دانیال عبادی از عاشقی و ازدواج می گوید +عکس اینستاگرام
دانیال عبادی Danial Ebadi دانشجوی رشته مدیریت اجرایی (MBA) در مقطع کارشناسی ارشد بود. دانیال عبادی با بازی در فیلم غیرمنتظره در کنار بزرگانی چون شهاب حسینی و هانیه توسلی به شهرت رسید.
پدرش مشهدی و مادرش تهرانی و هر دو ورزشکار هستند، ماه شهریور رو خیلی دوست دارد
دانیال عبادی مهمان برنامه دورهمی مهران مدیری در شبکه نسیم
دانیال عبادی در ابتدای کارش تنها به خاطر چهره خوب مورد توجه سینماگران قرار گرفت و خیلیها منتظر تولد سوپراستاری جدید بودند اما در گذر سالها جز نقشهای فرعی در فیلمهایی درجه دو چیزی نصیبش نشد. قفل بسته تلویزیون هم برای او انگار بازشدنی نیست تا شاید در دل مخاطبان میلیونی جایی برای خودش پیدا کنند.
دانیال عبادی که اصراری به برتریجویی چهرهاش بر تواناییهایش ندارد، سخت تلاش میکند تا در ادامه مسیرش هوشیارانهتر دست به انتخاب بزند.
غرورم باعث شکستم شد
دانیال عبادی از همان فیلم اول آمده بود تا جای بهرام رادان و گلزار را بگیرد اما نشد که نشد. مثل آنها در اولین تجربه بازیگریاش با مهناز افشار در نقش اصلی روی پرده سینماها رفت اما نشد که نشد. روی جلد مجلات بود، کارهای تبلیغاتی کرد، قواعد ستارگی را رعایت کرد و حتی در برخی فیلمها چهرهاش را با گریم نابود کرد اما انگار قرار نبود او ستاره شود.
قبولی بین ۲۰۰ نفر
سوالی که آن سالها زیاد از من پرسیده میشد این است که آیا برای ورود به سینما پول دادهام؟ راستش ورود من به سینما از طریق شهاب حسینی بود که مرا در پشت صحنه فیلم «بچههای ابدی» ساخته خانم پوران درخشنده دید و به دکتر هادی کریمی معرفی کرد که برای کار دیگری بود. وقتی با آقای کریمی درباره فیلمنامه صحبت میکردیم، اصلاً فکر نمیکردم پیشنهاد بازی در میان باشد. وقتی این پیشنهاد داده شد، برای بازی در نقش اول فیلم «غیرمنتظره» از حدود ۲۰۰ نفر- به گفته خود آقای کریمی- تست گرفته شده بود و من هم تست دادم. بعد از ۲۲،۲۳ روز با من تماس گرفتند و گفتند در تست قبول شدهام. قراردادهای من برای کارهای اولم موجود است و این را نشان میدهد که ماجرای سرمایهگذاری من در این بین نبوده است.
دانیال عبادی
شکست به خاطر غد بودن
غد بودن یک ویژگی بد شخصیتی است که شکلی از مغرور بودن را نشان میدهد وقتی با غرور بیجا وارد کاری میشوی که میدانی از پس آن برنمیآیی، چنان تو را به شکل بد و فجیعی شکست میدهد که روزی هزار بار میگویی کاش این کار را نمیکردم و من نگاهم به این شکل نیست. از طرفی فیلمسازان هم نمیآیند کاری را به من بسپارند که میدانند توان انجام آن را ندارم. در سینمای جهان هم همین است.
بازیگری اولویت اصلی من
درست است که کارهای دیگری انجام میدهم اما اولویت اصلی من در زندگی کار در سینما و بازیگری است. این مقوله کاملا برایم جدی است و طی چند سال گذشته بسیار جدیتر شده است. امیدوارم که این حس هرگز درونم کم نشود و همیشه در حال صعود باشد. به همین دلیل هم هست که در ژانرهای مختلف نقشهای مختلفی را تجربه کردهام تا شرایط بهتر و مهیاتری پیدا کنم.
توانایی قالبشکنی
میخواهم خودم را در کارهای متفاوت نشان بدهم؛ برای مثال در «معراجیها» نقش یک راننده تاکسی لات را داشتم که به خاطر علاقه آن را پذیرفتم، از طرفی میخواستم به خود و دوستانم نشان بدهم که آن نوع نقش را هم میتوانم ایفا کنم و توانایی قالبشکنی دارم که خدا را شکر فیدبکهای بدی هم نگرفتم.
مطالعه برای دوری از شباهت
گاهی نقشی هست که قبلا به شکلهای مختلف از سوی بازیگرهای متفاوت بازی شده و این میتواند در من ترسی ایجاد کند که مبادا شبیه نقش آن بازیگر شود. سعی خود من این است که درباره چنین نقشی با آگاهی بیشتر و دانش کاملتر تحقیق کنم و آن را با وجوه جدیدی نشان بدهم؛ مثلا همان لات سریال «معراجیها» یک لات جویای نام بود که مشکلات شخصی و زندگیاش به آن بکگراند و عمق خاصی میداد. حتی این آدم را در دو مقطع میبینیم که در مقطع دوم به کل یک کاراکتر جدید میشود. در سریال «راستش را بگو» هم سعی کردم نقش یک بچه مثبت خاص را بازی کنم که اصلا شبیه کاراکترهای مشابه نبود. یک شخصیت رئال که گاهی هم دچار تنش و عصبانیت میشود. یعنی من قرار گذاشتم با خودم که مثبت را مثبت بازی نکنم چون جاذبهای ندارد. شما باید به آنچه در فیلمنامه هست چیزهایی اضافه کنید. واقعیت این است بهترین آدمها هم جایی لغزش دارند یا بدترین آدمها هم جایی دلشان به رحم میآید و نباید حتما شخصیتی را صرفا خوب خوب یا بد بد ایفا کرد. من برای این نوع نقشها با مطالعه و سعی در ایجاد تفاوت جلو میروم.
سینمای بدنه با انسجام خوب
هیچکس از آیندهاش خبر ندارد. اما پیشنهادهایی را امسال داشتم که چون شبیه کارهای سابقم بوده نپذیرفتم. یعنی ترجیح من تجربه ژانرهای مشابه نیست. «متلقو» فیلمی برای سینمای بدنه است که حرفهایی هم برای گفتن دارد. آقای نوابی زحمت خودشان را کشیدند و من تجربه بسیار خوبی با ایشان در کار داشتم. ایشان شخصیت بسیار دوستداشتنی دارند. البته بهطور قطعی نمیتوانم بگویم که دیگر برای سینمای بدنه کار نمیکنم چون این نوع، نیاز سینمای ماست و اصلا هم بد نیست اما میتوانیم فیلمهای بدنه با سمت و سوهای روشنفکری هم داشته باشیم که خیلی خوب است. مگر «استراحت مطلق» یا «ایران برگر» غیر از این است؟! آنها هم سینمای بدنه با انسجام خوب و عوامل حرفهای هستند که منتقدان هم دوستشان دارند.
ریسک کمتر با اعتبار بیشتر
مطمئنا کسانی که در سینما هستند و اعتباری در کارنامه هنریشان دارند، نمیآیند با ساخت یک کار بد کارنامه خود را زیر سوال ببرند و سال به سال کارهایشان را بهتر میکنند. این خودش برای من بازیگر یک قوت قلب برای حضور در کار آنها است. البته در کار این افراد هم ریسک وجود دارد اما قطعا میزان این ریسک بسیار کمتر است و چیز بدی از دل آن کار درنمیآید.
پول یعنی متمم خوشبختی
قطعا در انتخاب کار بحث قرارداد و بخش مالی کار اهمیت دارد اما همهچیز نیست. یعنی برای پول از عوامل اثرگذار در کیفیت کار صرفنظر نمیکنم. مگر میشود به پول علاقه نداشت؟ زمانی به ما میگفتند پول خوشبختی نمیآورد و ما هم تایید میکردیم؛ اما بهتازگی میگویند که بدون پول هم آدم خوشبخت نمیشود. بهخصوص در جامعه امروز ما واقعاً اینطور است. پول جزو الزامات زندگی همه آدمهای دنیاست و باید آن را داشته باشیم که مکمل و متمم تمام زندگیهاست و نمیشود پول را نادیده گرفت. اگر میخواهی خوب زندگی کنی و در عین حال به دیگران هم کمک و خوبی کنی، باید از نظر مالی محکم باشی. البته منظورم از کمک فقط کمک مالی نیست. اگر از نظر مالی دغدغه نداشته باشی، فکر راحتتر و آزادتری داری و بهتر میتوانی به دیگران انرژی و کمک فکری بدهی. به هر حال اگر میخواهی در آرامش باشی، باید از نظر مالی هم تامین باشی؛ البته بعد از مسالهای به نام سلامت جسمی و راحتی ذهن.
صداقت آری، غرور خیر
اینکه میگویید بلندپروازم بخشی از روحیه من است. مغرور نیستم اما واقعیتی است که دانیال عبادی همیشه به چیزی که خواسته، رسیده است. اعتماد به نفس خوبی دارم و در زندگی به آنچه خواستهام رسیدهام. تلاشم را هم میکنم که بیشتر از این به خواستههایم برسم. یکی دیگر از ویژگیهایم که خیلی دوستش دارم، این است که آدم بسیار صادقی هستم. بهشدت از دروغ متنفرم و دلم نمیخواهد کسی به من دروغ بگوید. تمام سعیام در زندگی این بوده که آدم بدی نباشم.
دلتنگی برای نوازندگی
به خوانندگی فکر نکردهام اما موسیقی را بسیار دوست دارم که این را به نوعی در نقش یک خواننده در فیلم «امشب شب مهتابه» هم تجربه کردم. در واقع زمانی پیانو میزدم؛ اما نه خیلی. مدتی است از آن دور افتاده ام و دلم میخواهد برگردم و دوباره شروع کنم. درباره موسیقی هم هر حسی نوعی از موسیقی را میطلبد و من در آن لحظه آن را گوش میدهم. باکلام، بیکلام، کلاسیک، مدرن و. . . مهم این است که آن لحظه چه نوع موسیقی مرا جذب میکند.
مارکتینگ در کنار هنر
در کنار بازیگری کارهای دیگری هم انجام میدهم چون نمیخواهم سینما تنها منبع درآمد من باشد. رشته تحصیلیام بازرگانی است و فوقلیسانس این رشته را دارم. در کنار بازیگری، شرکت بازرگانیای دارم که در آن به فعالیتهایی مانند تبلیغات، مارکتینگ، بازاریابی، فروش و. . . میپردازیم و به شرکتهایی که در زمینههای تجاری فعال هستند، مشاوره میدهیم.
عاشقی روی پله عقل
آدمها طی دوران مختلف زندگی بسته به میزان دانش و رشدی که پیدا میکنند دیدگاهشان به مقولههای مختلف عوض میشود؛ برای مثال من قبلا خیلی به عشق باور نداشتم؛ اما در حال حاضر چنین نیست. البته منظورم فقط عشق انسان به نوع خود نیست و میتواند در هر چیزی باشد. راستش قدیمها انسانی منطقی بودم؛ اما در حال حاضر حس میکنم آدم باید در مواقعی از زندگیاش با تعدیل به اینکه روی پله عقل هست، روی پله عشقش هم بایستد. برای همین بهتازگی خیلی دلی و حسی جلو میروم. در اینکه وقتی دلی جلو میروم ممکن است خطر کنم یا نه، باید بگویم مهم این است که ته آن اتفاق، خودت چقدر احساس رضایت و آرامش داری.
متولد یک خانواده قهرمان
من در خانوادهای با روحیه ورزشکاری بزرگ شدهام و هیچوقت با مقوله ورزش بیگانه نبودم. پدرم تحصیلات ورزشی دارد. مادرم هم همینطور؛ ضمن آنکه مادرم تدریس دانشگاهی دارند و مربی ورزش هستند. ایشان از قهرمانان و اساتید طراز اول تکواندوی بانوان کشور هستند. پدرم هم از اساتید قدیمی هستند که کماکان فعالیت ورزشیشان را دنبال میکنند. البته ایشان هم به نوعی در رشتههای رزمی فعال بودند؛ اما در حال حاضر بیشتر به بدنسازی میپردازند. حضورم در این خانواده باعث شد به ورزش علاقهمند شوم. حدودا سه ساله بودم که به باشگاه ژیمناستیک رفتم. تمام تابستان و اوقات بیکاریام در کودکی در باشگاههای مختلف ورزشی میگذشت و عضو تیم خردسالان و کودکان ژیمناستیک بودم.
از سفر تا آشپزی
سعی کردهام زندگی روتین و بابرنامهای را تا حدی که بشود برای خودم مهیا کنم و در این میان تعادل را بین کار و تفریحاتم برقرار کنم. به سفر خیلی علاقه دارم؛ اما نمیدانم چرا مدتی است که امکانش برایم مهیا نمیشود. این اواخر سفر خارجی که نه، اما به سفرهای داخلی رفتهام. اصولا سفر به هر جایی را دوست دارم و خودم سعی میکنم هر جایی میروم، برایم جالب و پرخاطره باشد. کار خانه هم انجام میدهم. آشپزی را خیلی دوست دارم؛ اما اگر مجبور باشم آشپزی میکنم.
تصمیم برای ازدواج
ازدواج مهمترین تصمیم زندگی هر فرد است که نمیتوان به راحتی دربارهاش صحبت کرد. با این حال معتقدم بخشی از ازدواج کردن دست خودم آدم نیست و یک اتفاق است که باید خودش بیفتد. به نظرم درباره ازدواج ممکن است دو مساله پیش بیاید: یکی اینکه آدمها نباید نیازهای روحی و حسی در خودشان احساس کنند و به اینکه کسی کنارشان باشد، احتیاج پیدا کنند و دنبال کسی بروند که این نیاز را برطرف کند، یکی هم اینکه ازدواج یک اتفاق است. یعنی شما شاید در آن برهه اصلاً فکرش را هم نمیکنید، اما آدمی را میبینید که میگویید این خودش است و همان آدمی است که باید با من باشد. در این حالت دیگر روی آن آدم قفل میشوید و نمیتوانید از او بگذرید.
عکس دانیال عبادی و تینا آخوندتبار
instagram danialebady
فیلمهای سینمایی دانیال عبادی
سال | نام فیلم | نوع فیلم | سمت | نام کارگردان | تاریخ اکران | نام نقش | توضیحات |
---|---|---|---|---|---|---|---|
۱۳۸۹ | یکی از ما دو نفر | سینمایی | بازیگر | تهمینه میلانی | – | – | – |
۱۳۸۹ | قبرستان غیرانتفاعی | سینمایی | بازیگر | محسن دامادی | – | -فرخ | – |
۱۳۸۷ | امشب شب مهتابه | سینمایی | بازیگر | محمدهادی کریمی | – | یحیی.پیام | – |
۱۳۸۷ | کریستال | سینمایی | بازیگر | محسن محسنینسب | – | داریوش | – |
۱۳۸۵ | غیرمنتظره | سینمایی | بازیگر | محمدهادی کریمی | – | محمود.بیژن | – |
١٣٨٩ | پایان دوم | سینمایی | بازیگر | یعقوب غفاری | – | – | – |
۱۳۹۰ | کاغذ خروس نشان | سینمایی | بازیگر | مریم میلانی | – | – | – |
۱۳۹۲ | کالسکه | سینمایی | بازیگر | آرش معیریان | – | -بهزاد | |
۱۳۹۱ | متل قو | سینمایی | بازیگر | مسعود نوابی | – | – | |
۱۳۹۱ | خانه ای کنار دریا | سینمایی | بازیگر | مسعود نوابی | – | – | |
۱۳۹۳ | مجرد ۴۰ ساله | سینمایی | بازیگر | شاهین باباپور | – | -دکتر سامان شریفى | |
۱۳۹۳ | آتشبس ۲ | سینمایی | بازیگر | تهمینه میلانی | – | – | |
۱۳۹۶ | دو عروس | سینمایی | بازیگر | داوود موثقی | – | – |
عکس اخرو دقت کنید چقدر هردو چهره مصنوعی ! قشنگه به نظرتون؟