خزانه امنیت هم خالی است؟!
فارس، حسین قدیانی امروز پنج شنبه ۱۶/۸/۹۲ طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: نه به عنوان طعنه و نیش و کنایه، واقعا برایم سوال شده که چرا هر موقع اصلاحطلبان در قدرتند یا نفوذ مضاعفی در سیاست دارند یا اگر هم در دولت نیستند، حکایت سال ۸۸ فتنهگری فزونتر دارند یا هر زمان روزنامههای زنجیرهای بیشتری دارند یا برای عرضاندام گفتاری و البته مشوش، مجال جولان بیشتری دارند یا مثل الان که با غفلت بعضیها، کلیددار مصادر مهمیاند، ناگهان آمار ترور توسط تروریستهای حامی آمریکا در کشور، رشد چشمگیری پیدا میکند؟! و چرا میان حضور مستقیم یا غیرمستقیم اصلاحطلبان در قدرت، با رشد آمار ترور رابطه مستقیم وجود دارد؟! در آخرین نمونه از اقدامات ننگین تروریستی، دیروز صبح دادستان زابل و راننده ایشان مورد هدف گلوله افراد مسلح قرار گرفتند و به درجه رفیع شهادت رسیدند.
در ۱۰ روز اخیر برای دومینبار است و در ۱۰۰ روز اخیر برای چندمینبار که ملت ما، صبح را با این قبیل پیامکهای تلخ آغاز میکند. این حق ملت سلحشور ما نیست. واقعا قول و قرار در ظرف مدت یکصد روز برای رشد چه بود؟! آیا وعده داده شد که یکصد روزه اخبار ناامنی به گوش میرسد یا من باب بهبود اوضاع معیشتی، کارهایی محسوس و قابل لمس انجام میشود؟!
واقعا میان قلم زنجیرهایهای مدعی طرفداری از دولت و گلوله تروریستهای ملعون چه رابطهای وجود دارد که این همه همافزا با هم عمل میکنند؟! میان فتنه و ترور، میان قلم فتنهگران حامی آمریکا با گلوله تروریستهای حامی آمریکا چه رابطهای وجود دارد؟! و ناظر بر سخنان چندی پیش فلان فرصتطلب سیاسی درباره احتمال ترور در کشور، آیا نمیتوان سرنخ بعضی اقدامات تروریستی را در پارهای اظهارنظرهای غیرامنیتی و مشکوک رصد کرد؟! و آیا سخنان بودار، درجه آخر به تحرک بیشتر مجموعههای تروریستی ختم نمیشود؟! از آنجا که هزینه نقشهکشیهای البته مسبوق به سابقه اصلاحطلبان در ناامن کردن اوضاع کشور عمدتا توسط مظلومترین مرزبانان ما و بیادعاترین دستاندرکاران امنیت در مرزهای شرقی و غربی کشور پرداخت میشود، و از آنجا که آبروی هر بلدی به امنیت آن است و «بهترین بلاد، امنترین آنهاست» جا دارد به همه این سوالات، پاسخهای محکمی در مقام عمل داده شود.
اگر نیمنگاهی به اوضاع و احوال ناامن کشورهای همسایه بیندازیم و اگر اندک تاملی در اخبار هر روزه عراق و افغانستان و پاکستان داشته باشیم، قطعا خواهیم پذیرفت که به لطف نیروهای خدوم نظامی و انتظامی و صدالبته به یمن خون سرخ شهیدان، ایران عزیز ما امنترین و ایمنترین کشور دنیاست، لااقل با احتساب شرایط همسایگانش. در گرداگرد دهانه این آتشفشان سراسر گدازه، حقا که نعمت امنیت در ایران عزیز ما ستودنی است. خب! جا دارد بررسی کنیم که متاثر از کدام شل آمدنها، کدام سخنان سست، کدام وا دادنها، کدام مواضع چندپهلو و کدام امتیاز نابجا به فتنهگران در جابهجاییها، گروهکهای تروریستی احساس میکنند شرایط برای کارهای جنایتبارشان فراهم شده؟! و جا دارد دقت کنیم که رفتار و گفتار بعضیها به وجودآورنده کدام خلا است که مجموعههای تروریستی در پر کردن آن، با آسودگی احساس تکلیف میکنند؟! و باز جا دارد بررسی کنیم متاثر از کدام عمل فرصتساز، گروهکهای تروریستی حامی آمریکا وسوسه میشوند نقشههای خود را عملیاتی کنند؟!
آیا جز این است که سپردن کلید بعضی مناصب حساس، به فتنهگران حامی دشمن، خواسته یا ناخواسته سبب افزایش شعاع حرکت گروههای ترور حامی دشمن میشود؟! و این ظن را در ایشان باعث میشود «فضا برای کار ما فراهم شده»؟! آقایان سیاسی! اگر ۱۰۰ روزه، برخلاف وعده داده شده، خبر خوشی برای معیشت مردم ندارید، لااقل دمی درنگ کنید که بعضی عزل و نصبهای شما و پارهای رفتار و گفتارتان– بیآنکه خود بدانید و بخواهید- نزد مجموعههای تروریست حمل بر کدام چراغ سبز میشود؟!
جناب رئیس دولت!به جای آنکه دستیار ویژه امور اقوام و اقلیتهای دینی منصوب کنید که با توجه به سابقهاش(!) معلوم نیست دقیقا دارد چه کار میکند(!) آیا بهتر نیست به فکر امنیت حداکثری آحاد این ملت یکپارچه باشید؟! کشور یک کشور است و ملت یک ملت و امنیت یک امنیت و جمهور یک جمهور و رئیسجمهور یک رئیسجمهور! ما در این کشور، اکثریت و اقلیت و این قوم و آن قوم و این دین و آن دین نداریم. فهم این چیزهای بدیهی که دیگر به مذاکره با آمریکا نیاز ندارد! آقای روحانی! در خزانه امنیت این ملک، خون مقدس ۳۰۰ هزار شهید میدرخشد. باور کنید حق این مردم بیش از آن است که صبح را به جای اخبار خوش اقتصادی با خبر ترور آغاز کنند!