حسادت عجیب یک زن به نامزد خواهرش/ او فردی را اجیر کرد تا برای خواهرش عکسهای مستهجن بفرستد

0

چندی پیش مرد جوانی به نام کیوان راهی دادسرای امور جنایی تهران شد و از مزاحمی شکایت کرد که آسایش و آرامش را از او و همسرش گرفته بود.

شاکی گفت: «چند وقتی است که مردغریبه‌ای برای همسرم در تلگرام، مزاحمت ایجاد می‌کند. او پیام‌ها و عکس‌های مستهجن می‌فرستد و با اینکه همسرم چندین بار او را از تلفنش حذف – بلاک – کرده اما هرب ار با شماره‌های دیگری مزاحمت‌هایش را ازسرمی گیرد. ضمن اینکه ما به تازگی ازدواج کرده‌ایم و کارهای مرد ناشناس زندگی ما را به سمت فروپاشی کشیده است. من به همسرم اعتماد دارم اما مرد ناشناس کوچکترین جزئیات را در مورد همسرم می‌داند و همین مسأله باعث شده به او مشکوک شوم. حالاهم خواستار رسیدگی فوری به ماجرا هستم.

با شکایت مرد جوان، بازپرس دستور رسیدگی به پرونده را صادر کرد. همزمان با شروع تحقیقات تخصصی، آموزش‌های لازم به کیوان داده شد و با هماهنگی‌های صورت گرفته؛ مینا- همسر کیوان- با مرد ناشناس قرار ملاقات حضوری گذاشت و زمانی که مزاحم تازه عروس در محل قرار حاضر شد، توسط کارآگاهان بازداشت شد.

مزاحم اجیر شده

بدین ترتیب مزاحم جوان، پس ازدستگیری به دادسرای امور جنایی تهران انتقال یافت. وی در تحقیقات مدعی شد برای این کار اجیر شده و قرار است به خاطرکارهایی که کرده مبلغی پول دریافت کند.

او گفت: مدتی قبل یکی از آشنایان دورمان را در میهمانی دیدم، سعیده بعد از کلی مقدمه چینی شماره‌ای داد و از من خواست برای صاحب شماره تلفن مزاحمت ایجاد کنم. ابتدا قبول نکردم اما وقتی اسم پول به میان آمد و قرار شد برای این کار مبلغ خوبی بپردازد، موافقت کردم و مزاحمت هایم برای زنی آغاز شد که تا به حال او را ندیده بودم و هیچ اختلافی هم با او نداشتم.

با اظهارات مزاحم جوان، دستور بازداشت سعیده صادر شد وزمانی که زن جوان- خواهرزن شاکی – به دادسرا انتقال داده شد راز مزاحمت‌های سریالی افشا شد.

سعیده که با دیدن خواهرش و شوهر او بشدت ابراز شرمساری می‌کرد گفت: «متأسفانه زندگی نابسامانی دارم و به خاطر رفتارهای شوهرم چندین بار درخواست طلاق داده ام. اما هر بار به خاطر آبرویم از طلاق منصرف شده ام. آن موقع‌ ها می‌توانستم با این مشکلات کنار بیایم اما زمانی که خواهرم ازدواج کرد شرایطم خیلی بدتر شد. شوهر او مدام برایش هدایای گرانقیمت می‌خرید و به او خیلی احترام می‌گذاشت. رفتارهای شوهر خواهرم با خواهرم حس حسادت مرا برانگیخت این درحالی بود که من در آستانه طلاق قرار داشتم. اما خواهر کوچکم در بهترین وضع ممکن زندگی می‌کرد. برای همین تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم و سرنوشت او را مثل سرنوشت خودم کنم.» با افشای این راز، خواهر کوچکتر با مشاهده ندامت و شرمساری خواهرش از شکایت گذشت و پرونده ماجرا بسته شد.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ