ها بهم گفت بابا یه دفعه یواشکی پدر و مادرت بیا و زودم برگرد خونه. ما با هم  یه خونه اجاره ای گرفتیم و بعد از ظهر ها میریم تفریح! خیلی دوس داشتم برای یکبار هم که شده باهاشون برم و خلاصه هر طور بود پدر و مادرم راضی کردم و بهشون گفتم میخوام برم فوتبال…
افرادی که خون بازی می کنند بعد از مدتی دچار تیک در حرکاتشان می شوند. شنیده اید می گویند طرف چقدر شل و ول است؟ خون بازها هم بعد از مدتی شل و ول راه می روند
اونروز رفتم به خونه ای واقع درشمال غرب تهران. خونه ی آنچنان بزرگی نبود. وارد شدیم و کمی با بچه ها بگو و بخند کردیم و من ساده هم  به بچه ها گفتم خب بیایید بازی دیگه…ی
یدفعه دیدم چندتا سرنگ آوردند گفتند شروع کنیم! گفتم اینا دیگه چیه؟! گفتند یه جور تفریح!باید امتحان کنی… منم که اون محدودیت های خانوادگی بهم فشار آورده بود به انجام اینکار رغبت نشون دادم.یه چیزی مثل اعتیاد بود منتها بدون تزریق مواد مخدر.
خون خودمون رو می کشیدم توی سرنگ و دوباره همون خون رو وارد بدنمون میکردیم و یک حالت نئشگی بهمون دست می داد! تا مدت ها رنگ و رویم معلوم نمیکرد که خون باز هستم اما بعد از مدتی زیر چشمانم خیلی زیاد کبود شد و دچار تیک شده بودم و رفته رفته انجام اینکار من را ارضا نمیکرد و کم کم به سراغ تزریق مواد مخدر کشیده شدم. بعد از مدتی خانواده ام متوجه شدند و از خانواده هم طرد شدم…
خون بازی همان اعتیاد است
“رضا جبالی پزشک عمومی، یکی از عوارض خون بازی را اینگونه توضیح می دهد:«افرادی که خون بازی می کنند بعد از مدتی دچار تیک در حرکاتشان می شوند.
شنیده اید می گویند طرف چقدر شل و ول است؟ خون بازها هم بعد از مدتی شل و ول راه می روند.» جبالی اضافه می کند:«خطر دیگری که در خون بازی وجود دارد، ورود هوا به رگ ها و مرگ است. خطر دیگر، عفونت و آلوده شدن خون و بدن است. ایدز را هم نباید از قلم انداخت.»
این پزشک می گوید:« در کنار تبعات جسمانی این رفتار خطرناک، بعد روانی آن هم که اعتیاد به خون بازی را در فرد نهادینه می کند بسیار خطرناک است. بسیاری از افرادی که خون بازی می کنند، بعد از مدتی، خود خون بازی ارضایشان نمی کند و سراغ تزریق مواد می روند.»
به درستی چه بر سر جوانان ما آمده که برخی تفریح و سرگرمی های سالم را از ناسالم تشخیص نمی دهند! و با روی آوردن به تفریحاتی همچون دیدن فیلم های مبتذل، شرکت در شب نشینی های طولانی، مصرف قلیان، گستردن بساط قمار و اکنون خون بازی سعی در گذراندن اوقات فراغت خود دارند!
البته این تفریحات همه جوانان جامعه را در بر نمیگیرد و در این بین هستند جوانانی که خود الگویی برای اقشار مردم هستند و دیگران باید از آنها درس بگیرند. جوانانی که در عین حال که جوانان سالم و متدینی هستند از جوانی خود استفاده می کنند و تفریحات سالم و مفیدی را انجام می دهند. به هر حال  تفریح و استراحت امری ذاتی و غریزی است و جوان و پیر ، مومن و کافر، زن و مرد هم نمی شناسد اما آنچه مهم است و باید مورد توجه قرار بگیرد جوابگویی درست و طبیعی به آنست .
هدف از عنوان کردن این گزارش نه ترویج و تبلیغ این تفریح(خون بازی) است و نه مخالفت کردن با تفریح و نه حتی میخواهیم دایه دلسوز تر از مادر باشیم بلکه تنها قصدمان آگاهی دادن به جوانان و مخصوصا خانواده هاست تا مشکلات و دغدغه های زندگی باعث نشود که از عزیزانشان غافل شوند و از آن طرف هم آنقدر به جوانانمان سخت نگیریم و آنها در تنگنا و محدودیت نگذاریم که به سمتی کشانده شوند که هیچ راه جبرانی نداشته باشد لذا امیدواریم نسل جوان ما با چشم باز و دید  عمیق به تفریحات بنگرند و آن چیزی را که شایسته و در شان خود می بینند انتخاب کنند تا در منجلابی عمیق فرو نروند .
منبع:تبیان
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ