نقش گوهر خیراندیش در فیلم در مدت معلوم

0

نقش گوهر خیراندیش در فیلم در مدت معلوم

در مدت معلوم (فی المدت المعلوم)، فیلمی اجتماعی به کارگردانی وحید امیرخانی، نویسندگی مهدی علی‌میرزایی و تهیه‌کنندگی سید محسن جاهد و رؤیا شریف، محصول سال ۱۳۹۳ ایران می‌باشد.

نام این فیلم بخشی از عبارتی است که در هنگام ایجاد محرمیت شرعی، حین تعیین مدت، به ویژه در ازدواج موقت گفته می‌شود و شرحش در توضیح‌المسائل‌ها آمده‌است. این فیلم در تاریخ ۲۵ آذر ۱۳۹۴ در سینماهای ایران اکران شد. «در مدت معلوم»، در تاریخ ۱ خرداد ۱۳۹۵، توسط شرکت هنر اول در شبکه نمایش خانگی پخش شد.

خلاصه داستان فیلم در مدت معلوم

میثم (جواد عزتی)، جوانی است که کتابی منتشر نشده در ارتباط با ازدواج موقت و فشارهای جنسی جوانان دارد و سعی دارد از طریق راه حلی که فکر می‌کند صحیح است، معضلات مشکلات اجتماعی جوانانی که تحت فشار هستند را برطرف سازد اما…

در مدت معلوم، نخستین فیلم بلند سینمایی وحید امیرخانی در مقام کارگردان و محصول سال ۱۳۹۳ است. آنچه از گفتنش شرم داریم بی شرمانه بر ما می تازد. میثم دربه در گرفتن مجوز چاپ کتابش است؛ کتابی که میخواد معضلات بلوغ و جنسی دختر و پسرا را حل کند. او در این مسیر با موقعیت‌های خاصی مواجه می‌شود… جواد عزتی، ویشکا آسایش، اکبر عبدی، هومن سیدی، گوهر خیراندیش، مهدی فقیه، علیرضا اوسیوند، مجید شهریاری، شهره قمر و… در این فیلم سینمایی مقابل دوربین سیدمحسن جاهد نقش آفرینی کردند. آریا عظیمی نژاد موسیقی متن این فیلم کمدی را ساخت و حسن ایوبی این اثر را تدوین کرد. سکانس‌هایی از این فیلم سینمایی را در تابناک می‌بینید.

نقطه ضعف فیلم را می توان فیلمنامه آن دانست، فیلم تکه هایی نامربوط دارد و می توانست موجز تر باشد که البته به نظر می آید بخاطر حساسیت موضوع دستکاری هایی در آن شده و تغییراتی لحاظ شده که در صورت تحلیل جز به جز مشهود می شوند. فیلمنامه فیلم بیش از ده سال پیش نوشته شده و طبعا برای ساخت از لحاظ زمانی تغییراتی کرده است. صدای گوهر خیراندیش در فیلم هست و قبلا هم از حضور متفاوتش در فیلم خبرهایی بود که به نظر می رسد جا گذاری انجام گرفته و بخاطر آن داستان فیلم نیز دستخوش تغییر شده است که این موارد می توانند هر فیلمنامه ای را از سکه بیاندازند.  همچنین برخی کاراکترها و بازیگران را در نماهایی میبینیم که تاکید رویشان هیچ کاربرد روایی ندارد و سفارشی به نظر می رسند!

معرفی فیلم و سریال گوهر خیراندیش فیلم در مدت معلوم بازیگران فیلم در مدت معلوم

بازیگران فیلم در مدت معلوم

  • جواد عزتی نقش میثم
  • ویشکا آسایش
  • هومن سیدی
  • اکبر عبدی
  • علی اوسیوند
  • طوفان مهردادیان
  • صبا گرگین‌پور
  • شهره قمر
  • گوهر خیراندیش نقش مادر صاحب خانه (فقط صدا)
  • مهدی فقیه
  • مجید شهریاری
  • علی سلیمانی
  • سلمان فرخنده
  • اصغر کردبچه

بازیگر نقش زن لیف فروش در فیلم در مدت معلوم

وحید امیرخانی در اولین ساخته سینمایی اش به سراغ سوژه ای جنجالی رفته که پیش از این در سینمای ایران به طور متمرکز به آن پرداخته نشده بود. ازدواج موقت و فشارهای جنسی جوانان، از آن دسته سوژه هایی است که چنانچه کارگردان با تجربه ای در پشت دوربین حضور می داشت، می توانست اثری به مراتب هوشمندانه تر را خلق نماید. اما مشکل « در مدت معلوم » اینجاست که فیلمنامه اثر به حدی بی نظم و آشفته است که اصلا مجالی برای خودنمایی موضوع جنجالی اش پیدا نمی کند.

 

« در مدت معلوم » قصد داشته تا بیانگر معضلی اجتماعی باشد و در مقدمه فیلم نیز این مسئله را در اظهار نظر قاطع میثم در یک همایش به تصویر می کشد. اما با گذشت دقایق فیلم، کارگردان دچار سرگردانی در ترسیم یک پرتره مشخص و قابل درک از شخصیت میثم می گردد و تا انتهای فیلم نیز این سرگردانی را حفظ می کند. فیلم همانطور که انتظار می رفت، نتوانسته به خط قرمزهای موضوعی که مطرح کرده نزدیک شود به همین جهت در پی طرح ایجاد موقعیت های سطحی و گرفتن خنده با روش های گوناگون ( از شوخی جنسی گرفته تا اظهار نظرهای عجیب درباره تشنگی جنسی و…) بوده است.

 

برای پیشبرد داستان ، فیلم شخصیت های زیادی را به داستان اضافه می کند و در کمال شگفتی، بی آنکه به آنان بپردازد، همه آنها را به حال خود رها می کند تا مخاطب صرفا شاهد موقعیت های کمیک کوتاهی باشد که فاقد پیوستگی هستند و شباهت هایی به آیتم های کوتاه درباره موضوعی مشترک دارند. به عنوان مثال، فیلم با اضافه کردن سه دختر دانشجو به داستان، این انتظار را ایجاد می کند که قهرمان داستان و دوستش سعید ( هومن سیدی ) که این سه دختر همسایه جدید آنان محسوب می شوند، بتوانند موقعیت های کمیکی ایجاد کرده و در پی کنش و واکنش های بوجود آمده، درام نصفه و نیمه ای را هم شکل دهند. اما وحید امیرخانی پس از معرفی این دانشجوها ، آنها را به حال خود رها کرده و مسیر داستان را به طور کامل به سمت و سویی دیگر سوق می دهد!

 

فیلم در ادامه پرش های موضوعی، مدتی را به داستان میثم و کوچه رخصت اختصاص می دهد که مشخص نیست به چه دلیل امنیتی است و زنی در آنجا بساط کرده. فیلم همچنین شخصیت زن استاد دانشگاه را هم وارد معرکه می کند که پرداخت کلیشه ای آن منجر به هدر رفتن پتانسیل حضور او در فیلمنامه گردیده است. به درستی مشخص نیست که استاد دانشگاه به چه دلیل در مواجه با سعید و سپس میثم، تا این حد ملایم و مشتاق است و حتی در اولین برخورد با سعید او را می پذیرد! ازدیاد شخصیت های سرگردان در فیلم « در مدت معلوم » باعث شده تا پیوستگی به جهت روایت قصه ای واحد در جریان فیلم وجود نداشته باشد.

معرفی فیلم و سریال گوهر خیراندیش فیلم در مدت معلوم بازیگران فیلم در مدت معلوم

شاید چنانچه بازی قابل قبول جواد عزتی در نقش اصلی نبود، اولین فیلم امیرخانی می توانست وضعیت به مراتب بغرنج تری را نیز تجربه نماید. عزتی اگرچه ایفاگر شخصیتی پرداخت نشده و به شدت نامتعادل بوده، اما توانسته در موقعیت های کمیک، بازی خوبی از خود به نمایش بگذارد. هومن سیدی هم که در اینجا تفاوت چندانی با بازیهای قبلی اش در « خط ویژه » و « من دیگو مارادونا هستم » نمی کند، بازی خوبی از خود به نمایش گذاشته است. ترکیب سیدی و عزتی یکی از دلایلی است که تماشاگران سینما می توانند لحظاتی را به خنده بگذرانند.

« در مدت معلوم » در مجموع اثری است که می خواهد صحبت های جدیدی در ارتباط با معضل های اجتماعی مطرح کند اما در هنگام بر زبان جاری کردن آن به لکنت می افتد. فیلمنامه مهدی علی میرزایی صرفا طرح موضوع کرده و با تکیه بر چندتایی موقعیت کمیک جنسی، می تواند مخاطب را بخنداند. اما در بخش قابلیت های سینمایی، فیلم اول وحید امیرخانی یک اثر آشفته است که شخصیت های سرگردانی دارد که هیچکدام از آنها سرانجامی را به خود نمی بینند؛ به همه اینها پایان بندی کلیشه ای و عجیب و غریب فیلم را هم اضافه کنید که کلکسیون اشتباهات « در مدت معلوم » را تکمیل می کند!

انتظار اولیه از این فیلم این بود که جدی‌تر و پرجرات‌تر به مقوله ازدواج موقت بپردازد، انتظاری که برآورده نمی‌شود، هرچند که بیننده ناراضی هم صندلی‌های سینما را ترک نمی‌کند.

 

سوره‌سینما – میلاد دخانچی*: «در مدت معلوم» فیلمی است با روایتی محافظه‌کارانه نه درباره ازدواج موقت، بلکه درباره محافظه‌کاری اجتماعی. «در مدت معلوم» هیچگاه انتظار مخاطب برای دیدن فیلمی که درام آن حول محور ازدواج موقت باشد را ارضا نمیکند، اما درامی راضی کننده با نمک طنز در اختیار مخاطب قرار می‌دهد که محور آن تلاش یک جوان برای شکستن تابوهای اجتماعی است.

فیلم نشان می‌دهد که چگونه نیروهای مختلف اجتماعی در شکل‌گیری یک وضعیت سهیم‌اند و اینکه چگونه اتحاد همان نیروها اجازه شکل‌گیری رویدادهای جدید را نمی‌دهند. اکبر عبدی، نماد فرهنگ ایرانی- طاغوتی، نیروهای امنیتی و پدر سنتیِ شخصیت اصلی قصه متحد می‌شوند تا نه اجازه بدهند مساله‌های جدید شنیده شود و نه راه حلی برای آنها دیده شود. اکبر عبدی همان طبقه ناسیونالیست- روشنفکر است که هژمونی فرهنگی‌اش به بحران جنسی جامعه دامن زده است، نگاه مدرن اما در عین حال واپسگرایای اوست که اجازه‌ی رقم خوردن رویدادهای جدید را نمی‌دهد.

کاراکتر عبدی به فیلمساز اجازه داده است که بردار نقد را از نهادهای دینی به سمت نهادهای روشنفکری ببرد و آنان را در وضعیت موجود مقصر بشمارد، موضوعی که می‌توان رد تاثیر علیرضا پناهیان بر شکلگیری فیلمنامه را در آن حس کرد. فیلم اما از امنیتی شدن امر جنسی نیز چشم پوشی نکرده است و با هجو آن تلویحا خواستار ایجاد نگاه جدید در مواجه با امر جنسی شده است. و بالاخره فیلم نشان میدهد که چگونه شکاف بین نسلی و پافشاری پدر بر مسلک‌های قدیمی اجازه مواجه خلاقانه با مساله‌های جدید را نمی‌دهد. مساله فیلم نشان دادن یک اتحاد نامبارک بین نیروهای گاها متضاد در شکلگیری وضعیت موجود است، وضعیت موجودی که نه تنها درباره بحران جنسی، بلکه درباره خیلی دیگر از بحرانهای اجتماعی مصداق دارد.

چیزی که واضح است این است که فیلمساز ژست‌های فلسفی نگرفته است و برای فیلم اول خود تلاش کرده است هم فیلمی قابل قبول به لحاظ فرمی بسازد، هم انتظارات تهیه‌کننده برای گیشه را تامین کند. لذا نباید از فیلم انتظارهای زیادی داشت، بلکه باید فیلم را با انتظار خود فیلم سنجید. انتظار اولیه از این فیلم این بود که جدی‌تر و پرجرات‌تر به مقوله ازدواج موقت بپردازد، انتظاری که برآورده نمی‌شود، هرچند که بیننده ناراضی هم صندلی‌های سینما را ترک نمی‌کند.

 

در این میان سه نکته درباره فیلمنامه قابل طرح است: یک)‌ چرا شخصیت اصلی قصه- جواد عزتی- که حرف جدیدی برای گفتن دارد بیشتر یک لمپن است تا یک شخصیت تحلصیلکرده‌ی پردغدغه با وجاهت اجتماعی؟ عادی بودن شخصیت اصلی به همزادپنداری بیننده با او کمک کرده است ولی این همزادپنداری با جدی گرفته شدن مساله‌ی او از سمت مخاطب همراه نمی‌شود. مخاطب او را برای درام جدی میگیرد اما مساله او را جدی نمیگرد و این به دغدغه‌ی فیلمساز برای پرداختن به موضوع ازدواج موقت کمکی نکرده است.

دو) دلیل اصرار فیلسماز برای به رسمیت شناختن موضوع ازدواج موقت از سمت گفتمان پوزیتویست در فیلم ناواضح است. اینکه چرا فیلمساز برای به کرسی نشاندن اهمیت ازدواج موقت دست به دامن فمینیسم لیبرال پوزیتیوست شده است به لحاظ روایی قابل فهم است اما در آن نوعی گدایی گفتمانی حس می‌شود. فیلمساز با به کارگیری شخصیت ویشکا آسایش به دنبال وجاهت بخشیدن علمی و طبقه‌ای به موضوع ازدواج موقت بوده است. ویشکا آسایش به عنوان یک استاد ژنتیک با تبین جامعه شناختی-دینی جواد عزتی درباره ازدواج موقت همراه می‌شود و به عنوان یک زن برژوا راه‌حل‌های او را می‌پذیرد، اما اینکه تنها تاییدهای اوست که ازدواج موقت را عقلانی می‌کند کمی روایت فیلم را از منظر مفهومی ناشیانه جلوه می‌دهد.

سوم) معلوم نیست چرا جای روحانیت در این فیلم خالی است. تصاویری از روحاینت در این فیلم دیده می‌شود اما حضور روحانیت کمکی به قصه و یا حل درام نمی‌کند و جزو فرصتهایی‌ست که فیلم از دست داده است. روحانیت می‌توانست در این فیلم به عنوان نیروی پایان‌دهنده به محافظه‌کاری اجتماعی دیده شود، روحانیتی که با جرات تمام جلوی نیروهای اجتماعی واپسگرا می‌ایستد و سعی میکند موقعیت جدیدی را در نسبت با حل مشکلات رقم زند.

از «در مدت معلوم» نباید انتظار زیادی داشت، اما نباید تاثیر این فیلم را برای تشویق جامعه برای صحبت درباره بحران جنسی و محافظه‌کاری اجتماعی نادیده گرفت. باید به وحید امیرخانی برای ورود قابل قبول خود به سینما تبریک گفت و برای مواجه جدی‌تر با مسایل اجتماعی ترغیبش کرد.

 

«در مدت معلوم» فیلمی است با حرفی جدید. فیلمی است که کلیشه‌های رایج و اشتباه نسبت به یک مفهوم اجتماعی را زیر سوال می‌برد و گویا مخاطبانش با سازندگانش هم‌رأی هستند.

احسان زیورعالم

میثم جوانی است با یک ایده در باب ازدواج موقت. نام ایده «برخورد نزدیک از نوع سوم» است؛ لذا کسی حرف او را قبول نمی‌کند. میثم نه تحصیلاتی در حوزه جامعه‌شناسی دارد و نه تجربه‌ای در این حوزه. اوضاع بر وی تنگ‌تر می‌شود و افکارش مورد هجمه شخصیت‌های مختلف است. در نهایت یک استاد دانشگاه است که حرف او را می‌پذیرد. این خلاصه‌ای است از فیلم «در مدت معلوم».

 

وحید امیرخانی، فارغ‌التحصیل کارگردانی سینما از دانشگاه هنر، همان جایی که بخش عمده‌ای از فیلم «در مدت معلوم» در محوطه‌اش فیلمبرداری شده است، پیشتر با فیلم مستند «لبیک» نامش بر سر زبان‌ها افتاده بود. «در مدت معلوم» نخستین فیلم بلند این کارگردان جوان است، با موضوعی ویژه در دستور کار که می‌تواند حساسیت‌زا باشد و البته در بدو برخورد با آن تصویری مغشوش در ذهن شکل بگیرد.

در برخورد پیرامتنی، یعنی تیزر تبلیغاتی و پوستر فیلم، «در مدت معلوم» به نظر یک کمدی در ژانر فیلمفارسی‌های نوین باشد، همان آثاری که در اوایل دهه ۸۰ ناگهان از زیر خاکستر انبوهی از آثار نازل پیش از انقلاب سربرآورد. داستان‌های تکراری از عشق یک پسر فقیر به دختر پولدار و جهانی رویایی و پوشالی با تیپ‌های کمیک با بازی بازیگران تکراری، اینها عناصری چند از فیلم‎‌های علی الظاهر کمدی دهه اخیر است.

ولی این برخورد ابتدایی کاملاً عاری از واقعیت است. به محض حضور مخاطب در سالن و شروع فیلم، تصویر دیگری در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد و او با مقوله دیگری روبرو می‌شود. فیلم فاقد آن عشق و عاشقی موهومی و تکراری است. همه چیز در یک خانه نسبتاً قدیمی و درب و داغان می‌گذرد که تحت نظر همسایه فضول است و ساکنانش دو موجود عجیب و غریب نامتجانس هستند. پس مخاطب با خروج از سالن پیرامتن را فراموش می‌کند و متن را به دور از پیش‌داوری اولیه تقلید می‌کند و نتیجه رقمی است که از سامانه رسمی فروش بلیت قابل دریافت است: در مدت معلوم (فی المدت المعلوم) به راحتی میلیاردی می‌شود.

این میلیاردی شدن از طرفی به بیان طنازانه ماجرا متکی است اما از سوی دیگر ماجرایی است که مخاطب تمایل به شنیدن و حرف زدن درباره آن دارد و تلاش برای رفع ابهام و تعیین تکلیف این مسأله در ناخودآگاه همواره با او همراه بوده و گه گداری به آن می‌اندیشیده است.

اگر به همان سامانه رسمی سری زده شود با نظرات بسیاری درباره حرف و محتوای «در مدت معلوم» مواجه خواهید شد.جایی که مخاطبان عمدتاً جوان، ولو به بیان کنایه و طنز فیلم را حرف دلشان دانسته‌اند. البته برخی فیلم را نقد کرده‌اند و درباره برخی اغتشاشات سینمایی – که مورد قبول نگارنده نیز هست – صحبت کرده‌اند؛ لیکن محتوای فیلم و دغدغه هنرمندان آن را درک کرده و از آن حمایت کرده‌اند. آنچه از گفتار مخاطبان فیلم مشخص است، توجه به نکاتی است که فیلمساز به عنوان دغدغه‌اش در فیلم نمایش داده است: ازدواج موقت.

حمایت مخاطبان فیلم از ازدواج موقت به فضای اجتماعی کشور جذابیتی دو چندان می‌دهد. در سال جاری، با رایج شدن اصطلاح ازدواج سفید، سمت و سوی رسانه‌ای – که اکثریت با مقوله ازدواج موقت مخالف هستند – به این سمت رفت که با سخت شدن عرصه ازدواج در ایران، باید منتظر ازدواج سفید بود و البته برخی این پدیده را به یک اپیدمی تشبیه کردند. آنانی که روزگاری با دلایل مختلف مخالف ازدواج موقت بودند، اکنون توجیه تراش ازدواج سفید شده بودند. مخالفان ازدواج موقت با ارائه نکردن یک راهکار، به تجویز مدلی نامعمول برای جامعه ایرانی رسیده بودند.

ازدواج سفید عنوان پدیده‌ای قدیمی لیکن تازه به گوش رسیده برای مردم ایران است. پدیده حال آشنا برای برخی خوشایند بود و برخی آن را برنمی‌تابیدند. در جامعه ایرانی که با وجود تغییرات در شیوه زندگی، هنوز پایبندی به سنت‌ها یک امتیاز اجتماعی موثر به حساب می‌آید، ازدواج سفید می‌تواند به طرد فرد از عموم محسوب شود و از همین رو این پدیده مدام در لفافه‌ای نه چندان مطمئن پیچیده می‌شد که هر آن خطر پارگی‌اش حس می‌شود.

در آن سو مسئله‌ای به نام متعه یا صیغه وجود دارد که برخلاف ازدواج سفید وارداتی نیست و توصیه اجتماعی دین بوده است؛ ولی این مورد نیز همچون رقیب غربیش مدام در لفافه رفته و می‌رود. بخش مهمی از این در لفافه بردن‌ها ناشی از ساخت انبوهی از فیلمفارسی‌ها در اوج منازعات مجلس و طرح‌های ناموفق در مورد حقوق زن و شوهر بوده است. در این آثار عموماً یک مرد بازاری هوس‌ران در پی تطمیع یک زن جوان و به عقد موقت درآوردن آن بود که در نهایت همسر جسور حاجی، این توطئه را در نطفه خاموش می‌کرد و مرد به آغوش گرم خانواده بازمی‌گشت و آن زن دوم هم از سرنوشت نامعلوم نجات می‌یافت. البته این تصویر تیپیکال تنها معطوف به فیلمفارسی‌های دهه ۸۰ نیست؛ بلکه در آثار اساتید سینما نیز قابل پیگیری است. در «سگ‌کشی» بهرام بیضایی داریوش ارجمند نقش یک حاجی بازاری تیپیکال را بازی می‌کند که برخلاف طلبکاران شیک‌پوش پیشنهاد صیغه می‌دهد.

تصویر مذموم صیغه در چارچوب سینمایی کشور در همان زمان با تصویر خوشایند خلوت عاشقانه دو جوان برهم‌نهی یا به قول سینماییش «juxtaposition» می‌شد. گویی صیغه امری مذموم از نگاه عرف و عشق‌ورزی مخفیانه دو جوان ممدوح است. برای این مسئله دو جوان در فضای عمومی -پارک و کافی‌شاپ – قرار می‌گذاشتند و حاجی و زن صیغه‌ای در حریم خصوصی – خانه-. این تصویر عمومی چیزی است که همواره به جای عقیده عموم مردم و به خصوص نسل جوان در فضای رسانه‌ای جا زده می‌شود.

اما با اکران فیلم «در مدت معلوم» به خوانش سومی دست پیدا می‌شود که فیلمساز آن را «برخورد نزدیک از نوع سوم» – عنوان فیلمی از استیون اسپیلبرگ – نامیده است. فیلم به نحوی اعتراض به تفکر انضمامی است که در فضای عمومی کشور انتشار داده می‌شود و این اعتراض در یک صحنه چالش‌برانگیز به خوبی نمود پیدا می‌کند. در مناظره جواد عزتی – پسر موافق با ازدواج موقت – و مهدی فقیه – مسئول دفتر همسریابی -، زمانی که فقیه از او می‌پرسد که آیا حاضر است خواهرش صیغه‌ یک مرد شود، عزتی پاسخ می‌دهد که اگر خودش راضی باشد و آدم مناسبی پیدا کرده است، او چه کاره است. در جواب این پاسخ همسریاب او را به بی‌غیرتی متهم می‌کند؛ یعنی یک امر دینی در نگاه عرفی، یک امر غیراخلاقی است.

حال در برخورد با کلیت اثر، مخاطبان فیلم در قالب نظرات شخصی به دفاع از گفتار فیلم برآمده‌اند. گویا هستند کسانی که ازدواج موقت را نه یک امر مذموم، بلکه راهی برای دور ماندن از فشارهای امروزی می‌دانند. بسیاری آن را راهکاری برای حال و هوای اجتماعی ایران می‌دانند. کمتر کسی از ازدواج موقت بد گفته است و این مهم با این پیش‌فرض قوت می‌یابد که نظرات توسط کسانی نوشته شده است که از نسل جوان هستند و با توجه به حضور در فضای مجازی، دارای نگاهی صرفاً سنتی نیستند.

فروش فیلم نیز حکایت از این دارد که فیلم در حال دیده شدن است. نظرات هم تکیه محض بر بار کمدی ندارد و حرف فیلم دیده شده است. حرفی که بهترین بخشش در منازعه میثم – جواد عزتی – و پسر همسایه رخ می‌داد، فشار جنسی به مردی که قصد گناه ندارد (برخورد نزدیک از نوع دوم) به قدری است که در قامت بروس لی (قهرمانش) پسر ورزشکار همسایه را ناک اوت می‌کند.

 

در پایان باید یادی کرد از صحنه پایانی فیلم، جایی که استاد مطلقه دانشگاه – ویشکا آسایش – به عنوان نمادی از مدرنیته، نگاه میثم در باب ازدواج موقت را می‌پذیرد و این را با تصور دوست میثم – هومن سیدی – مقایسه می‌کند. گویا وحید امیرخانی بر این باور است که ازدواج موقت متعلق به طبقه‌ای خاص نیست و حتی مرهمی است بر درد طبقه متوسط، ادعایی که می‌تواند ابعاد جذابی بیابد.

فیلم وحید امیرخانی با توجه به موضوع نابش، اثری است که خطاهای سینمایی هم دارد و از دید مخاطبانش به دور نمانده است. فرم سینمایی، روایت و مهمتر از همه فیلمنامه اثر باید در فرصتی مناسب نقد شود و این مسئله از حوصله این یادداشت خارج است و وقت دیگری می‌طلبد.

 

نظر بهروز افخمی درمورد فیلم در مدت معلوم

متن زیر برگرفته شده از سایتهای خبری رسمی موجود در اینترنت است و شما می توانید اصل آن را با جستجویی ساده بیابید

بهروز افخمی در سینمای ایران به تبحر در شناخت نظری سینما و  آموزش آن و همچنین تسلط بر تکنیک در مقام کارگردانی معروف است . از آن آدمهایی است که در عرصه سینما روی حرفش حساب باز می کنند .او در برنامه زنده “هفت” در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۹۴ ، در تحسین وتمجید فیلم در مدت معلوم کم نگذاشت و حسابی از فیلم تعریف کرد . متن پیاده شدن سخنان او بدین شرح است …

 

فیلم {در مدت معلوم} به نظر من فیلم  خیلی خوبیه . من اصلا انتظار نداشتم همچین فیلم خوبی را ببینم . حقیقتش به من گفته بودند که کمدیه ؛ یک کمدی معمولی و پیش پا افتاده و مغشوش و ایناست … دیگه رفته بودم که بدم بیاد دیگه ، چون بالاخره  ما هم با وجود با اینکه می گیم که کسی نباید از ساختن فیلم کمدی خجالت بکشه و فیلم کمدی خیلی خوبه و سینمای ایران به فیلم کمدی احتیاج  داره و اینا ولی بالاخره خودمون هم یک خورده ژست اینجور ی داریم که باورنمی کنیم این حرفها را .خیلی من عجیب لذت بردم؛ سینما پر بود و تماشاچی دائم داشتند می خندیدند و گذشته از این فکر می­کنم فیلم بعنوان «فیلم» ، یعنی گذشته از این که فیلم مفرحیه و مردم را شاد می کنه اصلا بعنوان یک فیلم دراومده ، حس و حالش دراومده فیلم خیلی روان و راحتیه  …بفرمایید چطوری این فیلم اینقدر نرم و روان و باحال دراومده…فیلم خیلی پر از ریزه کاری و جزییاته . معلومه واقعا بطور فعال روی فیلم نامه کارکردین…

فکر میکنم که فیلم، حالت روانی و شخصیتهای فیلم را خیلی خوب در آورده …خیلی فیلم صمیمانه ایه ….من فکر نمی کنم فیلم شما را بشه از لحاظ اینکه داره چه پیامی را منتقل می­کنه یا چه مفهومی را می خواد عرضه بکنه دنبال کرد .درستش اینه که بگیم این فیلم چقدر داستانگوئه . چقدر شخصیتها خوب آرودند . وضعیت روانیشون ، حال و هوا و دنیاشون ، خوب دراومد ه و فیلم او ن شکلیه که برای من خیلی جذابه و علاقمندم خودم بتونم همچین کارایی بکنم .

 

فیلم داستان نداره .یعنی به نظر میاد داستان نداره …با یک سری جذابیتهای لحظه ای پیش می رود که شخصیتها حول و حوش یک موضوع دارند می چرخند و یک حال و هو ارا بوجود می آورند. بنظرم این حال و هوا خیلی خوب بوجود آمده …حول و حوش موضوع ازدوا ج موقت مسائل جنسی ازاین حرفا می چرخه ، بدون اینکه بخواد تعیین تکلیف بکنه یا پیام مشخص داشته باشه ، باعث می شه خود مساله را ما تجربه بکنیم .

من خیلی خوشم اومد.خیلی فیلم سرخوشیه. فیلمی نیست که بنظر بیاد  بخواد درس اخلاق بده و اینا ؛ ولی درس اخلاق هم داره توش یعنی موضعتون مشخصه .یعنی موضع عقیدتی فیلم،  مشخصه اما هیچ کجا اصلا بنظر نمیاد که خواسته باشین طرحش کنید،  تحمیلش کنید .

 

مسعود ( فراستی )  هنوز فیلمو ندیده ، بهش گفتم اگه این فیلمو ببینی و موقع نقد ببینم داری ازش بد میگی خودم وارد کادر می شوم کلتو میکنم.!

خیلی فیلم آبرومندی بود اون نوع  کمدی بود که آدم دوست داره تو سینمای ایران زیاد ساخته بشه .

بازیها خیلی خوب و روان بود. هومن سیدی بهترین بازی که من از ش دیدم توی این فیلم بوده و بنظر یک لحظاتی دراماتیک ، تاثیر گذار می شه همه خوب بازی کردن حتی نقشهای فرعی  هم خوب بازی کرده بودند.هیچ نقش فرعی نبود که منو اذیت کنه .الان خیلی فشرده وروان شده .فیلمنامه نویستون هم کاش می اومد خیلی کارش ر ا من دوست داشتم … یک خورده هم خل خلیه ، خیلی سرخوشه و برا همینه که پذیرفته می شه  . برای همین سانسورچی ها و کسانی که می خوان سانسور کنن متوجه می شن که این فیلم قصد بدی نداره ..

فرید سبحانی

فیلم در مدت معلوم که از همان روزهای اول با استقبال فوق العاده  تماشاچیان روبرو شده است اولین فیلم کارگردانش یعنی” وحید امیرخانی” است . متن فیلمنامه  آن را “مهدی علی میرزایی” نوشته که پیش از این فیلم پربیننده “گشت ارشاد ” را نوشته بود. فیلمنامه نویس نشان داده که در نگارش فیلمهای پربیننده مهارت دارد و به موضوعاتی می پردازد که طبقه جوان جامعه درگیر آن است .

شخصیت اصلی فیلم میثم نام دارد که در یک شهرستان نزدیک به تهران به همراه سعید هم خانه اش بصورت مجردی زندگی می کند کتابی نوشته درباره مسائل جنسی جوانان که شخصی بنام بدعتی در اداره ای دولتی به آن مجوز چاپ نداده است  . عدم مجوز چاپ کتاب او سبب شده تا از حالت طبیعی در آید و هرجا می رسد و در هر محفلی وارد می شود مساله جنسی جوانان صحبت کند.میثم که در یک دبیرستان دو ساعت در هفته ریاضیات درس می دهد معتقد است چشم و گوش بچه های نوجوان باز شده و محافظه کاری و لاپوشانی اولیای امر  تنها یک نوع فریب دادن خود است و به جای آنکه صورت مساله را پاک کنند باید بطور صریح مساله را با نوجوانان در میان بگذارند و راه حلی قطعی به آنها بدهند

فیلم تا حدود زیادی شخصیت محور است و بر اساس شخصیت مجادله گر قهرمان خود میثم جلو می رود . شخصیت میثم چند بعدی است .به اصطلاح مک کی در کتاب داستان ، ابعاد شخصیتی اش با هم در تضاد است .  میثم از آن شخصیتهای خجالتی – جسور است . آدمهایی که بشدت خجالتی و به شدت جسور هستند و مرز میان این دو وضعیت برای  آنها بسیار متزلزل است . او با تکیه بر دانش عینی خود در مقابل عرفی که وی را به رسمیت نمی شمرد ایستاده و برای اثبات خود و اندیشه اش می جنگد. اما از سوی دیگر به زودی متوجه می شویم خود نیز در زندگی شخصی اش قربانی همین عرف نارسا و عقب افتاده است.

 

برخلاف آن چه از اسم فیلم  به نظر می رسد فیلم درباره ازدواج موقت نیست بلکه فراتر از آن عمل می کند . فیلم درباره فرهنگی است که درمورد غریزه جنسی جوانان ، روش ندارد و به جای به رسمیت شمردن این نیاز به شکل احمقانه ، متظاهرانه و  خنده آوری آن را انکار می کند. زمانی هم که می خواهد راه حل بدهد راه حلش معطوف به اختگی و از بین بردن صورت مساله با توسل به راه های سلبی مانند سرکه خوردن است .

جذاب ترین نقطه فیلم برای من تراکم تضاد در فیلم است . اگر کسی می خواهد بداند چگونه می توان با تضاد بعنوان یکی از مهمترین عناصر درام فیلم ساخت حتما باید این فیلم را ببیند.میثم با همه در تضاد است . با هم خانه اش که خموده است . با دانشگاه که کارایی خود را از دست داده و بجای حل مشکلات جامعه خود بحرفهای بدرد نخور اکتفا کرده ، با همسایه فوضول خود که نماد عرف سنتی است . با دولتی ها و پشت میزنشینهای بی سواد ، با پدرش ، با فردی به اسم رضی که در به در به طمع آنکه میثم می تواند برای حل مشکل جنسی او کسی را معرفی کند او را تعقیب می کند.با محضرداری که اساسنامه اش از بیخ غلط است چون ازدواج موقت را درون خود جای نداده و حتی دست آخر هم بطور صریح مخالفت و متضاد بودن راه و رسم خود را با فروید اعلام می کند! این تضاد او را با دنیای پیرامونش در حال جنگ و ستیز قرار می دهد و هر زمان ماجرایی جالب می آفریند.

 

اما ظاهر ساده فیلم و دیالوگهای عامیانه و طنز آن نباید این تصور را ایجاد کند که با فیلمی سطحی مواجه هستیم . به نظر من  یکی از سیاسی ترین سکانس های موجود در سینمای ایران را باید در ملاقات میثم و قمیشی تماشا کرد . جوانی بی پشتوانه حکومتی در مقابل مدیر دو ن پایه یک سیستم محافظه کار

ما در فیلم در مدت معلوم ، استواری و اعتراض جوانی را به تنهایی در برابر گفتمانی رایج  می بینیم .گفتمانی که می خواهد القا کند که مشکلی وجود نداردو جوانها درگیر مسائلی هستند که  سیستم تشخیص داده و برای آنها تعریف کرده . مسائلی مهم مانند انرژی هسته ای و یا مسائل بی خطری مانند باشگاه  فوتبال ! اما میثم علیه این گفتمان برخاسته و بی توجه به آن به متن جامعه را نشان ما می دهد . او معقتد است در جامعه عطش جنسی وجود دارد و این عطش حتی ارزشهای مورد علاقه حکومت و جامعه را خدشه دار می کند . از نظر او وقتی جامعه عطش داشته باشه خانواده هم در امان نیست .

فیلم  در لایه های زیرین خود به بیننده اخطار می کند که اگر به نیازهای طبیعی او رسمیت داده نشود کار را به خشونت و ایستادگی خشونت بار دربرابر موانع می کشاند. این مفهوم به زیبایی با تلفیق حرکات خشن میثم با غضبی که در صورت بروس لی ظاهر است دیده می شود.

در کل فیلم در مدت معلوم توانسته با خلق فضایی جذاب و از میان موقعیتهایی تماشاگر پسند مساله مهمی را مطرح کندکه نیاز روز جامعه ماست . فیلم در مدت معلوم فیلم رو به آینده است .

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ