چرا پیامبر از بیان پیام غدیر پروا داشتند

0

چرا پیامبر از بیان پیام غدیر پروا داشتند

پیامبر گرامی(ص) در سال دهم هجرت برای انجام فریضه و تعلیم مراسم حج ‏به مکه عزیمت کرد، این بار انجام این فریضه با آخرین سال عمر پیامبر عزیز مصادف شد و از این جهت آن را «حجه الوداع‏» نامیدند. افرادی که به شوق همسفری و یا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا ۱۲۰ هزار تخمین زده شده‏‌اند.

مراسم حج ‏به پایان رسید و پیامبر اکرم(ص) راه مدینه را در حالی که گروهی انبوه او را بدرقه می‌کردند و جز کسانی که در مکه به او پیوسته بودند همگی در رکاب او بودند، در پیش گرفت، چون کاروان به پهنه بی‌آبی به نام «غدیر خم‏» رسید که در سه میلی «جحفه‏» قرار دارد، پیک وحی فرود آمد و به پیامبر فرمان توقف داد، پیامبر(ص) نیز دستور داد که همه از حرکت‏ باز ایستند و بازماندگان فرا رسند.

کاروانیان از توقف ناگهانی و به ظاهر بی‌موقع پیامبر در این منطقه بی‌آب، آن هم در نیمروزی گرم که حرارت آفتاب بسیار سوزنده و زمین تفتیده بود، در شگفت ماندند، مردم با خود می‌گفتند: فرمان بزرگی از جانب خدا رسیده است و در اهمیت فرمان همین بس که به پیامبر مأموریت داده است که در این وضع نامساعد همه را از حرکت‏ باز دارد و فرمان خدا را ابلاغ کند.

فرمان خدا به رسول گرامی طی آیه زیر نازل شد: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل‏فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس»؛ ای پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو فرود آمده است‏ به مردم برسان و اگر نرسانی رسالت ‏خدای را بجا نیاورده‌ای و خداوند تو را از گزند مردم حفظ می‏‌کند.

واقعه غدیر خم عید غدیر خم

دقت در مضمون آیه ما را به نکات زیر هدایت می‌‏کند:

اولاً: فرمانی که پیامبر(ص) برای ابلاغ آن مأمور شده بود، آن چنان خطیر و عظیم بود که هر گاه پیامبر (بر فرض محال) در رساندن آن ترسی به خود راه می‏‌داد و آن را ابلاغ نمی‌‏کرد، رسالت الهی خود را انجام نداده بود، بلکه با انجام این مأموریت رسالت وی تکمیل می‏‌شد.

به عبارت دیگر، هرگز مقصود از ما انزل الیک مجموع آیات قرآن و دستورهای اسلامی نیست، زیرا ناگفته پیداست که هر گاه پیامبر(ص) مجموع دستورهای الهی را ابلاغ نکند رسالت ‏خود را انجام نداده است و یک چنین امر بدیهی نیاز به نزول آیه ندارد، بلکه مقصود از آن، ابلاغ امر خاصی است که ابلاغ آن مکمل رسالت‏ شمرده می‏‌شود و تا ابلاغ نشود وظیفه‏ خطیر رسالت رنگ کمال به خود نمی‏‌گیرد، بنابراین، باید مورد مأموریت‏ یکی از اصول مهم اسلامی باشد که با دیگر اصول و فروع اسلامی پیوستگی داشته، پس از یگانگی خدا و رسالت پیامبر مهمترین مسأله شمرده شود.

ثانیاً: از نظر محاسبات اجتماعی، پیامبر(ص) احتمال می‌‏داد که در طریق انجام این مأموریت ممکن است از جانب مردم آسیبی به او برسد و خداوند برای تقویت اراده او می‌‏فرماید: «و الله یعصمک من الناس».

اکنون باید دید از میان احتمالاتی که مفسران اسلامی در تعیین موضوع ماموریت داده‌‏اند کدام به مضمون آیه نزدیکتر است، محدثان شیعه و همچنین ۳۰ تن از محدثان بزرگ اهل تسنن بر آنند که آیه در غدیر خم نازل شده است و طی آن خدا به پیامبر(ص) مأموریت داده که حضرت علی(ع) را به عنوان «مولای مؤمنان‏» معرفی کند.

ولایت و جانشینی امام پس از پیامبر از موضوعات خطیر و پر اهمیتی بود که جا داشت ابلاغ آن مکمل رسالت ‏باشد و خودداری از بیان آن، مایه نقص در امر رسالت شمرده شود، همچنین جا داشت که پیامبر گرامی، از نظر محاسبات اجتماعی و سیاسی، به خود خوف و رعبی راه دهد، زیرا وصایت و جانشینی شخصی مانند حضرت علی‏(ع) که بیش از ۳۳ سال از عمر او نگذشته بود، بر گروهی که از نظر سن و سال از او به مراتب بالاتر بودند بسیار گران بود.

گذشته از این، خون بسیاری از بستگان همین افراد که دور پیامبر(ص) را گرفته بودند، در صحنه‌‏های نبرد به دست‏ حضرت علی(ع) ریخته شده بود و حکومت چنین فردی بر مردمی کینه توز بسیار سخت‏ خواهد بود، به علاوه، حضرت علی(ع) پسر عمو و داماد پیامبر(ص) بود و تعیین چنین فردی برای خلافت در نظر افراد کوته‌بین به یک نوع تعصب فامیلی حمل می‏‌شده است.

ولی به رغم این زمینه‏‌های نامساعد، اراده حکیمانه خداوند بر این تعلق گرفت که پایداری نهضت را با نصب حضرت علی(ع) تضمین کند و رسالت جهانی پیامبر خویش را با تعیین رهبر و راهنمای پس از او تکمیل سازد.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ