چین بازار صنایع دستی ایران را هم تصاحب کرد
پولنیوز، محمدعلی دیانتی زاده – شهر و حتی روستایی در کشور ما نیست که هنری سنتی و یا صنعتی دستی نداشته باشد و ایرانیان همواره در طول تاریخ مبتکر هنرهایی بودهاند که امروزه کاربردی جهانی دارد اما حضور کمرنگ هنرهای سنتی و صنایع دستی در نمایشگاههای بینالمللی، نبود بستهبندی مناسب، حضور روزافزون محصولات تقلبی، بیکیفیت و ارزان چینی و تصاحب بازار محصولات داخلی توسط آنان، گرانی مواد اولیه تولید صنایع دستی و عوامل و شرایطی مانند آن به مرور زمان باعث شده است که تولید صنایع دستی دیگر مقرون به صرفه نباشد و هنرهای اصیل ایرانی در مهد آفرینش خود منسوخ شوند.
ازجمله محصولات چینی به ظاهر مشابه صنایع دستی ایران میتوان به کفشهای روکش گلیمی، چاپ سنتی پارچه، رودوزی، شیشهگری، قلمزنی، طلاکوبی و خاتمکاری اشاره کرد که کیفیت مواد به کار رفته در آنها پایین و قیمتشان یکسوم محصولات ایرانی است و حضور شان در بازار به تعطیلی بسیاری از کارگاههای صنایع دستی کشور انجامیده است.
وجود ۲۵۰ رشته صنایع دستی در ایران
هنرهای سنتی و صنایع دستی ارزآور و اشتغالزا هستند و میتوانند مشکلات اقتصادی زیادی را حل کنند و این امر لزوم حفظ و احیای آنها را به عنوان یک عزم ملی دوچندان میکند. وجود ۲۵۰ رشته هنرهای سنتی و صنایع دستی در ایران، خود نشان میدهد که رسیدگی به تمام مشکلات این هنرها نیازمند وقت و زمانی زیاد و اعتبارات کافی است. درعینحال در داخل مجموعه هنرهای سنتی و صنایع دستی نیز موفقیت هر بخشی نیاز به همکاری سایر بخشها دارد. مثلا برای حفظ و احیا نیاز به آموزش، ترویج و حمایتهای بازرگانی است.
ضرورت تعریف کاربریهای جدید برای صنایع دستی
در سالهای گذشته برخی از هنرهای سنتی و صنایع دستی ایران را که منسوخ شدهاند و یا در آستانه منسوخ شدن هستند، برای کاربریهای جدید مورد بررسی قرار گرفتهاند تا دوباره به چرخه تولید بیایند؛ مثل انواع پوشاکی که با نمد تهیه میشدهاند و دیگر کاربردی ندارند با این تفاوت که از همان نمد کالاهای دیگری تهیه میشود، همانگونه که در ایتالیا از نمد استفادههای مختلفی میکنند و بسیار هم مورد اقبال عمومی قرار گرفته است.
لزوم جمعآوری مستندات هنرهای سنتی
احیای هنری که سالیان سال در یک کشور یا منطقهای رواج داشته و فراموش شده است، بهویژه اگر اطلاعات درستی در دست نباشد، بسیار مشکل است و متأسفانه در این مورد با مشکل نبود مستندات کافی برای اغلب هنرهای منسوخ شده مواجهیم. جمعآوری مستندات برای هنرهای سنتی بسیار دقیق و حساس است و در این زمینه منابع اطلاعات کمی در دسترس است، چراکه افراد معدودی از سازندگان این هنرها باقی ماندهاند. از این رو یکی از مهمترین کارها در فرایند احیای این هنرها، تهیه اطلاعاتی از مواد اولیه، مراحل تولید، فرم و روش ساخت آنها است.
بهینهسازی تولید با ارتقای شرایط کارگاهها
حفظ و احیای هنرهای سنتی و صنایع دستی بدون توجه به شرایط هنرمند، کارگاه و مواد اولیه او مؤثر نیست. از سوی دیگر در صورتی میتوانیم ادعا کنیم هنری احیا شده است که بازار داشته باشد. هنری که تولید شود بدون اینکه مصرفکننده و بازار داشته باشد، باز هم محکوم به نابودی میشود. از این رو موجب امیدواری است که در کنار بحثهای آموزشی که حجم قابل توجهی از کار حفظ و احیا را به خود اختصاص داده، وظیفه جدیدی به استانها سپرده شده که بهینهسازی در تولید و استانداردسازی صنایع دستی است.
نبود بازاریابی و تبلیغات مؤثر
اصالت هنرهای سنتی امری اجتنابناپذیر است چراکه در غیر این صورت طی سالهای متمادی یک هنر ماندگار نخواهد بود، اما در هر زمان با توجه به نیاز روز باید هنر را وارد زندگی مردم کرد؛ در دکوراسیون منزل، در اتومبیل، در لباس و پوشاک و در برنامههای تبلیغاتی تلویزیونی بهعنوان هدیه. ایرانیان در طول سال به مناسبتهای مختلف به هم هدیه میدهند و در دنیا به هدیه دادن معروف هستند، اما متاسفانه صنایع دستی سهم ناچیزی در این گردش مالی دارند.
اگر ما در بازار داخلی موفق شویم، بی شک بازارهای خارجی را هم میتوانیم در دست بگیریم؛ کاری که کشور تایلند انجام داده و در حل حاضر در تمام کشورها صنایع دستی این کشور فروشگاههای اختصاصی دارند. حفظ و احیای هنرهای سنتی و صنایع دستی نیازمند فرهنگسازی در رسانههای جمعی به خصوص رسانه ملی است. اگرچه برای هنرهای سنتی و صنایع دستی، یک بازار بکر ۷۵ میلیونی داریم اما تا زمانی که صنایع دستی در سبد خانوار قرار نگیرد، این بازار دست نخورده میماند.