به چیزی که برآمدگی و برجستگی و زیاد محسوسی دارد
به چیزی که برآمدگی و برجستگی و زیاد محسوسی دارد در جدول
جواب و پاسخ سوال :
ورم ، آماس
برآمدگی (لغت نامه دهخدا): برآمدگی. [ب َ م َ دَ / دِ] (حامص مرکب) حالت و چگونگی برآمده. نتو. حدبه. محدب بودگی. برجستگی. || بلندی و ارتفاع در جایی یا عضوی. || آماس. رجوع به برآمدن و برآمد شود.
برآمدگی (مترادف و متضاد زبان فارسی): آماس، باد، تورم، نفخ، ورم، برجستگی،
(متضاد) فرورفتگی
برآمدگی (فرهنگ فارسی هوشیار): برجستگی، محدب بودگی