همسر مبینا سوری کیست؟ قاتل و علت قتل چیست؟

0

عکس مبینا سوری دختر و زن لرستانی

در یکی از روستاهای لرستان همسر جوان یک طلبه صرفا بر اساس تهمتی اثبات نشده که شخصی بی ارزش علیه او مطرح کرده بود،  به طرز مرموزی به قتل رسیده است.

مبینا سوری که هنگام قتل شانزده ساله بوده در سن چهارده سالگی با پسر عمه خود که الان بیست و سه ساله است ازدواج کرده. شوهرش طلبه و به قول معروف روحانی است. این همسر با اشخاص دیگری دارای اختلاف بوده و یکی از آنها را به زندان انداخته است. پسر همان شخص چون از این طلبه عقده داشته شروع به ایجاد مزاحمت برای همسرش مبینا می کند که مبینا هم به همسرش اطلاع می دهد اما همسرش هیچ کاری نمی کند.

همسر مبینا سوری مبینا سوری کیست قتل ناموسی قتل خانوادگی حوادث لرستان

شخص مزاحم شبی به بام خانه او می رود در حالی که خود طلبه در خانه بوده. که با هشدار همسایه ها متوجه می شوند و او را پایین آورده و کتک می زنند و او جلوی همسایه ها فریاد می زند که من با همسر تو رابطه داشته ام.

یکی دیگر از اهالی روستا در مورد جزئیات حادثه قتل مبینا سوری گفت: « یک نفر به پدر همسر مبینا گفته بود که نیمه شب جوانی وارد خانه آنها شده است. اما شوهر مبینا خانه بود و این حرف نمی توانست صحت داشته باشد. آن ها می گفتند، مبینا به شوهرش قرص خواب آور داده و شخص غریبه ای را وارد خانه کرده است و همین حرف باعث شد که خانواده مبینا به خاطر سوظن نقشه قتل او را بکشند. بعد مبینا را در خانه خودش با روسری خفه کردند و بعد از قتل گفته بودند که او خودکشی کرده است. تا اینکه ماموران پلیس برای تحقیقات وارد عمل شدند و مظنونین پرونده را بازداشت کردند. گفته می شود عامل قتل یکی از فامیل های خود مبیناست. به همین دلیل خانواده اش بابت قتل او شکایتی نکرده اند.»

بازداشت همسر مبینا سوری به اتهام قتل

سرهنگ مهدوی کیا فرمانده انتظامی رومشکان گفت: جسد دختر نوجوان رومشکانی مبینا سوری که در سن ۱۶ سالگی با پسر عمه خود ازدواج کرده بود در یک باغ پیدا شد.

فرمانده انتظامی رومشکان افزود: همسر مبینای ۱۶ ساله به عنوان متهم دستگیر شده است.

به گفته سرهنگ مهدوی کیا اینکه این دختر ۱۶ ساله توسط همسرش به قتل رسیده یا خودکشی کرده در دست بررسی است.

سردار یحیی الهی فرمانده انتظامی لرستان هم دلیل این قتل را اختلافات خانوادگی اعلام کرده است.

بعد از رازگشایی این قتل یکی از بستگان نزدیک مبینا سوری درباره جزئیات این حادثه و پشت پرده قتل مبینا سوری گفت:«حدود ۲ سال قبل بود و آن زمان مبینا تنها ۱۲ سال داشت که پسری از اهالی روستا به خواستگاری او آمد اما چون این پسر بیکار بود،خانواده مبینا با ازدواج آنها مخالفت کردند.با این وجود خواستگار مبینا اصرار زیادی برای ازدواج کرد و می گفت خاطرخواه مبینا شده است.ظاهرا مبینا هم به او علاقه پیدا کرده بود اما خانواده اش در نهایت راضی نشدند.»

این فرد در ادامه گفت:«در همان حال،پسرعمه مبینا به خواستگاری او آمد.خانواده عمه مبینا با ازدواج آنها موافق نبودند اما مادر مبینا به دلیل اینکه پسرعمه مبینا روحانی بود،تمایل زیادی داشت که مبینا با او ازدواج کند.به همین خاطر بالاخره مبینا با پسرعمه خود ازدواج کرد.بعد از ازدواج آنها خواستگار قبلی به شوهر مبینا گفته بود که به مبینا علاقه دارد و می داند که دل مبینا هم پیش اوست.بعد گفته بود زندگی تان زندگی نمی شود.»

زندگی مبینا سوری با روحانی در تهران آغاز شد

این فرد در ادامه گفت:«بعد از اینکه مبینا ازدواج کرد برای زندگی به تهران رفت.شوهرش کار می کرد و درس می خواند.یک بار مادر مبینا برای دیدن دخترش به تهران سفر کرد و چند هفته ای در کنار آنها بود.مدتی بعد از اینکه مادر مبینا به شهرستان محل زندگی خودشان یعنی بخش سوری لرستان بازگشت،مبینا هم از تهران برگشت و قرار شد در سوری به زندگی شان ادامه دهند.برای همین ساکن طبقه بالای خانه پدرشوهرش شد.»

پشت پرده قتل مبینا سوری

این فرد که از بستگان مبینا سوری است در ادامه در مورد اتفاقات قبل از قتل او گفت:«مدتی بود که در روستا زمزمه هایی از رابطه مبینا با خواستگار قبلی اش شنیده می شد.حتی عده ای می گفتند که مادر مبینا وقتی در سفر به تهران متوجه ارتباط رابطه دخترش با خواستگار قبلی شده او را به روستا آورده تا در خانه پدرشوهرش زندگی کند.اما این حرف ها علنی به گوش خانواده مبینا نرسیده بود چون اینجا چنین حرف هایی بین طایفه ها ممکن است منجر به اسلحه کشی شود.تا اینکه حدود یک هفته قبل از حادثه یک شب چند جوان روستا که پسرعموهای شوهر مبینا بودند،به پدرشوهر او گفته بودند که جوانی را در حال ورود به خانه مبینا دیده اند.در روستا اغلب جوان ها بیکارند و برای همین تا نیمه شب،بیرون از خانه با هم حرف می زنند.

بعد پدرشوهر مبینا در خانه پسرش مرد غریبه برهنه ای را دیده بود و او را با کتک از خانه بیرون کرده بود. وقتی از خانه بیرون شده بود باز از جوان های محل هم کتک خورده بود. همان جا گفته بود برای ارتباط با مبینا وارد خانه شده بود.

خانواده شوهر مبینا می گفتند آن شب شوهر مبینا حالت گیجی داشت و انگار به او قرص خواب خورانده بودند.اما فردای آن روز متوجه شده بود که گوشی آن جوان که خواستگار مبینا بود در خانه اش جا مانده و در گوشی عکس و فیلم های سیاه از زن خود دیده بود. همین باعث شد ریش سفیدان محل به خانواده پسر پیغام بفرستند که مدتی از روستا بروند اما آنها قبول نکردند. خانواده شوهر مبینا، او را به خانه پدری اش بردند. من شنیدم که مبینا تنها یک جمله گفته بود و آن هم این بود که گفت دیگر چیزی برایم مهم نیست و هر تصمیمی دوست دارید در مورد من بگیرید.»

جزئیات حادثه قتل مبینا سوری

این فرد در ادامه در مورد روز قتل مبینا گفت:«چند روز بعد، یک روز صبح زود تعدادی از اقوام مبینا به همراه شوهرش او را به کوه های اطراف روستا بردند و با روسری او را خفه کرده بودند.شنیدیم که مبینا موقع قتل به حدی پایش را زمین کشیده بود که پاشنه پایش زخم شده بود. بعد جسد را به باغ مادربزرگ مبینا آورده بودند و او را به درخت آویزان کرده بودند تا وانمود کنند مبینا به قتل رسیده است.اما وقتی پلیس بالای سر جسد مبینا آمده بود تشخیص داده بود که او به قتل رسیده است. همان موقع یکی از بستگان مبینا گفته بود مبینا را کشتیم. برای همین همه آنها را دستگیر کردند و چند روز بعد شوهر مبینا به قتل او اعتراف کرده بود.صحنه هایی که شوهر مبینا در گوشی خواستگار قبلی مبینا دید خیلی فجیع بود و لابد باعث شد فشار روانی زیادی به شوهر مبینا وارد شود.بعد از آن خواستگار قبلی مبینا بازداشت شد.مردم روستا از این حادثه خیلی ناراحت هستند و دلشان می خواهد خواستگار قبلی مبینا که عامل اصلی بروز این جنایت بود به سزای عمل خود برسد.»

منبع : رکنا

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ