شوهرم با زن غریبهای ارتباط داشت و از خانه بیرونم انداخت
از روزی که پای سفره عقد نشستم، مادرم همواره کنار گوشم زمزمه میکرد که «دختر با لباس سپید عروس به خانه بخت میرود و باید با کفن سپید نیز از خانه شوهرش بیرون بیاید» من هم نصیحت مادرم را آویزه گوشم قرار دادم و تصمیم گرفتم با همه ناملایمات…