طبق آیات اولیّه سوره اسراء سیر شبانه روزی پیامبر با چه هدفی صورت گرفت؟

0

طبق آیات اولیّه سوره اسراء سیر شبانه روزی پیامبر با چه هدفی صورت گرفت؟

نخستین آیه سوره مبارکه اسراء، از جریان «اسراء» یعنی سیر دادن شبانه پیامبر صلی الله و علیه وآله از مسجدالحرام به مسجد اقصی (بیت المقدس) که مقدمه‌ای برای معراج بوده است سخن می‌گوید: «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلیَ الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرُیَهُ مِنْ ءَایَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیر» منزّه و پاک است آن [خدایی] که شب هنگام، بنده اش [محمّد صلی الله علیه و آله و سلم] را از مسجدالحرام به مسجد اقصی که پیرامونش را برکت دادیم، سیر [و حرکت] داد، تا [بخشی] از نشانه‌هایِ [عظمت و قدرت] خود را به او نشان دهیم یقیناً او شنوا و داناست.

 

مشهور و معروف در میان دانشمندان اسلام این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هنگامی که در مکه بودند در یک شب به قدرت الهی از مسجدالحرام به مسجدالاقصی در بیت المقدس سفر کرده و از آنجا به آسمان‌ها صعود کردند و آثار عظمت خدا را در عوالم برتر مشاهده نمودند و همان شب به مکه بازگشتند.

و نیز مشهور و معروف و مطابق با ظاهر آیات این است که حضرت، این سیر زمینی و آسمانی را با جسم و روح انجام داد. (تفسیر نمونه ج ۱۲ ص ۱۱)

بنابر نقل برخی مفسرین این رویداد شگفت انگیز در ماه رجب سال دوازدهم بعثت به وقوع پیوست. (تفسیر اثنا عشری، ج۷ ص ۳۲۲) مرحوم ملا فتح الله کاشانی صاحب تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، مشهورترین قول در تاریخ این رویداد را شب بیست و هفتم رجب سال دوازدهم هجری می‌داند. «اکثر علما بر آنند که معراج در سال دوازدهم از مبعث بود و در ماه آن اختلاف کرده اند که ربیع‌الاول است یا ماه رمضان یا شوال یا ربیع‌الثانی و اشهر این‌ها شب بیست و هفتم رجب است.» (تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج۵ ص ۲۳۶)

 

معنای معراج

معراج یعنی نردبان، پلکان، آنچه به ‌وسیله آن بالا روند.(حسن عمید، فرهنگ فارسی عمید، ص ۱۱۳۸) به عبارتی بهتر، معراج یعنی سر به فلک کشیدن و از خاک سوی افلاک شدن است.

بهشت و دوزخی را که پیامبر (صلی الله و علیه وآله) در سفر معراج مشاهده کرد، و کسانی را که در آن متنغم یا معذب دید، بهشت و دوزخ قیامت نبود، بلکه بهشت و دوزخ برزخی بود، زیرا طبق آیات قرآن، بهشت و دوزخ رستاخیز بعد از قیام قیامت و فراغت از حساب، نصیب نیکوکاران و بدکاران می‌شود

کیفیت و چگونگی معراج حضرت رسول اکرم (صلی الله و علیه وآله)

سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلیَ الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرُیَهُ مِنْ ءَایَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیر» منزّه و پاک است آن [خدایی] که شب هنگام، بنده اش [محمّد صلی الله علیه و آله و سلم] را از مسجدالحرام به مسجد اقصی که پیرامونش را برکت دادیم، سیر [و حرکت] داد، تا [بخشی] از نشانه‌هایِ [عظمت و قدرت] خود را به او نشان دهیم یقیناً او شنوا و داناست.

 

پیش از اینکه به مسافرت آسمانی حضرت رسول اکرم (صلی الله و علیه وآله) و مشاهدات ایشان که از مسجدالاقصی شروع شد، بپردازیم، به ذکر مشخصات این سفر شبانه اعجاز‌آمیز با استناد به آیه اول از سوره اسراء می ‌پردازیم، آنگاه مشاهدات پیامبر (صلی الله وعلیه وآله) در لیله المعراج و در کهکشان ها را عنوان می‌کنیم.

 

مشخصات این سفر اعجاز‌آمیز

۱- کلمه «اسراء» نشان می‌دهد که این سفر شب هنگام واقع شد، زیرا «اسراء» در لغت عرب به معنی سفر شبانه است، در حالی که کلمه «سیر» به مسافرت در روز گفته می‌شود. (جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، ج ۱۲، ص ۸ تا ۱۰)

۲- کلمه لیلاً مفعول فیه است و بودنش در کلام، این معنا را افاده می‌کند که این سیر، همه‌اش در شب انجام گرفت؛ هم رفتنش و هم برگشتنش.( علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ج ۱۳، ص ۸) این سفر به طور کامل در یک شب واقع شد.

۳- کلمه «عبد» نشان می‌دهد که این افتخار و اکرام به خاطر مقام عبودیت و بندگی رسول الله (صلی الله و علیه وآله) بود، چرا که بالاترین مقام برای انسان است که بنده راستین خدا باشد.

۴- همچنین تعبیر به «عبد» نشان می‌دهد که این سفر در بیداری واقع شده و این سیر جسمانی بوده است نه روحانی، زیرا سیر روحانی معنی معقولی جز مسأله خواب یا حالتی شبیه به خواب ندارد، ولی کلمه عبد نشان می‌دهد که جسم و جان پیامبر (صلی الله و علیه وآله) در این سفر شرکت داشته، منتها کسانی که نتوانستند این اعجاز را درست درک کنند، احتمال روحانی بودن را به عنوان توجیهی برای آیه ذکر کرده‌اند،‌در حالی که می‌دانیم اگر کسی به دیگری بگوید من فلان شخص را به فلان نقطه بردم مفهومش این نیست که در عالم خواب یا خیال بوده یا تفکر اندیشه او به چنین سیری پرداخته است.

۵- مراد از «مسجد الاقصی» به قرینه جمله «الذی بارکنا حوله» بیت‌المقدس است و کلمه «اقصی» از ماده «قصو» و این ماده به معنای دوری است، و اگر مسجد بیت‌المقدس را مسجد الاقصی نامیده، بدین جهت است که این مسجد نسبت به محل زندگی رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) و مخاطبینی که با او هستند از مسجد الحرام خیلی دور است، زیرا محل زندگی ایشان شهر مکه است که مسجد الحرام در همان‌جا است. (همان منبع، ج ۱۳، ص ۸)

۶- هدف از این سیر، مشاهده آیات عظمت الهی بوده، همانگونه که دنباله این سیر در آسمان‌ها نیز به همین منظور انجام گرفته است تا روح پر عظمت پیامبر (صلی الله و علیه وآله) در پرتو مشاهده آیات و بینات، عظمت بیشتری یابد، و آمادگی فزون تری برای هدایت انسان‌ها پیدا کند، نه آنگونه که کوته فکران می‌پندارند که رسول‌الله (صلی الله و علیه وآله) به معراج رفت تا خدا را ببیند! به گمان اینکه خدا محلی در آسمان‌ها دارد!!

به هر حال رسول الله (صلی الله و علیه وآله) گرچه عظمت خدا را شناخته بود، و از عظمت آفرینش او نیز آگاه بود، «ولی شنیدن کی بود مانند دیدن»، در آیات سوره نجم که به دنباله این سفر، یعنی معراج در آسمانها اشاره می‌کند نیز می‌خوانیم «لقد رای من آیات ربه الکبری» او در این سفر آیات بزرگ پروردگارش را مشاهده کرد.

۷- جمله «بارکنا حوله» بیانگر این مطلب است که مسجدالاقصی علاوه بر اینکه خود سرزمینی مقدس است، اطراف آن نیز سرزمین مبارک و پربرکتی است و این ممکن است اشاره به برکات ظاهری آن بوده باشد، چرا که می‌دانیم در منطقه‌ای سرسبز و خرم و مملو از درختان مقدس در طول تاریخ کانون پیامبران بزرگ خدا، و خاستگاه نور توحید وخداپرستی بوده است.

۸- جمله «انه هوالسمیع البصیر» همان گونه که گفتیم اشاره به این است که بخشش این موهبت به پیامبر (صلی الله و علیه وآله) بی‌حساب نبوده، بلکه به خاطر شایستگی‌هایی بوده که بر اثر گفتار و کردارش پیدا شد و خداوند از آن به خوبی آگاه است.

۹- ضمناً کلمه «سبحان» دلیلی است بر اینکه این برنامه پیامبر (صلی الله و علیه وآله) خود نشانه‌ای بر پاک و منزه بودن خداوند از هر عیب و نقص است.

۱۰- کلمه «من» در «من آیاتنا» نشان می‌دهد که آیات عظمت خداوند، آنقدر زیاد است که رسول الله (صلی الله و علیه وآله) در این سفر پرعظمت تنها گوشه‌ای از آن رامشاهده کرده است.

 

نگاهی کوتاه به مشاهدات پیامبراسلام (صلی الله وعلیه وآله) در آسمان ها

از جمله ضروریات دین مقدس اسلام، معراج جسمانی حضرت ختمی مرتبت است که مطابق نص صریح قرآن مجید می‌باشد و در نخستین آیه از سوره اسراء و در سوره نجم به این مهم اشاره شده است و مورد اتفاق همه فرقه‌های اسلامی است.

طبق برخی از روایات معتبر، پیامبر(صلی الله وعلیه وآله) در اثناء راه به اتفاق جبرئیل در سرزمین مدینه نزول کرد و در آنجا نماز گذارد و نیز در مسجدالاقصی با حضور ارواح انبیای بزرگ مانند ابراهیم و موسی و عیسی نماز گذارد و امام جماعت پیامبر (صلی الله وعلیه وآله) بود، سپس از آنجا سفر آسمانی رسول الله (صلی الله وعلیه وآله) شروع شد و آسمان‌های هفتگانه را یکی پس از دیگری پیمود.

در هر آسمان با صحنه‌های تازه‌ای روبرو شد، با پیامبران و فرشتگان و در برخی از آسمان‌ها با دوزخ یا دوزخیان و در بعضی با بهشت و بهشتیان برخورد کرد، و پیامبر از هر یک از آنها خاطره‌های پرارزش و بسیار آموزنده در روح پاک خود ذخیره فرمود و عجائبی مشاهده کرد که هر کدام رمزی و سری از اسرار عالم هستی بود.

پس از بازگشت این ها را با صراحت، ولی با زبان کنایه و مثال، برای آگاهی امت در فرصت‌های مناسب شرح می‌داد، و برای تعلیم و تربیت از آن استفاده فراوان می‌نمود.

مراد از «مسجد الاقصی» به قرینه جمله «الذی بارکنا حوله» بیت‌المقدس است و کلمه «اقصی» از ماده «قصو» و این ماده به معنای دوری است، و اگر مسجد بیت‌المقدس را مسجد الاقصی نامیده، بدین جهت است که این مسجد نسبت به محل زندگی رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) و مخاطبینی که با او هستند از مسجد الحرام خیلی دور است، زیرا محل زندگی ایشان شهر مکه است که مسجد الحرام در همان‌جا است

 

این امر نشان می‌دهد که یکی از اهداف مهم این سفر آسمانی استفاده از نتایج عرفانی و تربیتی این مشاهدات گرانبها بود، و تعبیر پرمعنی قرآن «لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى» در آیات مورد بحث، می‌تواند اشاره اجمالی و سربسته‌ای به همه امور باشد.

ذکر این نکته مهم است که بهشت و دوزخی را که پیامبر (صلی الله و علیه وآله) در سفر معراج مشاهده کرد، و کسانی را که در آن متنغم یا معذب دید، بهشت و دوزخ قیامت نبود، بلکه بهشت و دوزخ برزخی بود، زیرا طبق آیات قرآن، بهشت و دوزخ رستاخیز بعد از قیام قیامت و فراغت از حساب، نصیب نیکوکاران و بدکاران می‌شود.

از امور دیگری که پیغمبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) در بهشت مشاهده کرد، نور دخترش حبیبه خدا فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود. نور زهرا در هر عالمی به نوعی ظهور داشته است.

در لیله المعراج در بهشت برای رسول الله (صلی الله و علیه وآله) در ساق عرش طلوع کرد وقتی نظر فرمود، نور ائمه را دید، اولی نور علی (علیه السلام) بعد فاطمه تا برسد به حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه و در روایت است که فرمود مهدی (عج) را که وصی دوازدهم من است، دیدم مثل کوکب درّی است، و لذا برخی از بزرگان این حدیث را شاهد گرفته‌اند که حجه ‌بن الحسن عجل الله تعالی فرجه پس از اصحاب کساء از همه اهل بیت افضل است. (معراج، آیت ا… شهید دستغیب، ص ۶۰)

فرآوری: زهرا اجلال

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ