در مراسم تشییع «هما روستا» چه گذشت؟

0

سرانجام بعد از یک هفته، پیکر هما روستا به ایران رسید تا امروز از مقابل خانه هنرمندان به سمت بهشت زهرا(س) تشییع شود.

امروز اهالی تئاتر و سینما در مقابل خانه هنرمندان ایران گرد هم جمع شدند تا با هما روستا وداع کنند. «روز سنگینی» که مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان چنین درباره آن سخن گفت:

«امروز، روز سنگینی‌ست و خوشحالیم که روح سمندریان در کنار هما روستا آرام گرفت. او هنرمندی بود که سال‌ها رنج کشید اما لحظه‌ای از لبخند زدن غافل نشد.»

همسر هما روستا مراسم تشییع هما روستا بیوگرافی هما روستا

محمودرضا رحیمی کارگردان تئاتر هم که اجرای مراسم برعهده داشت درباره بیماری این بازیگر گفت: «بانو هما روستا زودتر از حمید سمندریان دچار بیماری شد. بیماری او از سال ۱۳۸۹ محرز شد ولی صبورانه روند بیماری خود را متوقف کرد تا به حمید سمندریان رسیدگی کند.»

رخشان بنی‌اعتماد کارگردان سینمای ایران نیز که سابقه دوستی دیرینه با هما روستا داشت گفت که برای حرف زدن درباره هما احتیاجی به کاغذ و نوشته ندارد اما: «امروز حالم خوب نیست و ترجیح می‌دهم از روی نوشته از همای تئاتر و سینما ایران بگویم. گفتن او نیاز به تکرار ندارد. رابطه و رفاقت ما به دیدارهای گاه به گاهی ختم می‌شد که عموما در فضاهای مرفه شکل نمی‌گرفت بلکه ما همدیگر را در کنج درد و تماشای نیاز انسان‌های محروم می‌یافتم.»

او ادامه داد: هما روستا هر اندازه که در صحنه بازی قدرتمند بود، به همان اندازه از خودنمایی و خودنمایشی پرهیز می کرد. هر جا که هما باید حاضر می بود، همان جا حاضر بود و هیچ گاه بزرگی خود را در بوق دوربین های خبرنگاران نمی کرد و به دنبال شکار لحظه‌های خود نبود. در همه این سال ها ناکجاآباد دیدارهای فاصله دار اما مداوم من و هما از همین جنس بود.

ابراهیم حقیقی نیز از نمایشگاه عکسی گفت که هما روستا آرزو داشت از اجراهای حمید سمندریان برپا کند.

در این میان حسن معجونی دیگر سخنران این مراسم گریه‌کنان پشت تریبون رفت ولی نتوانست حرف‌های خود را تمام کند.

او در سخنان کوتاهش گفت: «امروز آمده ام به عهدم وفا کنم به خودم قول داده بودم وقتی برگشتی خانه، خانم روستا صدایت نکنم، بگویم هما جان.

او افزود: هما جان، امروز بخشی از نمایشنامه‌ای را که محمد چرم‌شیر برای تو نوشته بود و آرزو داشت که تو او را بازی کنی، می‌خوانم. من به نیمه پر لیوان امیدوار بودم، اما اکنون نمی توانم وانمود کنم که چقدر با زندگی می توانم راحت برخورد کنم. وقتی خواب های من پر است از مردمی که مرده اند، نمی توانم راحت زندگی کنم.

معجونی در پایان اظهار داشت: «همای عزیز، الیزابت کاستلو، هـَمستـِر، تو و همه مردگان و زندگان این سرزمین، خوابگردهای کابوسی هستیم از درد، رنج و زحمت.»

کاوه سمندریان و مادر هما روستا دیگر کسانی بودند که در سخنانی کوتاه از همدلی و همراهی دوستداران هما روستا تشکر کردند.

مراسم تشییع پیکر هما روستا صبح امروز سه شنبه ۱۴ مهرماه در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

در ابتدای این مراسم که با تلاوت آیاتی از قرآن کریم همراه بود، محمودرضا رحیمی، کارگردان تئاتر که اجرای مراسم را به عهده داشت، به حاضرین در جمع خوش آمد گفت.

وی در ادامه عنوان کرد: همای عزیز، آیین پروازت را با تمام دوستدارانت در همان جایی که وعده ای قبل به مشایعت همکار و همسرت حمید سمندریان آمده بودیم، تمام قد به تماشا ایستاده ایم.

مجید سرسنگی، مدیرعامل خانه هنرمندان به عنوان نخستین سخنران نیز به حاضرین در جمع خوش آمد گفت و یادآور شد: برای کسانی که حمید و هما را می شناختند، امروز، روز سنگینی است و خوشحالیم که امروز روح سمندریان در کنار روح هما روستا آرام گرفته است.

مدیرعامل خانه هنرمندان افزود: هما روستا هنرمندی است که سال ها رنج کشید اما لحظه ای لبخند از لبانش دور نشد. او امروز به دیار باقی خواهد شتافت و من به نمایندگی از خانه هنرمندان و ۱۲ انجمن این خانه درگذشت بانو هما روستا را تسلیت می گویم.

محمودرضا رحیمی با بیان این که هما روستا زودتر از حمید سمندریان دچار بیماری شد، گفت: بیماری بانو هما روستا از سال ۱۳۸۹ محرض شد، در واقع بیماری این بازیگر تئاتر و سینما قبل از بیماری حمید سمندریان اتفاق افتاد، اما این بانو صبورانه روند بیماری خود را متوقف کرد تا به حمید سمندریان رسیدگی کند، اما امروز او اینجا و در میان شما نقش می آفریند.

رخشان بنی اعتماد، کارگردان سینما نیز درباره دوستی خود با هما روستا توضیح داد: برای حرف زدن درباره هما احتیاجی به کاغذ و نوشته ندارم، اما امروز حالم خوب نیست و ترجیح می دهم از روی نوشته از همای تئاتر و سینمای ایران بگویم.

این کارگردان سینما تاکید کرد: گفتن از هما روستا نیاز به تکرار ندارد. رابطه و رفاقت من و هما دیدارهای گاه به گاه و با فاصله بوده است، دیدارهایی که عموما در فضاهایی مرفه اتفاق نمی افتاد بلکه من و هما یکدیگر را در کنج درد و تماشای نیاز انسان های محروم می یافتیم.

وی ادامه داد: هما روستا هر اندازه که در صحنه بازی قدرتمند بود، به همان اندازه از خودنمایی و خودنمایشی پرهیز می کرد. هر جا که هما باید حاضر می بود، همان جا حاضر بود و هیچ گاه بزرگی خود را در بوق دوربین های خبرنگاران نمی کرد و به دنبال شکار لحظه‌های خود نبود. در همه این سال ها ناکجاآباد دیدارهای فاصله دار اما مداوم من و هما از همین جنس بود.

در ادامه این مراسم ابراهیم حقیقی، نقاش و طراح اظهار کرد: هما روستا سال ها تنهایی بدون حمید را تاب نیاورد و امسال به دیدار یارش رفت. همیشه می گفت دوست دارد نمایشگاه عکسی از اجراهای حمید سمندریان بگذارد، البته این قرار را منوط به بهبودی حالش می کرد، اما این اتفاق نیفتاد.

حقیقی تصریح کرد: هما روستا از هندوستان که برگشت، حالش خوب بود، اما خوب نماند و پزشکان کاری از دستشان برنیامد و در نهایت فرشته ها آن سوی دنیا دستش را گرفتند به «باغ آلبالو» بردند و در دست حمید سمندریان گذاشتند.

حسن معجونی به عنوان یکی دیگر از سخنرانان در جمع دوستداران هما روستا حاضر شد و در حالی که سعی می کرد گریه خود را کنترل کند، گفت: امروز آمده ام به عهدم وفا کنم به خودم قول داده بودم وقتی برگشتی خانه، خانم روستا صدایت نکنم، بگویم هما جان.

وی افزود: هما جان، امروز بخشی از نمایشنامه‌ای را که محمد چرم‌شیر برای تو نوشته بود و آرزو داشت که تو او را بازی کنی، می‌خوانم.

این بازیگر و کارگردان تئاتر ادامه داد: من به نیمه پر لیوان امیدوار بودم، اما اکنون نمی توانم وانمود کنم که چقدر با زندگی می توانم راحت برخورد کنم. وقتی خواب های من پر است از مردمی که مرده اند، نمی توانم راحت زندگی کنم.

وی اضافه کرد: همای عزیز، الیزابت کاستلو، هـَمستـِر، تو و همه مردگان و زندگان این سرزمین، خوابگردهای کابوسی هستیم از درد، رنج و زحمت.

حسن معجونی پس از چند دقیقه سکوت صحبت های خود را ادامه نداد و صحنه را ترک کرد.

کاوه سمندریان فرزند هما روستا آخرین فردی بود که در این مراسم در مقابل تریبون قرار گرفت. وی در سخنان کوتاهی گفت: ممنونم که عاشقانه مادرم را دوست داشتید. او برگشت تا در کنار شما عزیزان باشد و من از حضور شما ممنونم.

در پایان این مراسم، مادر زنده یاد هما روستا ضمن قدردانی از حضور دوستداران این بازیگر در مراسم تشییع پیکر هما روستا گفت: من بسیار داغدار هستم، اما شما با حضورتان گوشه گوشه غم من را گرفتید. من همیشه دنبال دخترم دویدم. هما از من خیلی دور بود، اما امروز برای همیشه از من دور شد. من، هما روستا را به خدا و حمید سمندریان می سپارم.

مراسم تشییع پیکر هما روستا با خواندن نماز میت توسط سیدمحمود دعایی انجام شد و سپس پیکر این بازیگر تئاتر و سینما به سمت قطعه هنرمندان در بهشت زهرا(س) بدرقه شد.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ