محمد مهدی همایونی درگذشت +علت فوت
محمد مهدی همایونی، شاعر و پیرغلام امامحسین (ع) در ۷۹ سالگی و بر اثر شدت بیماری گوارشی درگذشت.
محمدمهدی همایونی از شاعران آیینی قدیمی کشور بود که با نادعلی کربلایی، دیگر شاعر و ذاکر اهلبیت (ع) خاطرات بسیاری داشت و مورد لطف این پیرغلام آستان اباعبدالله (ع) بود.
از محمدمهدی همایونی قریب ۵ هزار بیت شعر آیینی به یادگار مانده است.
مراسم تشییع مرحوم محمدمهدی همایونی روز (پنجشنبه) اول خردادماه از ساعت ۱۰:۳۰ در بهشت زهرا (س) قطعه ۳۰۱ (روضهالحسین علیهالسلام) برگزار میشود.
برادران اهل تسنن هم اشک ریختند
با دستهای لرزانش دفتری قدیمی را پیش روی مان باز میکند. بالای برگه ای تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۶۸ دیده میشود و کنار تاریخ نوشته شده روز اربعین حسینی. تمام صفحهها را ابیات شعری که استاد خاطره خوشی از آن دارد پر کرده است: در طول ۸ سال جنگ تحمیلی در مناطق عملیاتی غرب و جنوب کشور حضور داشت و اشعار زیادی هم در جبههها سرودم. مدتی در مناطق عملیاتی غرب و کردستان در لشکر ۲۸ سنندج حضور داشتم. روز اربعین بود و بعد از نماز ظهر حال غریبی داشتم. کنار دریاچه مریوان رفتم و تا چشمم به آب زلال دریاچه افتاد بی اختیار اشک ریختم و شعری درباره بسته شدن آب به روی یاران امام نوشتم. سرهنگ دادبین که از طبع شعرم باخبر بود و مسئولیت فرماندهی لشکر ۲۸ سنندج را به عهده داشت تا نگاهش به حال نزارم افتاد، خواست شعرم را برایش بخوانم. او هم با شنیدن آن ابیات منقلب شد. عصر آن روز وقتی برای مراسم عزاداری به خانه نماینده حضرت امام (ره) به سنندج رفتیم، در حضور جمعیت رزمندگان و اهل تسنن باز هم از من خواست شعر دریا را برای حاضران بخوانم. حاج آقا موسوی هم که نماینده امام (ره) بود، کنجکاو شد و گفت: اینجا همه دلها یکی است، شعرت را بخوان. من هم پشت تریبون رفتم و این ابیات را خواندم…
گفتم به آب دریا محزون و دلشکسته
از چه به کربلا شد پیوسته آب بسته
امواج او بدادی بر من چنین جوابم
من هم از این قضیه محزون و دل کبابم
آبی که بود مهر نور دل پیمبر
گو از چه رو ندادند بر نور چشم حیدر…
حتی براداران اهل تسنن هم وقتی شعر میخواندم، اشک میریختند. این شعر هنوز هم که هنوز است حال دلم را منقلب میکند. به گفته رفقای هم هیئتی استاد معروفترین شعر او که دهان به دهان بین عاشقان مکتب حسینی چرخیده این ابیات است:
این بزم عاشقان و این خانه حسین است
میعاد عارفان و غمخانه حسین است
هرکس قدم گذارد از روی صدق اینجا
شاگرد مکتب عشق پروانه حسین است
هرکس که در عزایش گرید ز روی اخلاص
مست شراب عشق از خم خانه حسین است
خواهی اگر بدانی ای دل مقام عاشق
گلزار هر شهیدی گلخانه حسین است
عاشق به راه معشوق پرواز جان ندارد
چون عاشق حقیقی دیوانه حسین است
هر کسی به دل ندارد عشق حسین و آلش
او از اوان خلقت بیگانه حسین است
ای دل شفای دردت در تربت حسین جو
زیرا دوا و درمان در خانه حسین است
محکم بگیر همایون دامان اطهرش را
زیرا شفا به دست جانانه حسین است
منبع: فارس