بیوگرافی عبدالله اسکندری (چهره پرداز) +گریم های ماندنی
عبدالله اسکندری در سال ۱۳۲۴ در تهران متولد شد. عبدالله اسکندری پسری به نام بابی اسکندری دارد و هیچ رابطه خانوادگی با لاله و ستاره اسکندری ندارد.
مجید اسکندری (متولد ۱۳۳۶ – تهران) چهره پرداز اهل ایران است. وی برادر عبدالله اسکندری و محبوبه اسکندری چهرهپرداز میباشد.
استاد عبدالله اسکندری و بهاره رهنما
چهرهپردازی را از سال ۱۳۵۱ زیر نظر بیژن محتشم در تلویزیون ملی ایران آغاز کرد. اسکندری از جمله اولین هنرمندانی است که توفیق یافت چهرهپردازی را بر اساس شخصیت بنیاد نهد، که از تجارب او در این زمینه میشود به سریال موفق دایی جان ناپلئون در تلویزیون و فیلم گوزنها در سینما اشاره کرد. سی و دو سال تلاش بی وقفه و ارزشمند وی در عرصه چهرهپردازی و تربیت شاگردان فراوانی که بسیاری از آنها هم اکنون جزو طراحان خوب چهرهپردازی ایران هستند باعث شد تا مجله معتبر چهرهپردازی Make-up artist، کشور ایران را در زمره ده کشور برتر جهان و اسکندری را جزو ده طراح مهم جهان در سال ۱۹۹۹ برگزیند.
instagram eskandari93
او تاکنون موفق به دریافت پنج سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر و نیز برنده تندیس خانه سینما شده است. عبدالله اسکندری تاکنون بیش از یکصد و شصت پروژه سینمایی و تلویزیون را در ایران طراحی کرده است که از جمله آثار شاخص و به یاد ماندنی آن میشود به «هزاردستان»، «مثل آباد»، گوزنها، «کندو»، «سایههای بلند باد»، «دست فروش به بانو»، ناصرالدین شاه آکتور سینما، روز واقعه، «بازمانده»، ساحره، «آدم برفی»، دلشدگان، مادر، مسافر ری و … اشاره کرد.
اسکندری کار خود را با سریال «هزاردستان» پس از انقلاب ادامه داد که طراحی و اجرای چهرهپردازی این مجموعه هنوز هم یکی از کارهای شاخص این رشته در ایران محسوب میشود.
از دیگر کارهای شاخص این هنرمند میتوان به طراحی و اجرای چهره محمود بصیری در نقش یک پیرزن در اپیزود دوم فیلم «دستفروش» ساخته محسن مخلباف و چهره عزتالله انتظامی و گوهر خیراندیش در فیلم «بانو» به کارگردانی داریوش مهرجویی اشاره کرد که نشان از تبحر بالای این هنرمند دارد.
گفتنی است بعد از گنجاندن بخش چهرهپردازی در لیست بهترینهای جشنواره فیلم فجر که از دوره هفتم اتفاق افتاد اسکندری برای فیلمهای «مادر» (علی حاتمی)، «ناصرالدین شاه اکتور سینما» (محسن مخملباف)، «بلندیهای صفر» (فلاح لیالستانی)، «آخرین بندر» (حسن هدایت)، «روز واقعه» (شهرام اسدی) و «ساحره» (داوود میرباقری) برنده سیمرغ بلورین این رشته شده است.
عبدالله اسکندری با کارگردانهای زیادی کار کرده است. او با کدام کارگردان بهتر و راحتتر است؟
شغل خشک و در کنار هم بودن خشک، جواب نمیدهد. بیشتر، رفاقت جواب میدهد. وقتی کارگردانی با فیلمبرداری رفیق است، فیلمشان بهتر میشود چون خواستهها و حرفهایشان را میفهمند. من با اکثر کارگردانها رفیق بودم. با داوودنژاد و علی حاتمی رفیق بودم و برای همین کارهایم با آنها شاخصتر است. رفاقت باعث میشود به تو اعتماد کنند و دستت بازتر باشد. کارگردان که گریمور نیست. او شخصیت را حلاجی میکند و تو میتوانی از حرفهایش، ته دلش را بیرون بیاوری. من معمولا با همه کارگردانها رفیقم. گریموری که رفیق نباشد جواب نمیدهد.
(عکس قدیمی) عبدالله اسکندری و گریم بهروز وثوقی قبل از انقلاب
عبدالله اسکندری یکی از مطرحترین گریمورهای ایران است. رابطه او با گریمورهای دیگر چگونه است؟ بهخصوص که میدانیم شما با آقای ولدبیگی در مختارنامه کار کردهاید و همکاریهایی با آقای معیریان داشتهاید.
گریمورها ۲ دستهاند. ما با عده ای مثل جلال الدین معیریان، مهری شیرازی و مسعود ولدبیگی همدورهایم. عده دیگر یا خودساختهاند یا شاگردان دوره ما هستند. از قول خودم برایتان میگویم. برایم مهم نیست با کی کار کنم. اصلا مشکل کار با جوانها را ندارم. خیلی از کارگردانها در جوانی با من کار کردهاند. برایم مهم این است که خودم کارم را خوب انجام بدهم. من دومین نفری بودم که در اوایل دهه ۶۰ به حوزه هنری رفتم تا به جوانها که کارگردانی نکرده بودند، کمک کنم. دوست داشتم، گارد نداشتم و ندارم. این طور مسائل به وجود آدم ربط دارد.
جایگاه منطقهای و جهانی گریم ایران کجاست؟
ما از سطح منطقه خودمان بالاتریم. الان کشورهای اطراف تازه ۳ ، ۴ سال است قدمهای اولیه را برداشتهاند که ما ۴۰ سال قبل برداشتهایم. ما خیلی گریم پیشرفتهای نسبت به خاورمیانه داشتیم و داریم. در دهه ۵۰ آدمهایی که دوست داشتند، پیگیری کردند و امور گریم را سر و شکل دادند. در دنیا هم آنها وسایل کاملی دارند ولی ما نداریم. ۲۵ سال پیش، بنیاد سینمایی فارابی مقداری وسیله گریم آورد و تقسیم شد. دیگر وسیله پیدا نمیکنید. یکی دو جا که وسایل فنی وارد میکنند لطف میکنند و وسیله گریم میآورند اما واردکننده گریم نداریم. دولت باید بیاورد. ما بارها به آقای احمدینژاد و شمقدری گفتیم اما کسی اهمیت نداد.
ایستادن در میان ۱۰ نفر اول
سال ۱۹۹۹، مجله میکاپ آرتیست (make up artist) مسابقه بهترین گریم را برگزار کرد. من هم گریم محمود بصیری را در نقش پیرزن فیلم دستفروش فرستادم. فیلمی که ۱۰ سال قبل ساخته شده بود. ۱۵۰ گریمور برتر، آثاری فرستاده بودند. هیات داوران از بین آنها، ۱۰ اثر را انتخاب کرد. یکی از آنها من بودم که اسمم را با پرچم ایران منتشر کردند. اسم کشور ما در گریم در کنار کشورهای صاحب گریم و سینمای جهان مثل ایالاتمتحده، انگلیس، ژاپن، کانادا و… قرار گرفته بود. ما گریممان، شانه به شانه آنها پیش میرود. من برای تعریف از خودم این را نگفتم، این یک نمونه برای موفقیت گریم ماست که با وجود مشکلات و مضیقه در میان برترینهای دنیاست. ما برای همین پروژه شاهگوش، یکی دو وسیله خریدیم. یک بار در دبی باز کردند که چی هست و کجا میبرید.
بهنوش طباطبایی در کنار استاد عبدالله اسکندری
یک بار هم در گمرک خودمان باز کردند. اینها ماده است و خراب میشود. مسئولان باید گوش بدهند. این گریم در منطقه اول است. نباید جلوی رشدش را گرفت. وسایل گریم را بخرید و سهمیه بدهید و به گریمورها بفروشید. برای عکاسان و همه اصناف وام دادند به جز صنف گریم. آن هم رشتهای که جهانی است. خیلی مواد و تجهیزات بخرند میشود ۳۰ هزار دلار که برای ۴ سال کافی است. لطفا کادو ندهید. پول این تجهیزات را از گریمورها بگیرید. ۲۵ سال پیش هم که فارابی گرفت، پولش را دادیم.
گریم های ماندنی فیلم های ایرانی در اینستاگرام عبدالله اسکندری
تست گًریم استاد رضا کیانیان درفیلم (فرارى)کارگردان علیرضا داودنژاد
بانوى هنرمند خانم آزاده صمدى باگریم بسیار تند براى نقشى درفیلم خوب بد جلف اجرا مریم نصراللهى
یادى ازیک اسطوره سینما بانوى هنرمند. خانم فریماه فرجامى عزیزدرفیلم نرگس کارى ازخانم رخشان بنى اعتماد
تست گریم کاراقاى على عطشانى مازیارفلاحى عزیز
فیلم اقاى على عطشانى کلید خورد هنرمند عزیز استاد حسین یارى گریم با کمک على بهرامى فر
گوهرخیراندش درفیلم بانو کارى ازداریوش مهرجویى اجرا خانم نویدى
استاد امین تارخ درسریال ابن سینا اجرا. امیراسکندرى گریمور سریال کیمیا
فیلمشناسی
- شاهگوش (۱۳۹۲)
- لامپ صد (١٣٩٢)
- چرخ و فلک (۱۳۸۹)
- سریال مختارنامه
- دیوار (۱۳۸۶)
- زمستان
- آتش
- خاکستری (۱۳۷۹)
- زمانه
- بلوغ (۱۳۷۷)
- دختری به نام تندر (۱۳۷۹)
- عشق طاهر
- هیوا (۱۳۷۷)
- فصل پنجم
- کمکم کن (۱۳۷۷)
- کمیته مجازات (۱۳۷۷)
- زخمی (۱۳۷۶)
- عقرب (۱۳۷۵)
- جوانمرد (۱۳۷۵)
- آدم برفی (۱۳۷۳)
- چهره (۱۳۷۴)
- اعاده امنیت (۱۳۷۴)
- نجات یافتگان
- پری
- ریحانه
- روز واقعه
- سفر به چزابه (۱۳۷۴)
- آخرین بندر
- رؤیای نیمه شب تابستان
- یکی بود، یکی نبود
- خانه خلوت
- روز فرشته (۱۳۷۲)
- بازیچه
- دلشدگان (۱۳۷۰)
- طعمه
- دادستان (۱۳۷۰)
- دزد عروسکها (۱۳۶۸)
- گالان (۱۳۶۹)
- هامون
- راز خنجر (۱۳۶۹)
- شن در زمستان (۱۳۶۸)
- باغ سید (۱۳۶۸)
- تمام وسوسههای زمین (۱۳۶۸)
- پرنده کوچک خوشبختی (۱۳۶۶)
- زرد قناری (۱۳۶۷)
- تیغ و ابریشم
- بای سیکل ران (۱۳۶۴)
- غریبه
- گمشدگان (۱۳۶۶)
- گزارش یک قتل (۱۳۶۵)
- ناخدا خورشید (۱۳۶۵)
- پاییزان (۱۳۶۰)
- ردپای بر شن (۱۳۶۶)
- کنار برکهها
- بایکوت (۱۳۶۴)
- جادههای سرد
- دو چشمان بی سو
- استعازه
- کمال الملک
- تحفهها
- شیلات
- مرگ یزدگرد
- پرواز در قفس
- بوی گندم
- بت
- بتشکن
- دایی جان ناپلئون
- گوزنها
- ملکوت
- نارنین
- شب غریبان
- ذبیح
- اسرار گنج دره جنی