پیامک و اس ام اس های شهادت امام محمد باقر (ع)

0

یک عمر سوخت قلب تو از کینه هشام آن دشمن سیاه دل بى حیاى تو

تنها نه در عزاى تو چشم بشر گریست آن دشمن سیاه دل بى حیاى تو

اى خفته همچو گنج، به ویرانه بقیع پر مى‏ زند کبوتر دل، در هواى تو

در را به روى امت اسلام بسته‏ اند آن گمرهان که بى خبرند از صفاى تو

♦♦♦♦

السلام علیک یا ابا جعفر یا محمد بن علی ایها الباقر یابن رسول الله انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله

♦♦♦♦

بـه سر مـی پـرورانم من هوای حضرت بـاقر (ع)
بـه دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر (ع)
زعشقش جان من بر لب رسیده کس نمی دانـد
کـه نبود چاره ساز من سوای حضرت باقر (ع)

♦♦♦♦

دلم پر مى ‏زند امشب براى حضرت باقر
که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا
کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر

♦♦♦♦

گوهر آل رسولی
به جهان نور دو عینی
پسر کرب و بلائی
نوه‌ی پاک حسینی

♦♦♦♦

نه طاقت است زبان را به وصف غم‌هایش
نه قدرت است قلم را که تا کند مرقوم
بگو به امت اسلام، این سخن (میثم)
به مرگ حضرت باقر یتیم گشت علوم

♦♦♦♦

کسی که بود شکافنده‌ی تمام علوم
هزار حیف که از زهر کینه شد مسموم
سر تو باد سلامت یا رسول ‌الله
وصّی پنجم تو کشته شد، ولی مظلوم

♦♦♦♦

باقر علم جهان را تو ملقب باشی

تو به یادآور هر ناله‌ی زینب باشی
دل شیعه نگرانت
زهر کین برده توانت

♦♦♦♦

تو شفای دل زارت
همه جا فکر حسین است
به لبِ غرق به خونت
همه دم ذکر حسین است

شهادت امام محمد باقر زندگینامه امام محمد باقر پیامک شهادت اس ام اس شهادت

♦♦♦♦

نظرت می رسد آن لحظه اسیرت کردند
سمّ اسبان عدو یکسره زیرت کردند
عطش آمد به سراغت
علی اصغر شده داغت

♦♦♦♦

ای که از زهر و عطش ناله زنان می سوزی
از غم شام بلا، گریه کنان می سوزی

♦♦♦♦

به غربت علی و خاندان او سوگند

امام ما ز جهان رفت با دلی مغموم

هماره قصه مظلومی‌اش به خاک بقیع

بود ز غربت قبرش برای ما معلوم

♦♦♦♦

گهی به زخم زبان قلب حضرتش خستند
گهی به خانه‌اش از کینه خصم برد هجوم
بسان مادر و آباء رنج دیده‌ی خویش
همیشه بود ز حقّ و حقوق خود محروم

♦♦♦♦

ای خدای باقر !علم نیست آنچه در نزد مردمان است.

علم آن است که مظهرش باقر العلوم است.

ما را سنگریزه ای از سلسله جبال علوم باقری عنایت کن!

شهادت حضرت امام محمد باقر( ع) تسلیت باد

♦♦♦♦

سالروز شهادت جانسوز نهال گلشن دین،

نور دیده زهرا، سپهر دانش و بینش،

امام محمد باقر(ع) تسلیت باد

شهادت امام محمد باقر زندگینامه امام محمد باقر پیامک شهادت اس ام اس شهادت

اشعار شهادت امام محمد باقر علیه السلام

::::  من پنجمین ولی خداوند قادرم  ::::
من پنجمین ولی خداوند قادرم
همنام مصطفی و ملقب به باقرم
گنجینه ی علوم الهی است سینه ام
از نسل سفره دار کریم مدینه ام
مشهور شهرم و کرم ابراز می کنم
با یک نظر ز کار گره باز می کنم
قبل از تهجد شب آن عشق بازی ام
شهر مدینه شاهد سایل نوازی ام
همیان به دوش کوچه ام و ذره پروزم
ناز گدای شهر به یک غمزه می خرم
بانی روضه های غروب منا منم
پرچم به دوش ماتم کرببلا منم
من شاهد مصیبت عظمای عالمم
من شاهد غریبی آقای عالمم
سجاد زاده ام پسر مرد گریه ام
من آشنای غربت همدرد گریه ام
با چشم خویش واقعه ایی دیده ام عجیب
احرام بسته، قافله ایی دیده ام غریب
با حاجیان فاطمه تا همسفر شدم
از سر عشق بازی حق باخبر شدم
آنان به کوی نسل الهی قدم زدند
زیباترین منای خدا را رقم زدند
دیدم که آب تحفه ی نایاب می شود
کودک چگونه تشنه و بی تاب می شود
دیدم چگونه جسم جوان خرد می شود
شخصیت امام زمان خرد می شود
دور امام نیزه و شمشیر دیده ام
در گودی گلو اثر تیر دیده ام
دیدم مفاصلی که ز هم دور می شود
شاهی به ضرب نیزه ایی منحور می شود
خنجر به دست شمر به گودال می رود
زهرا کنار پیکرش از حال می رود
چکمه به پا به جانب مقتل دوید وای
روی ضریح سینه ی جدم پرید وای
اینجا به بعد مهر سکوتی بر این لب است
گودال بوسه گاه خصوصی زینب است
قاسم نعمتی
::::  یک عمر پابه پای محرّم گریستی  :::: 
روزی که بادهای مخالف امان نداد
هفت آسمان به قافله­ای سایه بان نداد
خورشید بود و سایه‌ی شوم غبارها
خورشید بود همسفر نیزه ­دارها
دیدی به روی نیزه سر آفتاب را
دیدی گلوی پرپر طفل رباب را
دیدی عمود با سر سقّا چه کرده بود
تیر سه­شعبه با دل مولا چه کرده بود
در موج­خیز شیون و ناله دویده­ ای
تا شام پا به پای سه­ساله دویده ­ای
گل زخم­های سلسله یادت نمی­رود
هرگز غروب قافله یادت نمی­رود
هم ناله با صحیفه‌ی ماتم گریستی
یک عمر پابه پای محرّم گریستی
یوسف رحیمی
::::  مانده داغی عظیم بر جگرت  ::::
مانده داغی عظیم بر جگرت
عکس رأسی به نیزه،در نظرت
سر بازار شام و بزم شراب
چه بلاهایی آمده به سرت!؟
هر شب جمعه خون دل خوردی
پای ذکر مصیبت پدرت
پای روضه به جای قطره ی اشک
خون و خونابه ریخت از بصرت
می توان دید عکس زینب را
بین قاب کبود چشم ترت
سوختی سرو باغ فاطمیون
زهر آتش زده به برگ و برت
گر گرفته فضای حجره ی تان
تحت تاثیر آه شعله ورت
مهر و تسبیح کربلایت را
داده ای ارثیه به گل پسرت
وحید قاسمی
::::  ای مدحتان بر اهل سخن خوشترین کلام  ::::
ای دومین محمد و ای پنچمین امام
از خلق و از خدای تعالی تو را سلام
چشم و چراغ فاطمه، خورشید هفت نور
روح و روان احمد و فرزند چهار امام
آن هفت نور روشنی چشم هفت آفتاب
آن چهار امام خود پدر این چهار امام
وصف تو را نگفته خدا جز به افتخار
نام تو را نبرده نبی جز به احترام
هم ساکنان عرش به پایت نهاده رخ
هم طایران سدره به دستت همیشه رام
حکم خدا به همت تو گشته پایدار
دین نبی به دانش تو مانده مستدام
با آنهمه جلال و مقامی که داشتی
دیدی ستم ز خصم ستمگر علی الدوام
گه دید چشم پاک تو بیداد از یزید
گاهی شنید گوش تو دشنام از هشام
گریند در عزای تو پیوسته مرد و زن
سوزند از برای تو هر روز خاص و عام
گاهی به دشت کرب و بلا بوده ای اسیر
گاهی به کوفه بر تو شد ظلم، گه به شام
خوانند سوی بزم یزیدت، بدان جلال
بردند در خرابه شامت بدان مقام
گر کف زدندن اهل ستم پیش رویتان
گر سنگ ریختند بر سرهایتان ز بام
راحت شدی ز جور و جفای هشام دون
آندم که گشت عمر تو را از زهر کین تمام
داریم حاجتی که ز لطف و عنایتی
بر قبر بی چراغ تو گوئیم یک سلام
«میثم» هماره وصف شما خاندان کند
ای مدحتان بر اهل سخن خوشترین کلام
غلامرضا سازگار
::::  به مرگ حضرت باقر یتیم گشت علوم  ::::
کسی که بود شکافندۀ تمام علوم
هزار حیف که از زهر کینه شد مسموم
سر تو باد سلامت ای رسول الله
وصِّی پنجم تو کشته شد ولی مظلوم
گهی به زخم زبان قلب حضرتش خستند
گهی به خانه اش از کینه خصم برد هجوم
بسان مادر و آباء رنج دیدۀ خویش
همیشه بود زحقّ و حقوق خود محروم
به غربت علی و خاندان اوسوگند
امام ما زجهان رفت با دلی مغموم
هماره قصّۀ مظلومی اش بخاک بقیع
بود زغربت قبرش برای ما معلوم
زدردهای نهانی که بود در دل او
کسی نداشت خبر غیر خالق قیّوم
حیات او همه با درد و رنج و غصّه گذشت
که بود ظلم به اولاد مصطفی مرسوم
نه طاقت است زبان را به وصف غم هایش
نه قدرت است قلم را مه تا کند مرقوم
بگو به امّت اسلام، این سخن (میثم(
به مرگ حضرت باقر یتیم گشت علوم
  غلامرضا سازگار
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ