زنان مطلقه مشتری انبار کالا در جنوب تهران
در باز میشود و محبوبه پا به انبار میگذارد. سگهای نگهبان از آفتاب پناه بردهاند به سایه کانکس نگهبانی، سرها را گذاشتهاند روی قلوهسنگها و زبانشان آویزان از دهان، لهله میزنند.
نگهبان اطمینان میدهد که زنجیر شدهاند و جای نگرانی…