آیا عاشق شدن و عشق ورزیدن ارزش جنگیدن دارد؟

0

عشق یک احساس فوق العاده است. احساسی که به ما الهام می بخشد تا به بهترین نسخه خودمان تبدیل شویم، احساسی که به ما می آموزد چطور در دل بدی ها خوبی ها را کشف کنیم و چگونه برای ظریف ترین چیزهای زندگی خود ارزش قائل شویم.

لطافت عشق را می توان در همه چیز و همه جا احساس کرد، از اشعار و جملات عاشقانه و آثار هنری زیبا گرفته تا روابط میان انسان ها و تمام موجودات زنده و پدیده های طبیعی.

عشق احساسی وصف ناپذیر است که احساسات را رقیق و قلب را جلا می دهد، با همه این ها بسیاری معتقد هستند که عاشق بودن می تواند با درد سوزنده ای همراه باشد. احتمالا خود شما نیز در مقطعی از زندگی خود چنین دردی را تجربه کرده باشید.

متاسفانه درد عشق اجتناب ناپذیر است اما آیا عشق واقعا ارزش چنین دردی را دارد؟ آیا عاشق شدن و عشق ورزیدن ارزش جنگیدن دارد؟ آیا عشق برای هر دو طرف رابطه مفید است؟

لحظه ای که دوستت دارم را به زبان می آورید یک ریسک را قبول کرده اید زیرا شما در واقع بخشی از وجودتان را به دیگری می بخشید و نمی توانید آن را دوباره پس بگیرید.

دوست داشتن کسی و انتظار این که در مقابل دوستت داشته باشد خطری است که بسیاری از مردم از آن واهمه دارند. آن ها نمی خواهند استقلال خود را از دست بدهند و این اصلا اشکالی ندارد.

مشکل واقعی زمانی پیش می آید که به کسی بگویید دوستش دارید و همه وجود خود را نه یک بار بلکه بارها به او ببخشید اما هرگز در ازای آن، عشق و محبتی که می خواهید دریافت نکنید و این چیزی است که ممکن است شما را از درون نابود کند.

همین مسئله باعث می شود صدمه ببینید زیرا بیش از حد دوست داشته اید، بیش از حد از خودتان مایه گذاشته اید و در نهایت آن قدر که تمایل دارید مورد توجه و عشق قرار نگرفته اید.

عشق باید سرمایه ای باشد که برای هر دو طرف پاداش به همراه داشته باشد. باید پیوند میان دو نفر را عمیق تر کرده بدون این که دور شدن برای هیچ یک از آن ها ترسناک به نظر برسد.

عشق باید انتخابی مبتنی بر تعهد و احترام بی قید و شرط باشد، قرار است دردی به دنبال نداشته باشد، قرار است حال شما را خوب کند، قرار است فداکارانه و بدون ترس باشد.

با همه این ها بسیاری از افراد هنوز عشق را دردناک می دانند، اما چرا؟!

انتظارات

وقتی عاشق می شوید تنها چیزی که می بینید زیبایی است و شما به شدت مشتاق دریافت محبت و عشق می باشید. همچنین به دنبال راه هایی هستید که بتوانید احساسات خود را بروز دهید.

به همین دلیل تمایل دارید انتظاراتی درباره این که چگونه می توان عشق ورزید تعیین کنید اما احتمال برآورده نشدن همه این خواسته ها بسیار زیاد است و نتیجه آن آسیب دیدن شما می باشد.

در این شرایط احساس نا امیدی طبیعی است اما نیازی نیست در درد ناشی از انتظارات برآورده نشده غرق شوید. زیباترین نکته عاشقی این است که بالاخره یاد بگیرید از شکست ها عبور کرده و از داشته و نداشته های خود لذت ببرید.

علت این است که عشق به شکل ها و ایده های مختلف ظاهر می شود و این به خود شما بستگی دارد که چگونه آن را تفسیر کنید تا راضی و شاد بمانید.

عدم دریافت محبت

یکی دیگر از دلایل دردناک بودن عشق این است که در یک رابطه انتظار دارید مورد محبت قرار بگیرید.

به گفته یک ضرب المثل قدیمی عالی ترین نوع عشق آن عشقی است که بدون دریافت چیزی باشد. متاسفانه افراد اغلب عاشق کسی می شوند که نمی تواند آن ها را آن طور که می خواهند دوست داشته باشد.

این مسئله می تواند بسیار دردناک باشد زیرا فرد را از ابراز احساسات خود به طرف مقابل باز داشته و بدتر این که به ازای آن، عشق یکسانی دریافت نمی کند.

هر زمان در چنین شرایطی قرار گرفتید بهتر است ضرب المثل قدیمی را با خود مرور کرده و بدانید که عشق واقعی به شما امکان می دهد با وجود همه این ها شاد باشید و به دنبال مطالبه چیزی نباشید.

خسته از بخشیدن

عشق ممکن است افراد را از خود غافل کند و باعث شود فرد همه چیز خود از جمله صبر، تلاش و احترام را به سوی یک نفر دیگر سرازیر کند اما همین فرد در جریان دوست داشتن ممکن است گاهی از رفتارهای خود نیز خسته شود.

حتی گاهی از درون احساس پوچی می کند زیرا از قبل همه احساس خود را صرف این کرده که همه چیز خوب پیش برود و از درون خالی شده است.

با همه این ها درد و خستگی به معنای بی خیال عشق شدن نیست بلکه شاید تنها مرحله ای باشد که یاد بگیرید یک قدم به عقب برداشته و کمی به خودتان استراحت دهید.

زمانی که بیش از حد از خودتان مایه می گذارید ممکن است خودتان را گم کنید و احساس خستگی به این معنا است که باید زمانی برای نفس کشیدن به خودتان دهید تا عشقی را که تمام این مدت برایش می جنگیدید دوباره زنده کنید.

فقدان آرامش

گاهی حتی زمانی که شخص مقابل تمام عشقی که به او می دهید را به شما بر می گرداند همچنان درد عشق را احساس می کنید. این مسئله هنگامی رخ می دهد که در رابطه تان آرامش و رضایت طرف مقابل را حس نکنید.

اگرچه این مورد به راحتی قابل حل است اما حل نکردن آن می تواند به مشکلات دیگر و حتی آسیب های جبران ناپذیر منجر شود.

علت این مسئله شاید این باشد که شما و همسرتان به عنوان دو فرد متفاوت درک متفاوتی از عشق و نحوه ابراز آن دارید. مثلا ممکن است شما مشتاق محبت و ابراز کردن باشید اما او به جنبه های عملی تر عشق و رابطه اهمیت بدهد.

صحبت کردن درباره این موضوع در یک فضای دوستانه می تواند به حل آن کمک کند.

طمع برنده شدن

عشق در عین حال که شما را خوشحال و راضی می کند باعث می شود به سمت حرص و خودخواهی سوق داده شوید.

در زندگی مشترک بارها پیش می آید که طرفین برای به دست آوردن چیزی با یکدیگر مبارزه کرده و تمام تلاش خود را می کنند تا در بحث برنده شوند.

اگر در یک رابطه همه حواس تان به این باشد که چه چیزهایی می دهید و در عوض چه چیزهایی دریافت می کنید، هر بار که در دعواهای کوچک زن و شوهری شکست می خورید به شدت آسیب می بینید.

عشق یک خیابان دو طرفه است و هر دو طرف باید درک متقابلی از یکدیگر داشته باشند.

برگرفته از: inspiringtips

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ