پاسخ احمدی توکلی به تکذیب پسر آیت الله مصباح درباره غسال

0

احمد توکلی طی یادداشتی، توضیحاتی در مورد مقاله خود با عنوان «هشدار نسبت به نفوذ زرپرستان در میان علماء سرشناس دین» ارائه داد.

به گزارش «تابناک» به نقل از جماران، متن این یاداشت بدین شرح است:

به دنبال یادداشت هشدار ما که در آن علماء و امراء را از تقرب ثروتمندان و اصحاب مغیبات پرهیز داده‌ایم. حرف و حدیثهایی مطرح شده که این توضیح را لازم می دانیم:

۱- شأن علمی و دینی مرحوم آیت الله مصباح نزد ما و اکثریت قاطعی که آن بزرگوار را می شناختند، روشن است. شخصیتی که ویژگی اش غیر از اجتهاد که به آن آراسته بود، دانش عقلی و اشتغال به فلسفه و کلام بود. در واقع شهرت ایشان به فلسفه بیش از علوم نقلی بود. چنین شخصیتی چه بسا از نعمت الهامات نیز برخوردار بوده باشد، ولی هیچ گاه پرداختن به امور ماورای عادات را از ایشان نشنیده بودیم.

۲- اینکه در یادداشت آمده است که «غسال آیت الله مصباح، همان غسال مرحوم آیت الله حق شناس است» این را آقای صدیقی به صراحت تمام در مصاحبه سیما گفته است: «داماد ایشان آقای دکتر محمدی جزء مریدان مرحوم آقای حق شناس بود. گفت که خب ایشان را در منزل غسل دادند، آیت الله مصباح را، علامه را و کسی غسل داد که آقای حق‌شناس را، آیت الله حق‌شناس را ایشان غسل داده بود. این غسال گفته بود که … » (متن محاوره از فایل تصویری پیاده شده است که در انتها قابل مشاهده است)

چون در این ماجرا فرضِ خلاف‌گویی از آقای صدیقی درست نبود، ما اعتماد کردیم و روایت وی را نقل کردیم.

۳- حتی اگر خبر نقل شده درست هم نبوده باشد، در تغسیل مرحوم آیت الله حق شناس در منزل فرد موضوع بحث و با مشارکت وی شکی نیست. به همین دلیل در هشدار ما و لزوم توجه بزرگان، زمامداران و علما هیچ خللی وارد نمی شود. این خیرخواهی را بپذیرید و فریب کسانی را نخورید که می خواهند در سایه بزرگ کردن یک موضوع فرعی (که مسبب آن نیز ما نبودیم) اصل موضوع را در سایه قرار دهند.

***

دیده بان شفافیت و عدالت طی مقاله ای نسبت به نفوذ زرپرستان در میان برخی از علما هشدار داد و به آنان توصیه کرد به جای معاشرت با ثروت اندوزان، با حفظ حقوق و احترام کلی به همه ملت از جمله ثروتمندان، با مستضعفان متدین و وطن خواه بجوشند تا سلامت و پاک بمانند .

به گزارش داد، متن این مقاله بدین شرح است:

ثروتمندان ناشناس، خطری برای زمامداران و روحانیون سرشناس!

احمد توکلی*، حسین رجایی**

چندی پیش جناب آقای صدیقی روایتی را از قول یک غسّال در سیما مطرح کرد که جنجال بسیاری در کشور برانگیخت به حدی که مدتی بعد مجبور به عذرخواهی شد. پیدا کردن غسّال یاد شده با توجه به کدی که ایشان در سخنان خود داد، چندان دشوار نبود. غسّال آیت الله مصباح، همان غسال مرحوم آیت الله حق شناس است. رضا مطلبی کاشانی، همان ابرسرمایه داری که چندی پیش نیز برای حجت الاسلام پناهیان حاشیه آفریده بود. گرچه آقای پناهیان از خویش در برابر هجمه های ناجوانمردانه ای که علیه اش مطرح شده بود دفاع کرد اما در سخنانش اعتماد و حسن ظن فراوان به شخصی وجود داشت که ابهامات مالی بسیاری درخصوص وی مطرح است.

با ورود جریان عدالتخواه به این مسئله، ابعاد بیشتری عیان گشت. دیده بان شفافیت و عدالت پرونده آقای مطلبی کاشانی را یک پرونده ویژه تلقی کرد و با نام بردن صریح از وی، به علما هشدار داد از وی بپرهیزند که متاسفانه چندان کارگر نیفتاد. فردی که بررسی ها نشان می دهد شبکه بزرگ و تو در تویی از ارتباطات با مسئولان عالی رتبه و روحانیون سرشناس دارد.

همچنین، بررسی برخی پرونده هایی که در دیده بان شفافیت و عدالت در جریان است نشان دهنده نقشی است که متأسفانه جن گیرها و کهانت ورزان فاسد در سال های اخیر در اتخاذ تصمیمات مرموزانه و ناکارآمدساز و جورافزای برخی از مسئولان و سرشناسان داشته اند. افرادی که در لباس تاجران خیّر و متدیّن به دنبال نفوذ بر علما و مسئولان هستند فارغ از آنکه، کار خیری که از عایدی غصب املاک دیگران یا اجاره موقوفات به ثمن بخس صورت گیرد را چه سود، حتی اگر نگهداری از صدها کودک معلول یا ساخت حوزه های علمیه باشد و بدتر آنکه پای چنین افرادی را به تمشیت امور در آستان مقدس علی بن موسی الرضا (ع) نیز باز نماید.

از دیگر موارد مشابه می توان به فردی به نام علیرضا موحدی اشاره کرد که به عنوان یکی از متهمین پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان با بدهی چند صد میلیاردی به بانک سرمایه از کشور گریخته است. موحدی هم در لباس فردی دست به خیر که در راستای گسترش دین و کمک به اقشار ضعیف، از هیچ کمکی به برخی وعاظ مشهور تهران دریغ نداشته است، به نفوذ اقدام میکرد.

این دست نگرانی ها به مسائل مالی ختم نمی شود. مدتی است می بینیم برخی روحانیون سرشناس، ارزش هایی چون عدالت و اخلاق را تخفیف می دهند تا ارزش های دیگری چون ثروت افزایی اجتماعی و رشد سیاسی را برجسته سازند. آیا ممکن هست که مجالست با چنین ثروتمندانی، بر افکار هم تأثیر گذاشته باشد!؟

در برخود با این مشکلات ما با یک وضعیت پیچیده و تناقض آمیز روبرو هستیم. از سویی هم حمایت از گسترش دین و فرهنگ دینی و هم حمایت از مستضعفان هزینه اقتصادی دارد. شارع مقدس پرداخت وجوه شرعی چون خمس و زکات را در همین راستا وضع نموده است. حمایت از دین همواره به کمک های مردمی وابسته بوده است. این امر مبارکی است که برای جلوگیری از وابستگی نهاد دین به دولت ها همیشه توصیه شده است. در نتیجه قطع جریان کمک های مردمی یا پرداخت وجوه شرعی مطلوب نیست. طبیعی است که علما و روحانیون به ثروتمندان خیّر حسن ظن داشته باشند یا آن ها را بستایند. اما چه کنیم وقتی قلیلی از این ثروتمندان بدین طریق برای خود وجهه و اعتبار کسب می کنند و از آن برای کسب مقاصدی غیرقانونی و نامشروع سود می جویند!؟ چه کنیم وقتی همواره عده ای با مقاصد سیاسی و اقتصادی خاص به دنبال نفوذ در بیوت علما بوده اند و تاریخ نشان داده که بعضا هم موفق شده اند!؟

از سوی دیگر مقابله با این نوع پدیده ها و جریانات نیز واجد هزینه های بسیار است. هرگونه تلاشی برای اصلاح و نقد این رویه ها، توسط دشمنان دین به عنوان یک فرصت مغتنم نگریسته می شود. فرصتی برای تبلیغ به نفع سکولاریسم و زدودن دین از عرصه اجتماع. برای مشابهت سازی حکومت اسلامی با جاهلیّت کلیسای قرون وسطی! غافل از آنکه حتی در غرب سکولار نیز، موسسات خیریه گاهاً به عنوان پوششی برای پولشویی یا فرار مالیاتی عمل می کنند. ولی وجود این نفاق و سالوس، حجتی برای تعطیلی خیریه ها نیست. هر جا دین باشد نفاق و دورویی و ریا نیز هست. این ما هستیم که با ضعف و دوستی های غیر الهی، راه را برای سلطه شیطان بر خویش هموار میکنیم و دچار فتنه میشویم. چنان که امام علی علیه السلام در خطبه ۵۰ نهج البلاغه میفرماید:

« إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ، یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللَّهِ وَ یَتَوَلَّى عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَیْرِ دِینِ اللَّهِ. فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِینَ، وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ، وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ، فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیْطَانُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ وَ یَنْجُو الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ منَ اللَّهِ الْحُسْنى.»

«جز این نیست که آغاز پیدایش فتنه ها، پیروى از هواهاى نفسانى است و نیز بدعت هایى که گذاشته مى شود، بدعت هایى بر خلاف کتاب خدا. آن گاه کسانى کسان دیگر را در امورى که مخالف دین خداست، یارى مى کنند. اگر باطل با حق نمى آمیخت، حق بر جویندگانش پنهان نمى ماند و اگر حق به باطل پوشیده نمى گشت زبان معاندان از طعن به حق بریده مى شد ولى همواره پاره اى از حق و پاره اى از باطل درهم مى آمیزند. در چنین حالى، شیطان بر دوستان خود مستو لى مى شود و تنها کسانى رهایى مى یابند که پیشتر الطاف الهى شامل حالشان شده باشد.»

این علمای سرشناس هیچ از خود پرسیده اند چرا امام رحمه الله علیه، از چنین ثروتمندانی فریب نمیخورد؟ البته امام چون جمع شدن ثروت های افسانه ای را از راه صحیح آسان نمیدید، وقتی فردی در این بازار کساد ۴۰ میلیارد تومان خمس می آورد از خودش میپرسید منبع کسب او چیست. مَنِشی که در نزد رهبر انقلاب نیز می توان دید هنگامی که باعث به دام افتادن امثال شهرام جزایری می شود. همان شهرام جزایری که معدود وعاظ مشهوری به وجوهات کلان او دست رد نزدند و منشاء آن برایشان سوال نشد! همان ها که حتی پس از صدور حکم وی هم از خیرات و مبراتش به نیکی یاد می کردند و هرگاه مسئولیت داشتند برای نجات ثروتمندان نابکارِ زرپرست، قضات را تحت فشار قرار میدادند.

همچنین بعید است امام (ره) وقتی می دیدند فردی آن قدر به روحانیت علاقه مند میشود که با زیرپا گذاشتن مقررات قانونی (مواد ۵۲ و ۵۳ آیین نامه مقررات بهداشتی آرامستان ها، ابلاغی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، طی نامه شماره ۸۷۰۷۵/ت – مورخ ۰۹/۰۵/۱۳۸۹) پیکر روحانیان را به منزل خویش میبرد و غسل میدهد؛ و صد البته این عشق و شوق وی تنها نسبت به پیکر علمای سرشناس ابراز میشود و نصیب جنازه هیچ طلبه فاضل و مهذب ولی گمنامی نمی شود، از وی کرامت بپذیرند، چه رسد به آن که کرامت ادعایی را در سیمای رسمی جمهوری اسلامی نقل کرده و زبان طعن معاندان را بر اسلام و انقلاب و نماز جمعه دراز کنند.

باز هم به علما و امراء هشدار میدهیم که به جای معاشرت با ثروت اندوزان، با حفظ حقوق و احترام کلی به همه ملت از جمله ثروتمندان، با مستضعفان متدین و وطن خواه بجوشند تا سلامت و پاک بمانند و مردم از این طریق در سلامت پاکی سر کنند که پیامبر گرامی فرمود:

« صِنفانِ مِن اُمَّتی إذا صَلُحا صَلُحَت اُمَّتی ، و إذا فَسَدا فَسَدَت اُمَّتی ، قیلَ : یا رسولَ اللّه ِ و مَن هُما ؟ قالَ : الفُقَهاءُ و الاُمَراءُ .»

«دو گروه از امّت من هستند که اگر آنها درست شوند امّتم درست می شود و اگر آنها فاسد گردند امّتم فاسد می گردد. پرسیدند: اى رسول خدا! آن دو گروه کدامند؟ فرمود: فقیهان و زمام داران.»

 

منبع : دیده بان شفافیت و عدالت

***

ساتین: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ