جنایت به خاطر گوسفند ، ناموس و مسائل اخلاقی

0

عاملان سه جنایت خانوادگی در بازجویی‌ها، جزییات جنایت‌های خود را شرح دادند. یکی از این افراد مادرش را به قتل رسانده، دیگری که مردی افغان است خواهرش را کشته و متهم سوم به اتهام قتل خواهرزنش دستگیر شده است.

کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی شهرستان لردگان بعد از آنکه از قتل زنی می‌انسال در خانه‌اش مطلع شدند به آنجا رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. آن‌ها جنازه زنی ۴۵ساله به‌نام محبوبه را مشاهده کردند که هدف گلوله شکاری قرار گرفته بود. بررسی‌های صورت‌گرفته در محل جنایت ثابت کرد قتل به دست فردی آشنا انجام شده و هدف از آن سرقت نبوده بلکه احتمالا قاتل یا قاتلان به‌دلیل خصومت شخصی دست به سلاح برده‌اند. کارآگاهان بعد از انجام تحقیقات محلی دریافتند پسر محبوبه به‌نام علی از زمان وقوع قتل ناپدید شده است به همین دلیل این جوان به‌عنوان مظنون اصلی شناخته شد و تحت‌تعقیب قرار گرفت. تجسس‌های پلیس فاش کرد علی به منطقه‌ای کوهستانی گریخته است. ماموران منطقه موردنظر را تحت پوشش قرار دادند و سرانجام بعد از گذشت ۲۴ ساعت از آغاز تحقیقات توانستند متهم را بازداشت کنند.

علی بعد از انتقال به پلیس آگاهی به قتل مادرش اعتراف کرد و گفت: «صبح روز حادثه وقتی از خواب بیدار شدم دیدم سه گوسفندمان تلف شده‌اند. بر سر این موضوع با مادرم جروبحث کردم و حین مشاجره در حالی‌که از شدت خشم کنترلی بر خودم نداشتم با سلاح شکاری به او شلیک و به‌سرعت فرار کردم.» این متهم اکنون در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات از وی ادامه دارد. متهم دوم که جوانی افغان به نام محمد است جنایت خود را بازسازی کرد و توضیح داد خواهرش را چگونه به قتل رساند. کارآگاهان جنایی مشهد ۲۰ دی سال گذشته باخبر شدند زنی افغان در خانه‌اش به قتل رسیده است. آن‌ها پس از حضور در محل جنازه این زن را در حالی که معلوم بود بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن خفه شده است مشاهده کردند.

تحقیقات پس از انتقال پیکر مقتول ۲۵ساله به پزشکی‌قانونی آغاز و فاش شد برادر او به‌نام محمد عامل این قتل است. محمد بعد از کشتن خواهرش فرار کرده بود و اعضای خانواده وی ادعا می‌کردند اطلاع ندارند او به کجا گریخته است. از آن پس تجسس‌ها برای یافتن ردی از متهم ادامه یافت ولی سرنخی به دست نیامد تا اینکه بالاخره محمد خودش به پلیس آگاهی مراجعه کرد و تسلیم ماموران شد. او گفت از فرار خسته شده و به همین دلیل تصمیم گرفته خودش را معرفی کند. محمد به قتل خواهرش اقرار کرد و سپس به بازسازی صحنه جنایت پرداخت.

او گفت: «خواهرم ۹ سال قبل با مردی افغان ازدواج کرد اما شوهرش بعد از مدتی او را ترک کرد و به افغانستان رفت. از آن به‌بعد رفتار خواهرم عوض شد. او چندبار از خانه فرار کرد. کار‌هایش باعث شده بود آبروی ما برود. بار‌ها با خواهرم سر این موضوع دعوا کردم و پدرم هم چندین‌بار به وی تذکر داد اما هیچ فایده‌ای نداشت و هر وقت خواهرم را به خانه برمی‌گرداندیم دوباره بعد از چندروز فراری می‌شد تا اینکه آخرین‌بار به تهران گریخت.»

متهم‌ به‌ قتل ادامه داد: «پدرم به تهران رفت و بعد از کمی جست‌وجو خواهرم را پیدا کرد و او را به خانه برگرداند. آن شب من و پدرم خیلی ناراحت بودیم و احساس می‌کردیم آبرویمان به باد رفته است به همین دلیل به پدرم گفتم باید خواهرم را بکشم و او هم قبول کرد. به اتاقی رفتم و در را بستم سپس دستانم را دور گلوی خواهرم انداختم و آنقدر فشار دادم تا او بی‌حال شد و روی زمین افتاد. بعد از اینکه از مرگ خواهرم مطمئن شدم برای اینکه دستگیر نشوم از خانه فرار کردم اما بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم بهتر است خودم را تسلیم کنم.» این متهم نیز در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات از وی ادامه دارد.

متهم سوم که بابک نام دارد در بازجویی‌ها ادعا کرد خواهرزنش را بعد از مشاجره بر سر مسایل اخلاقی به قتل رسانده است. این پرونده زمانی به جریان افتاد که به کارآگاهان جنایی استان خراسان‌رضوی خبر دادند جنازه دختری در منطقه‌ای کمتردد پیدا شده است. کارآگاهان بعد از رفتن به محل حادثه خود را در برابر پیکر بی‌جان دختری ۲۰ساله دیدند و فهمیدند این دختر با استفاده از جسمی قابل انعطاف خفه شده است. هویت مقتول به نام مژده در اولین گام از تحقیقات فاش و مشخص شد وی همراه برادرش زندگی می‌کرد در حالی‌که شواهد نشان می‌داد مژده قربانی جنایتی خانوادگی شده است اعضای خانواده او تحت‌نظر قرار گرفتند.

در این میان فردی به پلیس اطلاع داد روز حادثه خودرو وانتی را در محل رهاشدن جنازه دیده است. سپس مشخص شد شوهرخواهر مژده وانت دارد به همین دلیل مرد جوان به‌عنوان مظنون بازداشت شد. بابک در بازجویی‌ها اتهام قتل را انکار کرد و گفت اصلا از ماجرا خبر ندارد اما وقتی ماموران طلاهای متعلق به مقتول را در خودرو وی کشف کردند ادعا کرد فقط جسد را حمل کرده است. او گفت: «برادرزنم با من تماس گرفت و گفت خواهرش را کشته است من هم با وانتم به خانه آن‌ها رفتم و جسد را جابه‌جا کردم.»

گفته‌های متهم نتوانست ماموران را قانع کند به همین دلیل بازجویی‌ها از او ادامه یافت تا اینکه بابک بالاخره به کشتن خواهرزنش اقرار کرد و گفت: «روز حادثه به شهرستان بار برده بودم. وقتی برگشتم تلفنی با خواهرزنم صحبت کردم و فهمیدم تنهاست. برادر او به‌عنوان نگهبان کار می‌کرد و آن‌موقع شیفتش بود برای اینکه خواهرزنم تنها نماند به خانه او رفتم اما در آنجا بر سر مسایل اخلاقی با هم جروبحث کردیم و در ‌‌نهایت در حالی‌که به‌شدت عصبانی شده بودم سیم شارژر تلفن همراهم را دور گردن او انداختم و آنقدر فشار دادم تا اینکه مژده خفه شد.»

متهم ادامه داد: «بعد از مرگ مژده به‌شدت دچار وحشت شدم و به این فکر افتادم که هرطور شده باید جنازه را از بین ببرم به همین دلیل آن را داخل وانت انداختم و به محلی خلوت بردم. وقتی جسد را‌‌ رها کردم تمام توجهم به این بود که سرنخی از خودم به‌جا نگذارم و فکر می‌کردم هیچ‌وقت شناسایی و دستگیر نمی‌شوم.» بنا بر این گزارش تحقیقات از این متهم نیز همچنان ادامه دارد.

شرق

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ