هوتن شکیبا در کنار مادر و پدرش تا کودکی آزاده صمدی

هوتن شکیبا بازیگر مطرح سینمای کشورمان با انتشار تصویری زیبا در کنار مادرش زادروز وی را تبریک گفته است.

متولد ۲۴ خرداد ۱۳۶۳ در تهران، بازیگر است. او فارغ التحصل لیسانس رشته کارگردانی از دانشگاه سوره است و فوق لیسانس بازیگری خود را از دانشگاه هنر دریافت کرده. علاوه بر سینما به نقاشی علاقه داشته اما در نهایت بازیگری تئاتر را انتخاب کرده است. هوتن شکیبا اصالتاً کرد و بزرگ شده سنندج است.

هوتن شکیبا :

عشق من تولدت مبارک باشه.

سلامت باشی بمونی برام عزیز دلم

هوتن شکیبا و مادرش

هوتن شکیبا و پدرش

جدیدترین عکس های اینستاگرام هنرمندان را در ادامه مشاهده می کنید

سارا بهرامی :

سونیا😉

میلاد کی مرام :

Run to the goal✨

مهرداد صدیقیان :

ParaRem

روشنک عجمیان :

.☀️🌅

زندگی بسیار ساده است،

از همان دست که بدهیم،

از همان دست می‌گیریم.

هر گونه درباره‌ی خود بیندیشیم،

برایمان به واقعیت در می‌آید …

سروش جمشیدی :

گفتی بیا زندگی خیلی زیباست؛ دویدم

چشم فرستادی برام تا ببینم؛ که دیدم

پرسیدم این آتش‌بازی تو آسمون معناش چیه؟

کنار این جوب روون نعناش چیه؟

این همه راز، این همه رمز

این همه سر و اسرار معماست؟

آوردی حیرونم کنی که چی بشه؟ نه والله

مات و پریشونم کنی که چی بشه؟ نه بالله

حسین پناهی

سپیده خداوردی :

کوهنوری_و_طبیعتگردی

مریم کاویانی :

امروز سالروز مادر شدنم است، مقدس ترین وزیبا ترین تجربه زندگی من در این دنیا.

به تمام بانوانى که در این روز با من این تجربه رویایی را دارند تبریک میگم .

علی جانم بدنیا آمدنت همراه با معجزه الهى و اتفاقات خوب باشد عزیزم❤️

تولدت مبارک.🧚 🎉🎊💖🧿

آزاده صمدی :

کپشن: ۱۷ دی 🎂🎉🎈🤐

بهاره رهنما :

هر آنچه را که برای دیگران آرزو دارید دریافت خواهید کرد✨

غزال نظر :

نمایشنامه خوانی” طرز تازه “

نویسنده :لئونارد کوهن

کارگردان: فاطمه عرب کرمانی

عکس:اختر تاجیک ⭐

ندا عقیقی :

کافیست… سازیست همین زمزمه ی باد …

سیاه چالیست عمق صدایی که می رسد از هیچ …

علی سخنگو :

تراکتور سواری در پشت صحنه

سریال نیسان آبی

سحر قریشی تولد برادرش را این گونه تبریک گفت :

تولدت مبارک پسر خدا….

سپهر قریشی تصویری از حضور در سوریه در پیج اینستاگرام خود منتشر کرد و این شعر را نوشت:

صاعقه در نفس ابری خود کاشته‌ایم

به سر هر مژه‌ای یک قمه برداشته‌ایم

سنگ تکفیر به آئینه‌ی مذهب؟ هیهات!

ذوالفقار علی و رحم به مرحب؟ هیهات

دست خولی طرف معجر زینب؟ هیهات

ما نمک خورده عشقیم… به زینب سوگند

پاسبانان دمشقیم… به زینب سوگند

میلاد میرزایی :

حیف این پوستِ ماست که دباغی نمیشود…

مهسا طهماسبی :

داره میشه دو سال که رفتی هیچ وقت یادم نمیره درست ۲ روز بعد از سقوط هواپیمای اکراینی بود پروازت کنسل شد و ما توی یک خلا گیر کرده بودیم از یک طرف اینده ات بود که باید هر چه زودتر بهش می رسیدی و از یک طرف نگرانی من و مامان و بابا که نکنه هواپیمای توام….

مامان را مجبور کردم دلشور را کنار بذاره با اینکه خودم توی دلم اشوب بود . برات بلیط گرفتیم و ۹ ژانویه ساعت ۳:۰۴ صبح برای آخرین بار محکم بغلت کردم , بوت کردم , می خواستم یه جورایی حل بشم توت تا منم باهات بیام . قلبمو جا دادم توی سینه ات و باهات خداحافظی کردم .

تو رو فرستادیم اون سر دنیا , سپردیمت دست خدا حالا شد دو سال …

دو سال فقط از صفحه کوچک گوشی صورت بزرگتو میبینم از پشت صفحه گوشی موفقیتتو می بینم , از پشت صفحه گوشی صداتو می شنوم.

برادرم دلتنگی من برات قابل توصیف نیست .

من اونشب توی فرودگاه قلبمو گذاشتم توی سینه ات تا شاید این درد دلتنگی سراغم نیاد.

این درد لعنتی

این دلتنگی لعنتی

این مهاجرت لعنتی

نیلوفر کوخانی :

🎬 🎨 #مریم #کابل_پلاک_۱۰ #نوید_محمودی

معصومه کریمی :

دنیا بدون دوست

جای ترسناکی است

مثل دنیا،

بدون عشق

لیندا کیانی :

اکران مردمی فیلم سینمایی صحنه زنی

پویان گنجی :

این عکس رو بین دوتا برداشت از فیلمبرداری گرفتیم ،یه بار گرفتیم گفتن باید تکرار شه ،تا صحنه اماده بشه باز ،من به علی گفتم بیا من میرم روی ماشین تو ازم عکس بگیر،علی هم زیر ۳ ثانیه دوربین رو اماده کرد و انداخت…اماااا چندتا

ویشکا آسایش :

اولین تجربه اسکی تورینگ با مرجان خانم ❤

مارال فرجاد :

مهتاب #برادرجان ۱۳۹۸

امیر آقایی :

و تو هم روزی پیر می شوی

اما من

پیرتر از این نخواهم شد

در لحظه ای از عمرم متوقف شدم

منتظرم بیایی

و از برابر من بگذری

زیبا ، پیر شده

آراسته به نوری

که از تاریکی من دریغ کرده ای

#شمس_لنگرودی

عکس:آرمین احمری

ساره بیات :

🕊

هلیا امامی :

من هرگز نخواستم که از عشق افسانه ای بیافرینم، باور کن! من میخواستم که با دوست داشتن زندگی کنم- کودکانه و ساده و روستایی. من از دوست داشتن فقط لحظه ها را می خواستم. آن لحظه ای که تو را بنام می نامیدم . . . هلیا! هر آشناییِ تازه اندوهی تازه است… مگذارید که نام شما را بدانند و بنام بخوانندتان. هر سلام سر آغاز دردناک یک خداحافظی ست

نازنین بیاتی :

پری🤩🤩

زیبا کرمعلی :

یکی بود یکی نبود. یه عدد نخود تو باغ نشسته بود این بنده هستم که با خنده‌ای زورکی، شما رو به لبخند دعوت میکنم و آفتاب هم قصد درآوردن چشمای منو داره

منبع : پرشین وی