مرا ببوس

0

مرا ببوس …جوری که شکوه بکرِ ابرهای کوهستان را توی دستانم لمس کنم،چشمانم را ببندم ، گم شوم … و خودم را در سکوتِ کویر ، میانِ گرمایِ آغوشِ تو پیدا کنم …مرا ببوس …آنقدر عمیق ، که تمامِ جانم مست شود ،اشک شوق از چشمانم بریزد ،و گونه هایم از شدت عشق تو ، تب کند … !مرا جوری ببوس ؛که زمان ، میانِ التهابِ لب هایت متوقف شود ،و من … تا ابدِ همین ثانیه ، متعلق به تو باشم …می خواهم در انقلابِ بوسه ات، منهدم شوم ،پیکرِ بی جانم را میانِ امنیتِ بازوانت رها کنم ،تو مالکِ تمامِ جانم باشی ؛و من … سهمِ مطلقِ لب های تو …من برایِ حل شدن در تو آماده ام …مرا میانِ استحکامِ بازوانت بپیچ ،و بدونِ هیچ مراعات و بهانه ای ؛به اندازه ی تمامِ ثانیه های نبودنت ؛ببوس …  

ساتین : دلگویه

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ