ناهید من را به خلوتی کشاند تا سرم بلا بیاورند!
عصر ۲۱ تیرماه سال ۹۶ ماجرای اسیدپاشی در خیابان استاد معین به ماموران کلانتری ۱۱۸ ستارخان مخابره شد و دو پسرعمو که از ناحیه سر و صورت دچار سوختگی شده بودند به بیمارستان منتقل شدند.
تحقیقات ابتدایی نشان از آن داشت عامل اسیدپاشی دو پسرجوان بودند که با یک دستگاه پراید از محل فرار کردند.
دو پسرعمو که یکی از آنها از ناحیه چشم نیز آسیب دیده بود پس از بهبودی از عاملان اسیدپاشی که دایی و خواهرزاده بودند شکایت کردند.
به این ترتیب پیام و هومن بازداشت شدند، آنها به درگیری و پاشیدن اسید اعتراف کردند و دیروز در حالی در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی متین راسخ و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستادند که دو شاکی پرونده از آنها اعلام گذشت کردند.
در ابتدای این جلسه پیام ۲۰ ساله که با قرار وثیقه آزاد بود به دفاع پرداخت و گفت: من دانشجوی رشته تربیت بدنی بودم. چندماه قبل از این ماجرا با یکی از همکلاسی هایم به نام ناهید آشنا شدم. رابطه دوستانه ما با هم ادامه داشت، اما پس از مدتی تصمیم گرفتم رابطه ام را با ناهید تمام کنم. من از او خواستم تا دیگر با من تماس نگیرد.
وی در تشریح جزییات اسیدپاشی گفت: من و خواهرزاده ام هر دو در فرودگاه کار میکنیم. آن روز قبل از اینکه به سر کار برویم، چون خواهرم اسباب کشی داشت به خانه او در حوالی دهکده المپیک رفتم و در کارها به او کمک کردم. من برای نظافت خانه خواهرم ۳ گالن اسید خریدم و داخل ماشین گذاشتم. سپس دنبال هومن رفتم تا با هم به فرودگاه برویم. اما در میان راه ناهید با من تماس گرفت و از من خواست تا برای آخرین بار با او ملاقات کنم.
وی ادامه داد: من و خواهرزاده ام سر خیابان استاد معین منتظر ناهید شدیم. او چندبار تماس گرفت و گفت: تا دقایقی دیگر خودش را میرساند.
این متهم گفت: من برای خرید آب معدنی از ماشین پیاده شده بودم که متوجه شدم یکنفر با موبایلم تماس گرفته و چون هومن موبایلم را پاسخ داده در حال فحاشی به اوست. مرد ناشناس میگفت: چرا مزاحم دخترخاله اش ناهید شده ایم. من که از این ماجرا شوکه شده بودم خودم را به برادزاده ام رساندم، اما همان موقع ۲ پسرقوی هیکل را دیدم که به سمت ماشین میآمدند. یکی از آنها چاقو و دیگری گاز اشک آور در دست داشت. من برای دفاع از خودم و خواهرزاده ام لوله پولیکایی را که در ماشین داشتم برداشتم، ولی چون خواهرزاده ام چیزی برای دفاع نداشت یکی از گالنهای اسید را باز کرد و به سمت آنها پاشید. ما واقعا در این ماجرا مقصر نبودیم و ۲ پسرجوان و پسرعموی دیگرشان که بعدا به آنها پیوست قصد دعوا با ما را داشتند.
سپس هومن ۱۹ ساله به دفاع پرداخت و حرفهای دایی اش را تایید کرد. وی گفت: من از قبل از رابطه دایی ام با ناهید مطلع بودم. به همین خاطر حاضر شدم تا در خیابان معطل شوم و دایی ام و دختر جوان برای آخرین بار با هم ملاقات کنند. ولی ما نمیدانستیم در تله ناهید گرفتار میشویم و او سه پسرجوان را برای دعوا با ما اجیر کرده است.
وی ادامه داد: وقتی پسران جوان به ما حمله کردند من ترسیده بودم. داخل ماشین را گشتم تا چیزی برای دفاع از خودم پیدا کنم. ولی چون چیزی به دست نیاوردم و برای ترساندن پسران جوان یکی از گالنها را باز کردم و به طرفشان پاشیدم. اما همان موقع خودم هم ترسیدم و پشیمان شدم. به همین خاطر ظرف اسید را به عقب کشیدم که مقداری از آن روی دستانم ریخت و موجب سوختگی دستهایم شد.
وی به عنوان آخرین دفاع گفت: من واقعا قصد آسیب زدن به کسی را نداشتم و حالا خیلی پشیمانم. شاکیهای خصوصی هم به همین خاطر اعلام گذشت کردند. من حالا از قضات دادگاه تقاضای تخفیف در مجازات را دارم.
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.