آدبایو آکینفنوا؛ هیولای دوستداشتنی
/ چهرهها؛ ساحید آدبایو آکینفنوا دهم ماه مه ۱۹۸۲ در ایسلینگتن بریتانیا به دنیا آمد. پدرش مسلمان و مادرش مسیحی است. بدن قهوهای رنگ و درشت او حتی در بچگی باعث شد تا به او لقب «هیولا» را بدهند.
لیورپول
آکینفنوا در زمان کودکی از طرفداران پر و پا قرص لیورپول بود و جان بارنز بازیکن محبوبش به شمار میرفت. آدبایو درباره علاقهاش به لیورپول میگوید: «آن زمانها همیشه دلم میخواست پیراهن استیون جرارد را داشته باشم. یک بار به دوستم گفتم اگر کسی زودتر از من به این پیراهن دست پیدا کند قطعاً با هم به مشکل برمیخوریم.» جای تعجب نبود که خودش آن پیراهن را بهدست آورد.
داستان لیتوانی
اندام درشتش همیشه سوژه اطرافیانش بود. از کودکی به خاطر درشت اندام بودنش که نتیجه ژن نیجریهای بود تلاش میکرد تا به طریقی استعدادهایش را به نمایش بگذارد تا دیگر کسی او را به خاطر درشت بودنش قضاوت نکند. در زمان نوجوانی به توصیه مدیر برنامههایش به تیم لیتوانیایی افکی آتلانتاس پیوست. اما درگیر سواستفادههای نژادی از سوی هواداران شد. خیلیها او را مسخره میکردند و این موضوع برایش دردناک شده بود. هیولا در این باره هم بیان میکند: «در اولین بازی پیشفصلم صدای هواداران را میشنیدم که مسخرهام میکنند. ۱۸ ساله بودم و به برادر بزرگترم گفتم من به خانه برمیگردم. او گفت میتوانی به خانه برگردی و باعث شوی آنها پیروز شوند یا بمانی و نشان بدهی کی هستی. بعد از اینکه یک سال را پشت سر گذاشتم متوجه شدم هیچ چیزی در فوتبال وجود ندارد که من نتوانم از پس آن بربیایم.»
نژادپرستی آکینفنوا را تحریک کرد تا در سال ۲۰۰۳ به انگلیس برگردد. بعد از آن «هیولا» مرد سفر شد. او در عرض ۸ سال ۱۰ باشگاه عوض کرد. از آن زمان تا کنون آدبایو آکینفنوا برای ۱۳ باشگاه بازی کرد و تا امروز بیش از ۲۰۰ گل در بیش از ۷۰۰ بازی برای تیمهای مختلف به ثمر رسانده است.
شروع دوران حرفهای
اولین باشگاه حرفهایاش همان باشگاه لیتوانیایی «افکی آتلانتاس» بود که در این تیم گل پیروزی فینال جام لیتوانی ۲۰۰۱ را به ثمر رساند و برای دو فصل متوالی در مسابقات انتخابی جام یوفا شرکت کرد. دو سال در این باشگاه ماند و در سال ۲۰۰۳ به انگلیس برگشت و به «بری تاون» قهرمان لیگ برتر ولز پیوست و به آنها کمک کرد تا جام ولز را بدست آورند. با این حال بعد از چند بازی باشگاه دچار مشکلات مالی شد و بازیکنان حرفهایاش را مرخص کرد. آکینفنوا بلافاصله در اکتبر ۲۰۰۳ به «بوستون یونایتد» پیوست و در اولین بازیاش مقابل «سوئیندونتاون» در لحظات پایانی گل برتری تیمش را به ثمر رساند. همان ماه به «لیتون اورینت» نقل مکان کرد اما پس از یک ماه از آنجا هم خارج شد. در دسامبر ۲۰۰۳ به «راشدن دیاموندز» رفت و در فوریه ۲۰۰۴ به «دانکستر راورز» پیوست؛ پنجمین باشگاهش در یک فصل. در جولای ۲۰۰۴ آکینفنوا مجدداً باشگاهش را عوض کرد و به عنوان جانشین دیوید گراهام با «ترکی یونایتد» قرارداد امضا کرد. او در طول فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۴ چهارده گل در لیگ به ثمر رساند اما نتوانست به باشگاه کمک کند تا از سقوطش به لیگ دسته دو جلوگیری شود. در پایان فصل حاضر به عقد قرارداد مجدد با این تیم نشد.
در جولای ۲۰۰۵ به «سوانزیسیتی» پیوست و در اولین بازی مقابل «ترانمر راورز» موفق به گلزنی شد. او همچنین در سال ۲۰۰۶ گل پیروزی سوانزی را در فینال جام فوتبال لیگ مقابل «کارلیسل یونایتد» به ثمر رساند. در اولین فصل حضورش به سوانزی کمک کرد تا به فینال پلی آف لیگ یک صعود کند. بعد از تساوی ۲-۲ بازی به ضربات پنالتی کشیده شد و آکینفنوا یکی از دو بازیکن سوانزی بود که پنالتی را از دست داد و تیم شکست خورد. فصل بعد داشت خوب پیش میرفت که آکینفنوا دچار آسیب دیدگی شد. در پایان فصل ۲۰۰۷-۲۰۰۶ او قبول نکرد تا دوباره با سوانسی قرارداد ببندد و توافق کرد تا وارد تیم «سوئیندون تاون» شود. هرچند از نظر سلامت فیزیکی دچار مشکل شده بود و نتوانست به تیم بپیوندد. بعد از مدتی مداوا و توانبخشی با عقد قراردادی به تیم لیگ یکی «میلوال» پیوست. اما در هفت بازی نتوانست هیچ گلی به ثمر برساند. در ۱۸ ژانویه ۲۰۰۸ آکینفنوا تا پایان فصل ۲۰۰۸-۲۰۰۷ با «نورتمپتون» قرارداد امضا کرد. نکته جالب این که در این تیم هم اولین بازیاش را مقابل سوئیندون تاون انجام داد و وقتی از روی نیمکت به درون زمین رفت، گل تیمش را به ثمر رساند. در بازی بعدی هم گل تساوی مقابل لیدز را زد. دو گل از ۴ گل مقابل گیلینگام هم به نام او ثبت شد و در آن فصل سه گل دیگر هم به تعداد گلهای خود اضافه کرد.
در سیام ماه مِی ۲۰۰۸ قرارداد یک ساله با نورثهمپتون امضا کرد و تا پایان ماه سپتامبر در سه بازی دو بار موفق به گلزنی شد و در ماه مه ۲۰۱۰ نورتمپتون را ترک کرد، قرارداد یکساله با «گیلینگام» بست. آنجا رابطه خیلی خوبی با کادی مکدونالد برقرار کرد و این دو باهم ۳۶ گل در آن فصل به ثمر رساندند. در پایان فصل گیلینگام به او پیشنهاد عقد قرارداد مجدد داد اما آکینفنوا نپذیرفت و در عوض دوباره به نورتمپتون رفت. اما در دوم جولای ۲۰۱۳ به گیلینگام برگشت. در اثر همکاری موفقیتآمیز مجددش با مکدونالد ۱۰ گل در فصل ۱۴-۲۰۱۳ به ثمر رساند و در جایزه بهترین بازیکن سال از دید هواداران سوم شد. سپس باشگاه را ترک کرد.
بازی تاریخی با لیورپول
بیستم ژوئن ۲۰۱۴ به تیم دسته دومی ویمبلدون پیوست. در دور سوم جام حذفی در پنجم ژانویه ۲۰۱۵ که ویمبلدون میزبان لیورپول بود، آکینفنوا گل تساوی تیمش را زد اما تیم با نتیجه ۲ بر یک شکست خورد. آن بازی برای آدبایو تاریخی بود، چرا که بیشتر شناخته شد و مقابل تیم محبوبش هم به میدان رفته بود. به آرزوی دیرینهای که رویارویی با استیون جرارد هم بود، رسید. بعد از اینکه قراردادش با ویمبلدون تمام شد به «وایکامب واندررز» پیوست. در آوریل ۲۰۱۸ او نامزد دریافت جایزه بهترین بازیکن فصل در لیگ دو شد. آکینفنوا با ۵۴ گلی که در باشگاه وایکامب به ثمر رساند رکورددار برترین گلزن این تیم شد. حالا آکینفنوا ۳۸ ساله است و هنوز هم جا دارد که باشگاه عوض کند.
هیولای مخفی
با وجود پاپاراتزیهایی که همیشه در اطراف پرسه میزنند خیلی سخت میشود زندگی خصوصی را از دید عموم مردم پنهان کرد. به همین خاطر بود که آکینفنوا هیچوقت همسرش را با خود به مراسمهای مختلف نمیبرد و هیچ اطلاعاتی هم از روابط گذشته او در اینترنت وجود ندارد. با این وجود آکینفنوا رابطه خوبش با فرزندانش را به همه نشان میداد تا کل جهان بدانند که او پدر فوقالعادهای برای بچههایش است. حتی یک بار هم عکسی از خودش در صفحه اجتماعیاش پست کرد که برای دخترانش لباس بابانوئل پوشیده تا آنها را خوشحال کند.
آدبایو آکینفنوا همچنین زمان زیادی را صرف آموزش پسرش میکند تا او را به قالب خودش درآورد. هواداران پدر به پسر لقب «هیولای کوچک» دادهاند. آکینفنوا در سریهای مختلف بازیهای ویدئویی فیفا به قویترین فوتبالیست جهان مشهور است. در سپتامبر ۲۰۱۴ به مهمانی ناهار فیفا ۱۵ دعوت شد که در آن افراد مشهور و بازیکنان لیگ برتری زیادی از جمله ریو فردیناند حضور داشتند. جورج گرووز بوکسور معروف و لتال بیزل رپر شناختهشده در انگلیس هم در آن مراسم حضور داشتند.
آکینفنوا فعلاً رکورد ماندن در یک تیم را شکسته و در وایکامب ۵ سالی میشود که ماندگار شده. به نظر میرسد در ۳۸ سالگی از سالهای قبل هم آمادهتر است، چرا که دیگر آن فوتبالیست چاقی نیست که با «هیولا بودن» معروف شد.