مریلا زارعی از لباس فرش قرمز جشنواره فجر میگوید + عکس
لباس ستارههاى سینما در محافل عمومى، مراسمهاى رسمى و غیر رسمى و جشنوارهها پیش و بیش از خودشان و آثارشان به چشم میآید. مریلا زارعى، ستاره مشهور سینما، هم از این قاعده مستثنا نیست. پیش از این درباره لباس این بازیگر سرشناس در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر مفصل در مدآنلاین از زبان کارشناسها شنیدید و خواندید اما این بار مستقیم سراغ خود او رفتیم تا با جهانبینى و نگاهش به حوزه لباس و آرایش و ظاهرش بیشتر آشنا شویم. مریلا زارعى صبح دومین روز جشنواره فیلم فجر را با مصاحبه اختصاصى با مدآنلاین شروع کرد و بعد نشست خبرىاش را شروع کرد. با ما همراه باشید.
طراح لباستان برای مراسم افتتاحیه چه کسی بود یا این که لباس را به نحو دیگری انتخاب کردید؟
نه، طراحی نداشت. یکی از لباسهایی بوده که داشتم و برای این مراسم انتخاب کردم.
چهطور ماجرا را اینقدر ساده برگزار کردید؟ چون برای جشنوارههای خارجی مثل آسیاپاسفیک زمان و تامل بیشتری برای انتخاب لباس صرف میکنید.
لباسپوشیدنم ارتباط مستقیم با حال و احوالم دارد و لابد آن شب حس و حالم با آن لباس مناسبت بیشتری داشته است.
برای مراسم اینچنینی که در مقابل دهها عکاس و فیلمبردار قرار میگیرید، چهقدر به استایل و تیپ ظاهریتان فکر میکنید؟ مثلاً این شال قرمز زیبایی که الان سر کردهاید مبتنی بر چه ایدهای است؟
واقعیت این است من اصلا به این که الان چه شکلی دیده میشوم توجه نمیکنم. لباسپوشیدن من به حالم بستگی دارد؛ اگر به حال خودم بود الان شاید همین شال قرمز هم سرم نبود و شال مشکی روی سرم میدیدید. ولی خب این را در نظر میگیرم که جلسه مطبوعاتی است و ساعت ۱۰ صبح برگزار میشود، اولین نشست مطبوعاتی امسال هم است، همه هم دیشب تا دیر وقت کار کردند و باز صبح سر کار هستند بعد اگر من هم بخواهم با همان حس و حال خودم و رنگآمیزی که دوست دارم بیایم مخاطب ممکن است احساس کسالت کند. بنابراین یک تاش رنگی در لباسم میآورم تا با آن، این پیام را بدهم که من سلامت و سر حالم و هر سوالی دارید بپرسید و راحت باشید. اگر به خود من باشد شاید شکل دیگری باشم و لباس نباید من را خیلی درگیر کند. گاهی هم حالم این است که یک بار فضا را عوض کنم. اما در جشنوارههای خارجی ماجرا فرق میکند؛ ما نماینده کشورمان در کشور دیگری هستیم و لباسمان تعیینکننده است چون نقطهای است که میتوانیم اشاره به بخشی از فرهنگ و ویژگیهای کاریمان بکنیم و بتوانیم صلابتی که لازمه بانوی ایرانی است را در آن فضا با مقتضیات آنجا ارائه کنیم. گاهی موفق بودیم گاهی هم نبودیم ولى تلاش بر این بوده. اما وقتی جشنواره فجر است جشنواره خودمان است و میتوانیم راحت باشیم یا درگیر لباس باشیم یا لباس درگیر ما باشد.
شما که تجربه حضور در جشنوارههای خارجی و معتبر دنیا را دارید جشنواره فیلم فجر را به لحاظ استایل ظاهری، نحوه برگزاری، لباس ستارهها و برگزارکنندگان و … نسبت به آنها چهطور مىبینید؟
کشور ما فضای فرهنگی و آداب خود را دارد و بنابراین به نظرم قیاس معالفارق است و ترجیح میدهم اصلا این مقایسه را انجام ندهم.
در «گیتا» مادر پسر جوانی هستید. برای سن شما کمی عجیب نیست؟
پسر من در فیلم ۱۸، ۱۹ سال دارد و من اگر در زندگی واقعیام بیست سالگی ازدواج کرده بودم الان میتوانستم پسری در این سن داشته باشم.
شما به عنوان بازیگری مشهور آیا در فیلمهایتان پذیرای هر گریم و لباسی هستید و اجازه اجرای آن را میدهید یا روى تصویری که از شما ارائه میشود حساسیتی دارید؟
به عنوان بازیگر معمولا احساسم را نسبت به شخصیت مطرح میکنم. طراح گریم و لباس را مسوول مستقیم این مسأله میدانم و پیشنهادات را رد و بدل میکنیم و هر ایدهای نهایی شود قطعا قبول میکنم. اما اگر این سوال به این معنی است که از خودم مراقبت میکنم که بهتر به نظر برسم و از این منظر اعمال نظر کنم، هرگز. به نظر من بازیگر روی پرده سینما باید به نقش نزدیک باشد و برای رسیدن به این منظور باید به تصمیم طراح گریم و لباس و کارگردان تن داد و اعتماد کرد. نظر هم در نهایت نظر کارگردان است و من هیچ مراقبتی از خودم به واسطه مسائل اینچنینی ندارم.
مسأله مراقبت را که مطرح کردید توجهام به نکته خاص و متفاوتی در شما جلب شد. مریلا زارعی جزو معدود بازیگرانی است که هیچ جراحی و مراقبت و عمل ویژه زیبایی روی صورت و بدن انجام نداده است. چهقدر به عنوان بازیگری مشهور از ظاهرتان به عنوان ابزار کار مراقبت میکنید و چرا اعتقادی به زیباییهای مصنوعی ندارید؟
همه ما مراقبتهایی را از این باب در مورد خودمان داریم و من این مراقبت را نهی نمیکنم اما به نظرم اندازه این مراقبت باید به شکلی باشد که خدای ناکرده به نقشهایی که بازی میکنیم آسیبی نزند و این مرز باریک و نقطه حساسی دارد که باید لحاظ شود.
یعنی شما فکر میکنید بازیگر هر چهقدر چهرهای طبیعیتر داشته باشد، نقشهای متفاوتتری به او پیشنهاد میشود؟
نه، الان که خیلی به این شکل نیست و میبینیم که گاهی بازیگری ویژگیهای چهرهاش چندان به نقش نمیخورد اما آن را بازی کرده است. نگاه من این است که بازیگر برای اینکه خودش حس خوبی داشته باشد و بتواند با این حس خوب مسیر پیش رو را ادامه دهد بهتر است از خود مراقبت کند حالا چه به لحاظ جسمی و ظاهری و چه به لحاظ روحی و معنوی. در نتیجه، تصمیمگیری درباره این مسائل و سبک و سیاقی که هر کسی دارد به احساس شخصی خود بازیگر برمیگردد. به هر حال او هم یک زندگی طبیعی دارد و دوست دارد حس خوبی را در این زندگی تجربه کند.
البته امروزه با گسترش شبکههای اجتماعی به نظر میآید بازیگران ما هم به آن تصویر ستارهمحور سینمای هالیوود یا بالیوود نزدیکتر شدهاند؛ حریم خصوصی تنگتر شده، بیشتر در چشم هستند و گریزی از توجه بیشتر به ظاهر و رقابت با رقبا در زمینه ظاهر و زیبایىهاى بصرى ندارند. شما شخصاً چهقدر در فشار و معذوریت این فضاهای جدید و خواستههایشان به جهت استایل شخصیتان هستید؟
من که اصلا اهل این فضاها نیستم. با توجه به مقتضیاتی که ما در جامعهمان داریم و محیط کار و زندگیمان لزوم حضور در فضاها و شبکههای مجازی را احساس نمیکنم تا زمانی که فرهنگ استفاده درست از آن در جامعه به معنی واقعی کلمه معنا پیدا کند. به نظرم هنوز فرهنگ استفاده از این فضا برای ما جا نیفتاده و مثل خیلی از تکنولوژیهای دیگر در جامعه ما اول خود وسیله آمده و بعد قرار است فرهنگ آن شکل بگیرد. بنابراین من هنوز هیج لزومی برای این حضور در این فضا احساس نمی کنم و چه بسا که درحالی که هنوز این لزوم را احساس نمی کنم کسانی هستند که به جای من صفحاتی را در این فضاها می سازند و از اسم بنده سوءاستفاده می کنند. باعث تاسف است که آن وقت بازیگر در این فضا باید پلاکارد دستش بگیرد و راه برود و بگوید من واقعی این هستم و آن نیستم.
و فکر نمیکنید این کمتردیدهشدن ممکن است شما را از گردونه رقابت، دور یا حتی خارج کند؟
نه، اصلاً و ابداً. آنهایی که باید کار من را ببینند، میبینند. از طرفی من فکر میکنم مردم اینقدر فهیم و دانا هستند که با این چیزها نمیتوان فریبشان داد و عیار ما را با کار خوبمان میسنجند. من به بیشترین چیزی که احساس نیاز دارم نوشتهشدن نقشهای بهتر و پیچیدهتر است و دعا میکنم بتوانم شانس بازی آن نقشها را داشته باشم و فیلممان خوب دیده شود تا مردم من را ببینند و تایید کنند. اما آن وجه نمایشگری که شما میگویید اصلاً خاصیت من نیست و کمى در این مسائل خجالتی هستم. روی پرده سینما و جلوی دوربین البته نه، اما در فضاهای دیگر خجالتی هستم.
جالب است بر عکس تفکر بیشتر مردم بازیگر خجالتی مثل شما زیاد داریم. انگار کمی با حرفه شما که بازی در مقابل دوربین است همخوانی ندارد اما میبینیم که در آکتورهای مشهور تاریخ سینما هم خجالتیبودن بسیار وجود دارد…
الان که دیگر دوربینها دیجیتال شده اما آن زمان که من وارد سینما شدم هنوز بعضی از فیلمها با دوربینی ضبط میشد که صدا داشت و بعد فیلمها دوبله میشد. من از همان زمان وقتی دوربین روشن میشود آدم دیگری میشوم و وقتی خاموش می شود خودم هستم و واقعا خجالت میکشم.